متن سخنرانی آقای جلیل اسکندری در گردهمایی کارآفرینی ارسنجانیها در شیراز
نویسنده: جلیل اسکندری چاپ پست الکترونیکی- منتشرشده در گزارشها
- خواندن 6434 بازدید
به نام ایزد دانا که تا زمین و زمان است دلها را با هم مأنوس مینماید و سرانجام جانها را به عالم علوی میرساند، باری بر آن شدیم که اشارهای مختصر در باب اتحاد و دوستی مردم با یکدیگر و آغاز راهی نو (انجمن دانش آموختگان ارسنجان) داشته باشیم.
اگر در آینهٔ شهرمان ارسنجان نگاه کنیم، با قدمت کهن و دیرینه، فرهنگ و تمدن و بزرگان و شخصیتهای برجسته و ماندگار و با اشاره به شعر شاعر عزیز شهرمان که این گونه سروده است:
شهر ما شهری است پر سوز و گداز شهر عشـق و شهر راز است و نیاز
شهــر مـن آرام بخش جان مــن بهتریـن مأوای من ارسنجـان من
عطــر بـوی یاس دارد شهــر مـا یک بغل احسـاس دارد شهــر ما
مـردمانش عشــق را فهمیـده اند خوب مـی دانم که دنیـا دیده اند
در فضای خانه شان عطر دعـاست جامشان لبـریز از عشق خداست
میبینیم کسانی هستند که میخواهند وسعت دوستی را فقط در یک پنجره بگنجانند، همدلی را از مردم بگیرند انس و الفت را بکشند و در خطوط ناچیز بنگارند. پس بیایید همزبانی را کنار بگذاریم و همدلی را در برابر وجودمان علم کنیم و پا بر سر هوا و خواهشها بگذاریم و ضمن سرکوب نمودن گرایشهای محلی و سیاسی اندیشههای نو را در پیشبرد اهداف جامعه و شهرستان پایه گذاری کنیم، آن چنان که حافظ شیرازی می فرماید «طرحی نو دراندازیم»، طرحی که تمام نقش آن پر از معرفت درون باشد و بتواند بدیها و اهریمنان را در حصر و زندان بیندازد. طرحی که مردم را به آینده دلخوش و امیدوار سازد و آنها را در جادههای پر از سبزهٔ زندگی حرکت دهد و گرایشهای محلی را سرکوب نماید و یک دل و یک صدا با کسب اجازه از شاعر محترم بگوییم که:
همه جای ارسنجان سرای من است چرا که نیک و بدش برای من است
بیایید هر کدام از ما به قول مولانا «ترجمان فکرت اسرار یکدیگر» باشیم و در میان مردم پیغامهای سرد شایع نکنیم. چقدر خوب می شد اگر به خود میآمدیم و با چشم بصیرت به خاک نگاهی میانداختیم و مظهر تواضع و فروتنی را میدیدیم.
پس ای انسان مخاطب به خود بیا و به قول مولانا این چنین باش که میفرماید:
سال ها تو سنگ بودی دل خراش آزمـون را یک زمـانی خاک باش
دربهـاران کــی شــود سـرسبــز سنگ خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ
بیایید تا رستاخیزی ایجاد کنیم و دوباره همدلی و وحدت را به خانهٔ دلهایمان بیاوریم و اجازه ندهیم که دیوار بدبینی و جهالت میان دوستیها فاصله بیندازد. به امید چنین روزی که در اندرون تاریکیها خورشید معرفت طلوع کند و باغ دلهایمان را پر از گلهای مهر و محبت سازد. که الحمدالله این مهم با راه اندازی انجمن دانشآموختگان ارسنجان و حمایت از آن محقق خواهد شد. انشاالله
دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:
یا اگر در سایت عضو نیستید، میتوانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید: