بحران خشکسالی و کاهش منابع و مدیریت آب در ارسنجان
نویسنده: جعفر زارع(خوشدل) چاپ پست الکترونیکی- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 8454 بازدید
آن چه مسلم است این که پرداختن به موضوع مهم خشکسالی کاری بسیار به جا، منطقی و در عین حال نیازی انکارناپذیر است ولی به طور اخص در قسمت اعظمی از شهرستان ارسنجان اقدام به رفع این مشکل بسیار بزرگ که گاهی به آسیب تبدیل گردیده دیگر از شعار و پیامهای کتبی وشفاهی گذشته و خشکسالی در بیشتر جاها کار خودش را کرده است. طوری که مشاهده میکنیم حلقهٔ محاصرهٔ خشکسالی روز به روز تنگتر و تنگتر میشود. این بلای آسمانی چون دشمنی جراره و بیرحم، سرزمینهای سبز را درهم مینوردد.
چندسالی است که به جان دشت گوهرخیز توابع ارسنجان افتاده و از دوکوهک تا دولاب و از دولاب تا احمدآباد و چشمهشیرین و خانآباد و... از همهٔ این جاها تا خبریز و جمالآباد و... و اکنون نیز با هجومی سهمگین رو سوی قلاتخوار و علیآباد و ارسنجان نموده و این درحالیست که منطقهٔ گمبان را به کلی تحت تاثیر قرارداده که عنقریب است بر دشت آهوچر و باغهای ارزشمند و جنگلهای بسیار زیبای اطراف ارسنجان زبانههای آتش سوزان خود را برساند. آن وقت است که تاسف و دریغ کاری از پیش نخواهد برد، آن چنان که افسوسهای کشاورزان و ساکنان نزدیک به ۵۰ روستای حاصلخیز توابع ارسنجان اکنون راه به جایی نمیبرد و چهرهٔ مخوف فقر چنان خود را نشان داده که بر اثر آن مهاجرت و مداومت در مهاجرت، رسمی بایسته وشایسته شده است. مهاجرتی که برای مهاجرت کنندگان تحقیر، بدبختی، بیکاری و برای مهاجرپذیران گرانی و نا امنی و... را در پی دارد.
از آن جا که اینجانب هم کشاورز زاده هستم و هم قسمت بیشتری از عمرم را با کشاورزی گذراندهام و آبهای گوارا و زلال قنوات وچشمهسارهای سرشار را به خوبی به یاد دارم و نیز سالها از آب قنات و بعدها چاه، به وسیلهٔ موتور پمپهای گوناگون برای تولید گندم و یونجه و گوجه و فالیز و... و باغ استفادهها بردهام و در زیر سایههای درختان کنار آبهای شیرین همین چشمهها، قنوات و موتورپمپها تفریحات بسیاری داشته و خاطرات خوشی دارم و در حقیقت با داشتن زمین زراعی حاصلخیز، آسیبهای جبران ناپذیری را نیز از ناحیهٔ خشکسالی خوردهام و بنا به جهل و طمع و تبعیت از مردمی که اکنون همه و همه گرفتارند بیش از ۱۰ حلقه چاه حفر نمودهام و دهها تدبیر جور و واجور مثل تسطیح زمین، لولهگذاری، کانال کشی، احداث استخر و... را به کار بستهام و از جمله کسانی هستم که تا نهایت توان در مقابله با خشکسالی ایستادگی کردهام و در خطّ مقدّم مقابله با جبههٔ خشکسالی بیش از دیگر همسایگان مداومت و مقاومت نموده و شکستهای سختی خوردهام و تمامی اقوام و خویشان و بستگانم تقریبا آسیبدیدگان از خشکسالی هستند، بر خود لازم میدانم نه به خاطر خودم که به خاطر دیگر آسیبدیدگان و آنهایی که ممکن است چند صباحی دیگر چون من و هزاران امثال من شوند و به خاطر این که به سرنوشت من و امثال من گرفتار نشوند و از همه مهمتر به جهت فراخوان انجمن دانشآموختگان ارسنجان، با دلی پردرد از تصمیمات نابخردانه بعضی مسئولین و از همه مهمتر بیمبالاتی و سهلانگاری اکثر قریب به اتفاق کشاورزان مناطق اخیرالاشاره مطالبی را به عرض میرسانم. امیدوارم تجمیع نظرات و راهکارهای مختلف حداقل بتواند ما را به یک نقطهنظر مشترک در مقابله و مبارزهٔ منطقی و موثر با خشکسالی برساند و شهرستان ما را از سقوط کامل در ورطهٔ خشکسالی نجات دهد، ان شاالله.
برای اطلاع عموم و به جهت یادآوری لازم است گزارشی اجمالی از چشمهسارها وقنوات دشت توابع را که همگی تا ۱۰ تا ۱۵ سال پیش فعّال بودهاند و اکنون متروکه و مخروبه و خشک شده و فقط آثار آنها وجود دارد را ارائه نمایم. امیدوارم بهتر بتوان به عمق فاجعه پی برد و این گزارش تلنگری باشد بر اذهان همگان مخصوصا کسانی که آب دارند و احیانا قدرش را نمیدانند.
دشت توابع ارسنجان از منطقهٔ تل خرمایی به بعد از چشمهها و قنوات ذیل برخوردار بوده وبیش از ۵۰۰۰ هکتار زمین زراعی را به درستی مشروب مینموده است. آبهای جاری این قنوات و چشمهسارها جریان زندگی را از هزاران سال قبل تا همین سالهای اخیر به نحو شایسته مدیریت مینموده ولی به دلیل تصمیمات اشتباه و عملکردهای اشتباهتر ما انسانها اکنون به کلّی خشک گردیدهاند که عبارتند از:
۱- چشمهٔ علیآباد سالار جنگ واقع در دامنهٔ شمالی کوه رحمت جنب امامزاده سلطان سیدعلی
۲- چشمهٔ جلودر یا آسهچپ واقع در بالای گردنهٔ آسیاب که اکنون معدنهای سنگ سرآسیاب در آن فعَال است
۳- چشمهٔ خبریز و باغ طیر واقع در دامنهٔ شرقی کوه سیاه نرسیده به گردنهٔ آسیاب
۴- چشمهٔ روستای کفر واقع در ضلع شمالی کوه رحمت همجوار با روستای علیآباد سالار
۵- چشمهٔ چاشتخوار واقع در ضلع شمال شرقی کوه رحمت که شامل دو قسمت یکی موازی با روستای دهنو و دیگری موازی با روستای حسین آباد عرب شیبانی
۶- چشمهٔ قدمگاه واقع در ضلع جنوبی کوه رحمت متصل به ایوان قدمگاه
۷- چشمهٔ شیرین واقع در ضلع جنوب شرقی کوه رحمت نزدیک روستای چشمه شیرین
۸- چشمهٔ شیرخوان واقع در ضلع جنوب شرقی کوه سیاه کنار روستای ولیآباد
۹- چشمهٔ صفرآباد واقع در ضلع جنوبی کوه چل دختران خبریز
۱۰- چشمهٔ سعیدآباد واقع در ضلع جنوبی کوه قلات خبریز، شمال غربی روستای سیّدآباد
۱۱- چشمهٔ آسچپ که از منطقهٔ خفرک شروع و پس از گرداندن آسیاب معروف آن، املاک روستای جلودر رامشروب مینموده است
۱۲- قنات عزآباد که مظهر آن در دامنهٔ شمالی کوه رحمت واقع در املاک روستای سرآباد و جلودر میباشد
۱۳- قنات حسنآباد جلودر که مظهر آن در دامنهٔ کوه گردنهٔ آسیاب است.
۱۴- قنات دهبید که مظهر آن در دامنههای شرقی کوه سیاه و گردنهٔ آسیاب در املاک جلودر است
۱۵- قنات مقصودآباد که مظهر آن در املاک دهبید و حسنآباد است
۱۶- قنات ولیآباد که مظهر آن در املاک دهبید است
۱۷- قنات رحیمآباد که مظهر آن در املاک مقصودآباد و حسنآباد است
۱۸- قنات جعفرآباد که مظهر آن در املاک نصیرآباد و حسنآباد است
۱۹- قنات عبداللهآباد که مظهر آن در املاک دهنو و نصیرآباد است
۲۰-قنات دهنو که مظهر آن در املاک عزآباد و بکر است
۲۱- قنات بکر که مظهر آن در املاک جلودر است
۲۲- قنات کریمآباد که مظهر آن در املاک احمدآباد حسینآباد عرب شیبانی و دهنو است
۲۳- قنات احمدآباد حیدرآباد که مظهر آن در املاک علیآباد سالار جنگ است
۲۴- قنات حسنآباد ایزدی که مظهر آن در املاک حسینآباد عرب شیبانی واقع در دامنههای شمالی کوه رحمت است
۲۵- قنات مبارک آباد که مظهر آن در اراضی سعیدآباد و حسینآباد عرب شیبانی است
۲۶- قنات نجفآباد که مظهر آن در اراضی احمدآباد و حسینآباد عرب شیبانی است
۲۷- قنات جمالآباد که مظهر آن در اراضی احمدآباد و حیدرآباد است
۲۸- قنات حسینآباد قیطاس که مظهر آن در املاک حسینآباد عرب شیبانی است
۲۹- قنات مقبلآباد که مظهر آن در املاک عبداللهآباد و رحیمآباد است
۳۰- قنات کورشآباد که مظهر آن در املاک چاشتخوار و دامنههای شمال شرقی کوه رحمت (پوزهٔ قدمگاه) است
۳۱- قنات چاشتخوار که مظهر آن در دامنهٔ جنوبی کوه رحمت واقع در اراضی سهلآباد سروش است
۳۲- قنات خانآباد که مظهر آن در دامنههای ظلع جنوب کوه رحمت است
۳۳- قنات کوشک که مظهر آن در اراضی دهبید است
۳۴- قنات فتحآباد که مظهر آن در اراضی کوشک و جعفرآباد است
۳۵- قنات نظامآباد که مظهر آن در اراضی کوشک است
۳۶- قنات کتک که مظهر آن در اراضی روستای جوادیه (فشار) و دامنههای جنوبی کوه کتک است
۳۷- قنات کوهنجان که مظهر آن در اراضی املاک بالادست جوادیّه است
۳۸- قنات خیرآباد که مظهر آن در املاک قصر جمال است
۳۹- قنات حسینآباد کوه خضر که مظهر آن در اراضی روستای دهک است
۴۰- قنات دهک که مظهر آن در اراضی روستای خبریز است
۴۱- قنات علیآباد کوهنجان که مظهر آن در اراضی جوادیّه و دامنههای جنوبی کوه فشار است
۴۲- رودخانهٔ قرهله که از مناطق خفرک شروع و از املاک جلودر، عزآباد، دهنو و عبداللهآباد، احمدآباد، حسینآباد قیطاس و دوکوهک به دریاچهٔ بختگان میریخته است و در طول مسیر بسیاری از اراضی را مشروب مینموده است.
توصیف طبیعت دشت توابع در گذشته
مُسطّح، آب خور، محصول بردار
و دهقانان او کوشـــــا و پرکار
زراعتهای سیفی داشت این خاک
چو یاقوتی درخشان بین املاک
چه آهو برّههای خوشخرامی
چه پازنهای هیکلمند و رامی
کبوترها و قمریها و سحره
و آهو گلّهها همراه برّه
صداهای خوش و پرواز در اوج
و جوی و جویبار و حرکت موج
پریدنهای زاغ و قرقی و سار
صفا بر این مکان میداد بسیار
درختان موج در موج گِل و آب
و خرگوشان کنار بوتهها خواب
ندای ناز کوکره به صحرا
و هوبره فراوان بود پیدا
به بیشه دال و قوش و گرگ و شاهین
ولیکن جان آهــــــوها به تامین
علفهای غیور و تازهای داشت
شکارآهـــوان اندازهای داشت
گَزوخومه، نی و خافور و جُلبک
زمین گِل سیاه وریشهٔ محک
درختـانی که زور شاخههاشان
نگه میداشت سیل و قهر طوفان
در اطراف درختـــان سایهٔ ناز
کنار رود پیچک، با گـــــــُل باز
درون آب، ماهـــــیهای زرّین
کنارش هم اقاقیــــــــــا و نسرین
و غـــــــوکانی که مست آب بودند
نگهبان گُــــل و مهتاب بودند
دل هر رهگــــــذر در شوق دیدن
صدای خنـــدهٔ گل را شنیدن
نفس در این فضا معنای جان داشت
و عابر رغبت و شوق و توان داشت
گلستان بود و بستان بود و احساس
گل و ریحان و میخک شاخهٔ یاس
دلم را مــــــوردهای شاد بردند
قناریهــــــــای دل آزاد بردند
سپنـــــــد و سایه و سبزی و باران
بهـــاران زنده از عشق زمستان
به رعــــــــد و برق و رگبار مکرر
خروش قارچ و دمبل در گِل تر
سبدها پر ز بخششهای صحرا
و صحرا چون بهشتی روی دنیا
درخشان بود روز مردمـانش
و مغـــرور از رجال پرتوانش
وحالا آن دشت سبز وخرم که سالانه هزارانهزار تن محصول را روانهٔ بازار مینمود (از شواهد این ادّعا مرکز خرید گندم شرکتهای تعاونی خرید گندم شوراب و جمالآباد است) وغیر از آن شوق و طراوتی بسیار مطبوع داشت اکنون به کویری تبدیل شده که هیچ منفعتی را عاید صاحبان خود نمیکند. اگر بخواهیم عوامل اصلی این تخریبها را به طور خلاصه بیان نماییم عبارتند از:
۱- استفاده از بیلهای مکانیکی برای لایروبی قنوات: هرچند نظام ارباب و رعیتی نظامی بسیار خشن و مستبدانه بود و استعمار و استثمار مردمان عادّی را در پی داشت و در یک کلام پسندیده و دارای وجاهت انسانی نبود، ولی در بعضی موارد از جمله نظارت دقیق بر لایروبی چشمه و قنات که عامل اصلی حیات است نقشی بیبدیل را ایفا مینمود. به شیوهٔ مرسوم و به دستور مالک، دهقانان و کشاورزان موظف بودند هر از چند سالی یک بار به داخل رشتههای قنات و چشمهها رفته و استادانه و از سر دلسوزی آن را لایروبی نمایند. پس از انقلاب این امور محقق نشد، دیگر کسی دست به چنین کاری نزد و پس از یکی-دو سال با بیلهای مکانیکی جور و واجور به جان چشمه سارها و قنوات افتادند و آن شد که نباید میشد.
دریغا نیست دهقان قدیمی
همان مردان دانا و سلیمی
که میبودند استادی هنرمند
که آب از دور آوردی چو آوند
لذا آمد به میدان یک گروهی
توانا و خشن با خلق و خویی
به بیلهای مکانیکی صد نحو
نمیدانم به عمدا یا که از سهو
شکستند و قناتها را گشودند
به فکر سفرهٔ آبی نبودند
نه آبی آمد و نه کرد گندم
فراوانی محصولات شد گم...
۲- دادن امتیازات نابهجا به کشاورزان: وقتی که کشاورزان به علّت کمآبی چشمهها و قنوات بدون مجوز اقدام به حفر چاه میکردند، ادارهٔ کشاورزی آن زمان از سر دلسوزی با نازلترین قیمت به آنها موتور پمپ تعاونی میداد که با این وسیله باقیماندهٔ سفرههای زیر زمینی را مجدانه بیرون میکشیدند و کمکم سفرههای زیر زمینی که میلیونها سال مانند رودخانهٔ آب شیرین در زیر زمین به وجود آمده بود از بین رفت و آبهای شور دریاچه جای آن را گرفت.
اثرات خشکسالی
چه گویم از بلای خشکســـالی
چه گویم تا بفهمی زین حوالی
شـــــدی روز سیه روز رَعیَِّت
نه آبـــی و نه بارانی نه همّت
زمین خشک و، هوا بی ابر و باران
تمام کامها ســـوزان و عطشان
کلنگ و دلو و چــرخ چاه زنها
و آن بازوی سخت چـاهکنها
حریف خشکسالیها نگردید
همه رنجور این خشکی و تهدید
به زور دستگــــاه و قدرت پول
توانگر نیز شــد معدومِ معمول
همه درغـــم همه دراضطرابند
به مرگی سخت درگیر و خرابند
با این وصف ملاحظه میشود که همهٔ ما دست به دست هم دادیم و ناخواسته به شعلهورتر شدن آتش خشکسالی کمک نمودیم. و حالا ماییم و مصیبتهای وارده و صد البته که همهٔ مناطق دیگر ایران نیز چون ما بودند ولی هنوز هم برای کسانی که به سفرههای آب شیرین دسترسی دارند دور نشده است.
پیشنهاد برای کسانی که به آب دسترسی دارند:
۱- آنچه باید انجام ندهند و از آن جلوگیری کنند.
الف: آبیاری غرقابی. باید به وسیلهٔ یک نیروی محکم دولتی به هر ترتیب ممکن از آبیاری سنتی غرقابی که اکنون در اطراف ارسنجان به وفور دیده میشود به جد جلوگیری شود. هنوز هم مشاهده میشود که لولههای ۴ و ۵ اینچی، آب را از چاهها بیرون کشیده و با فشار به بیرون پرتاب میکنند. اکثر صاحبان این آبها قدر این آبها را نمیدانند و شبانهروز آن را به هدر میدهند. مگر چقدر از این آبها، محصول دلخواه کشاورز را آب میدهد؟ آیا مقدار قابل توجهی از این آبهای شیرین و زلال، علفهای هرز را مشروب نمیکند؟ تبخیر نمیشود؟ به لانهٔ موش و... نمیرود؟
ب: حفر چاه. اجازهٔ حفر چاه جدید به هیچکس داده نشود مگر برای مصرف آب شرب
ج: کشت ذرت و بعضی دیگر از محصولاتی که نیاز به آب زیادتری دارند. زمانی که برای تولید یک کیلو ذرت براساس نظریات ارائهشدهٔ کارشناسان به بیش از ۶۰۰ لیتر آب نیاز است، چه دلیلی دارد که این گونه به تخریب آبها کمک شود؟
د: تکهتکه شدن اراضی. قهرا بر اثر فوت یک کشاووز که مالک چند هکتاری زمین است به واسطهٔ انحصار ورثه زمینهای ایشان قطعهقطعه شده و باالتبع هرکدام از ورثه در صدد استقلال است. این موضوع باعث میشود هرکدام از این ورثه همیشه در پی داشتن چاه و تلمبه جداگانه و مستقلی باشد. به همین دلیل باید ادارهٔ ثبت اسناد به هیچ وجه نسبت به تنظیم اسناد مفروز جهت وارثین اقدام ننماید. البته میزان کمتر از ۱۰ هکتار الان رعایت میشود ولی در طبیعت بنا به مبایعهنامه و صلحنامهای که افراد تنظیم میکنند، املاک را تکهتکه مینمایند که باید نظارت جدی شود.
ه: دادن وام به افراد برای حفر چاه به هر شکل ممکن. متاسفانه با دادن وام حفر و تجهیز چاه به تخریب منابع آب کمک میشود. لازم است از متقاضیان حفر چاه تعهدات محکم و وثیقههای گرانبها گرفته شود که به آبیاری به شیوهٔ نوین بپردازد در غیر این صورت چاه مذکور پلمب و مسلوبالمنفعه گردد.
و: شخمهای عمیق. متاسفانه وجود تراکتورهای قوی و گاوآهنهای عمیق کننده باعث هدر رفتن آب در لایههای کم عمق زمین میشود که خیلی زود تبخیر میشود.
ز: از بین بردن درختهای موجود. باید تلاش شود که به هر نحوممکن از کندن و از بین بردن درختها جلوگیری شود چرا که درختان قدرت جذب آب باران را دارند و ریشههای آنها نیز آب باران را زودتر به سفرههای زیرزمینی میرساند.
۲- آنچه باید انجام دهیم ودیگران رانیز تشویق به آن نماییم
الف: استفاده از شیوههای آبیاری نوین
ب: ساخت حوضچه یا استخر جمعآوری آب
ج: کاشت درخت و مخصوصا نمونهٔ محصولهایی که به آب کمتری نیاز دارند
د: تجمیع اراضی به هر نحو ممکن
ه: استفاده از شیوههای نوین انتقال آب ونظارت دقیق برآن. در خیلی از مزارع هرچند انتقال آب به وسیلهٔ لولههای پلیکا و پلی اتیلن در زیر و روی زمین انجام میگیرد، ولی به علّت سهلانگاریها و بیمبالاتی افراد این لولهها شکسته و یا اینکه پیچ ومهرههای آن شل است بنابر این مقدار قابل توجهی از این آبها هدر میرود. هیچ کس هم به این مهم توجه نکرده و نمیکند.
و: تبیین و توضیح احکام اسلامی در خصوص اسراف و تبذیر به عنوان گناهی نابخشودنی
ز: جا انداختن این موضوع مهم در دهن کشاورزان با ایجاد کلاسهای مفهومی وکاربردی که: «آب یک میراث طبیعی است که باید برای آیندگان حفظ شود»
ح: تشکیل اردوهای یک روزه و چند روزه برای کشاورزانی که آب دارند و کشاورزی مینمایند جهت دیدن مناطق خشکی زده با حضور کشاورز و کشاورزانی که از خشکسالی آسیب دیدهاند.
نکتهٔ مهمّی که تاکنون کسی به آن نپرداخته یا حداقل این حقیر از آن اطلاع ندارم این که خیلی از کشاورزان منطقهٔ ما پس از جداکردن هزینههایی که برای به دست آوردن محصول مینمایند، بابت دستمزدشان مبالغ ناچیزی در حد ۱۰۰ تا ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومان عایدشان میشود. آیا بهتر نیست ترتیبی اتخاذ شود تا این مبلغ به ایشان به طور مستمر پرداخت شود و کشاورزی نکنند و به طور جدّی بیل را از دست اینها بگیریم تا این قدر منابع و سوخت را به هدر ندهند و طبیعت راخراب نکنند؟ در بعضی جاها مشاهده میشود که آبی که کشاورز از چاه با اعماق بالای صد متر میکشد کمتر از گازوئیلی است که مصرف میکند!
دیدگاههای شما (14)
-
مهمان - ghr.najafi@yahoo.com
سلام ،گزارش خوبی از عملکردوواقعیت های گذشته بود اما شما خوب میدانید که خیلی ها این واقعیت ها هنوز باور ندارندوفکر میکنند سفره های زیرزمینی همیشه پر آب است .بی رحمانه از آن بهره برداری میکنند نشست زمین فاجعه ای جبران ناپذیر است که در شهرستان رخ داده در اثر بهره برداری های بیش از حد رخ داده است وافسوس که در بسیاری از بخشهای مرتبط به آن توجهی نمی شودو..........
0 پسندیدم -
باسلام و عرض ارادت خدمت دوست فهیم و فرهیخته و درد اشنا جناب اقای زارع که در تهیه این گزارش تلاش کرده و همچون گذشته دررابطه باامورات شهرستان دغدغه دارند ضمن بهره برداری ازاین گزارش زیبا ارزو میکنیم که خداوند منان فرجی کرده و دراموراتمان گشایشی کند تا باکمک بندگان مخلص خودش انشالله از این تنگنا عبور کرده و اینده خود و فرزندان را بسازیم انشالله
0 پسندیدم -
استاد گرانقدر وفرهیخته جناب مهندس خادم الحسینی ضمن تشکر از توجه شما ،امیدوارم در مدیریت آب و استفاده بهینه از این گوهر بی همتا تصمیماتی اتخاذ گردد که وضع از اینکه هست بد تر نشود . بدون شک تجمیع نظرات واستفاده از نظرات دلسوزان و بزرگان اندیشمند وبا تجربه ای چون حضرتعالی خواهد توانست موجبات استفاده هرچه بهتر وبیشتر از این نعمت خدادادی و جلوگیری از تخریب منابع آبی را فراهم آورد .امیدوارم دوستان دست اندر کار ومدیریت محترم سایت به این مهم عنایت ویژه ای مبذول دارند. در هرحال اینجانب به نوبه خود از عنایتی که فرموده اید مجددا تشکر می نمایم . زنده وسرفراز باشید .
0 پسندیدم -
تصورش را کنید که مثلا الان چند سال آینده است..
.
یک روز صبح از خواب بیدار می شوید و وقتی می روید آب به صورتتان بزنید، شیر آب را که باز می کنید می بینید آب قطع شده است.
تلفن را بر می دارید و به اداره آب زنگ می زنید و جواب می شنوید چاه آب خشک شده است و تا چند روز تلمبه ها را خاموش کرده ایم تا به چاره ای بیاندیشیم
ظرف آب را بر میدارید تا بروید قنات عایشه از قنات آب بردارد، می بینید مردم هجوم آورده اند و قنات هم آخرین نفس هایش را می کشد و دارد خشک می شود
بعد تنها چاره ای که برایتان می ماند اینست که از مغازه آب معدنی خرید کنید، با قیمت چند برابر، آن هم اگر خیلی خوش شانس باشید گیر بیاورید
..
کم کم یک مدت که گذشت به فکر مهاجرت می افتید.. به کجا؟ خدا می داند...
.
آینده ای که می گویم خیلی زود خواهد رسید...1 پسندیدم -
تشکر جناب آقای رضایی . اگر قدر آب راندانیم وهمین آب موجود را مدیریت نکنیم چه بسا که این اتفاق بیفتد .آن وقت است که دیگر کاری از دستمان ساخته نیست . .................
از توجهی که دارید بسیار سپاسگزارم . زنده و سرفراز باشید.0 پسندیدم -
جناب آقای محمد هادی رضایی تشکر از عنایتی که دارید .ازاینکه بصورت ملموس ومجسم خشکسالی و یکی از تبعات بسیار سخت آنرا (مهاجرت) را توصیف وتشریح نموده وهشدار داده اید نیز جای تشکر دارد . آرزو می کنم با دوراندیشی وتلاش همه ومخصوصا مدیریت و دیگر اعضا دلسوز انجمن دانش آموختگان ارسنجان وهمه مسئولین شاهد چنین اتفاقیات زیانبار و شکننده ای نباشیم. ان شا الله ...خدا یار و نگهدارتان
0 پسندیدم -
سلام
از اینکه به صورت آماری قنوات و چشمهسارهای خشک شده را بیان کردید ممنونم0 پسندیدم -
مهمان - بیدل
مقاومت دلیرانه ای از خودتون نشان داده اید عامل خشکسالی همه من جمله خودتان هستید هیچ تدبیری خشکسالی ندارد فقط باید مهاجرت کرد
0 پسندیدم -
جناب(بیدل) سلام .بفرمایید مهاجرت به کجا ؟؟؟؟هرجا برویم ذخیره های آبی آنجا نیز حدی دارد .اگر خوب مصرف نکنیم وقدرش راندانیم چی؟به هرحال ما انسانها باید آب را مدیریت کنیم همانطور که به عرض همگان رسانده ام....
0 پسندیدم
دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:
یا اگر در سایت عضو نیستید، میتوانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید: