A+ A A-

دریافت نظرات جهت برگزاری سمینار یک روزهٔ «بحران خشکسالی و کاهش منابع و مدیریت مصرف آب» به روز می شود…….

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
وقتی همه خوابیم
وقتی همه خوابیم عکس از : عزیز نصیری

دوستان گرامی
سمینار یک روزهٔ «بحران خشکسالی و کاهش منابع و مدیریت مصرف آب» و بهینه سازی تولید در ارسنجان در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۹۳ در ارسنجان برگزار خواهد شد.
خواهشمندیم نظرات خود را جهت برگزاری هرچه بهتر این سمینار به آدرس ایمیل انجمن ارسال نمایید.

به نام خدا

من الماءكل شي حي
یکی از چالشهایی که امروزه بشر با آن روبرو است، مسئله تغییر اقلیم و مشکلات ناشی از آن می باشدوکشور ماایران از نظر اقلیم یک کشور خشک و نیمه خشک محسوب می شود و در کمربندي خشک جهان قرار قرار گرفته است و خشكی جز, فطرت و صفت ذاتی آن است خشكسالی نیز به عنوان یك عارضه موقت هر چند سال یكبار در این مناطق حادث می شود و در نتیجه مشكلات خاص این مناطق را حادتر می نمایدو یکی از مهم‌ترین بلایای طبیعی تأثیرگذار در بخش کشاورزی و منابع آب می‌باشد که‌ فراوانی آن به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک کشور بسیار زیاد است.کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر کشاورزی،منابع آب‌های سطحی،آب‌های زیرزمینی،رطوبت خاک و جریان رودخانه‌ها به جای‌ می‌گذارد. پدیده خشكسالی متأسفانه طی اعصار و قرون گذشته همواره در كشور ما رخ داده و آثار و پیامد های نامطلوب خود را بر ساكنین كشور تحمیل نموده است. به تعبیری می توان گفت كه تاریخ كشور ما با وقوع خشكسالی های وحشتناك عجین بوده است ازحدود 40 بلای طبیعی كه در كشورهای در حال توسعه وجود دارد, ۲۱ مورد آن در ایران اتفاق می افتد كه خشكسالی به دلیل گستردگی و تبعات كوتاه مدت و بلند مدت اقتصادی, اجتماعی و زیست محیطی از مهمترین آن ها محسوب می شود. خشكسالی بر خلاف دیگر بلایای طبیعی به آرامی آغاز می شود. موذیانه پیشروی كرده و بیرحمانه قلع و قمع می كند.آب و هوا و منابع آب، جزءنیازهاي لاینفک بشردر تمام قرون بوده و تمام جوانب زندگی انسان بطور مستقیم و غیرمستقیم با فرآیند هاي اقلیمی در ارتباط می باشدداستان حضرت یوسف كه در آیات ۴۳ تا ۴۹ سوره یوسف به پیش بینی قریب الوقوع رخداد خشكسالی، از جمله مواردی هستند كه مشخص می كنند انسان از دیرباز به این عامل اقلیمی توجه بسیار داشته است. هر چند بسیاری از مردم خشكسالی را پدیده ای تصادفی و نادر می دانند, ولی خشكسالی از ویژگی های طبیعی و شرایط جوی است كه تقریباً در تمام نواحی با مشخصات متفاوت اتفاق می افتد باید بپذیریم كه خشكسالی برای كشور ما حادثه ای مترقبه است نه غیر مترقبه، بنابر این برای مقابله با پدیده خشكسالی لازم استبا مدیریت و برنامه ریزی اصولی به مقابله یا همزیستی با این پدیده بپردازیم
یکی دیگر از پدیده‌های مخاطره‌آمیزي که درسال‌های اخیر در اکثر نقاط دنیا و ایران اتفاق است پدیده فرونشست زمین است که در اثر عوامل طبیعی و انسانی رخ می‌دهد. عوامل طبیعی نظیر تکتونیک،آتشفشان‌ها وگسل‌ها و... غیرقابل پیش‌بینی هستند، اما فعالیت‌های انسانی نظیر تخلیه منابع آب زیرزمینی، معادن و ذخایر گازی تاثیر بسزایی در وقوع این پدیده دارد که می‌توان آنها را با برنامه‌ریزی کنترل کرد. فرونشست پديده‌اي است که در اثر آن سطح زمين به صورت تدريجي و در برخي موارد به طور ناگهاني ظاهر مي شودو بر روي الگوي جريان‌هاي زيرزميني و سطحي، تغيير کيفيت آب‌هاي زيرزميني، تغيير شکل سطح زمين، سيل‌خيزي منطقه و پيشروي آب دريا‌ها به سمت خشکي‌ها در نواحي ساحلي نیز تاثیر دارد. به طوري که اين تغييرات و عوامل خسارات جدي به مناطق شهري، صنعتي و کشاورزي وارد مي‌کنند.
البته در بين عوامل موثر در ايجاد فرونشست، برداشت بيش از حد مجاز از منابع آب زيرزميني، عامل اصلي ايجاد فرونشست در بيشتر دشت‌هاي ايران باشد که همچون سرطان آرام و بي صدا گسترش مي‌يابد. خطر فرونشست بر اثر افت آب‌هاي زيرزميني يک خطر جهاني است و در مقياس جهاني مورد توجه قرار گرفته است. حالت تصاعدي اين پديده به دهه‌هاي اخير مربوط مي‌شود که درست مصادف با اوج صنعتي شدن و شهرنشيني و پمپاژ بي‌رويه از آب هاي زيرزميني است. افزایش استحصال آب‌های زیرزمینی در طی چند دهه گذشته گر چه سبب افزایش تولیدات کشاورزی شده است ولی خسارات جبران‌ناپذیری نیز در بر داشته است که فرونشست زمین از جمله پیامدهای آن می‌باشد. کشور ما نیز از این پدیده مسثثنی نبوده و در اکثر دشت‌های کشور من‌‌جمله دشت هاي شهرستان ارسنجان با این پدیده روبرو هستیم وبدليل نشست سفره هاي آب زيرزميني حالت اوليه خود را از دست داده ومي توانگفت كه فاجعه ای جبران ناپذير است و پيامدهاي اين پديده به ويژه وقتي فرونشست زمين در يك منطقه به طور يكسان توزيع نشده باشد خطرناك مي باشد. در نهایت بحران آب یکی ازبزرگترین چالشهای قرن حاضر است که می تواند سرمنشا بسیاری از تحولات مثبت ومنفی جهان قرار گیرد با توجه به اینکه فقط5/2 درصد آب موجود در کره زمین شیرین است بین توان تامین آب وتقاضادر جهان خلایی وجود دارد که بحران آفرین است وهنگامی که با مجموعه های مدیریتی قابل مهار نباشد زبان مفاهمه در بخش آب به زبان مخاصمه تبدیل خواهد شد .

غلامرضا نجفی

---------------------------------

بحران آب
شهرستان ارسنجان در شرایط فعلی از بحران آب در رنج است و این بحران تدریجا ابعاد حاد تری پیدا خواهد کرد. چه باید کرد تا جلو بروز آنچه که فاجعه در این مورد نام گرفته،گرفته شود گو اینکه در گوشه و کنار کشور متاسفانه پدیده کمبود آب به این آستانه نزدیک می شود.شاید به جرات بتوان ادعا کرد که پاسخ موجهی برای این سوال وجود ندارد.دلیل واضح این ادعا این است که منابع طبیعی از جمله منابع آب در طول نیم قرن گذشته دچار تحولات و زوال غیرقابل برگشت شده اند.علل این زوال و تخریب تدریجی در یک دوره زمانی نسبتا طولانی را می توان به دو دسته ی طبیعی و غیر طبیعی طبقه بندی نمود.هرچند می توان نشان داد که علل طبیعی هم عمدتا نشات گرفته از علت های غیرطبیعی بوده اند.منظور از علل غیر طبیعی رفتار نا آگاهانه و تخریبی ما در بهره برداری از منابع آب بوده است.جمعیت کشور ایران در نیم قرن پیش در حدود یک سوم جمعیت امروز و عمدتا روستا نشین بوده اند و آب مورد استفاده این جمعیت منابع آب زیرزمینی یعنی چشمه و قنات بود.ضمنا آب های سطحی تقریبا دست نخورده باقی می ماند و نیازی به ذخیره سازی و مصرف قابل توجه آن نبود و طبیعت زندگی طبیعی خود را داشت و فقط تحت تاثیر تحولات اقلیمی کاملا طبیعی پیش می رفت.تحولات سیاسی و اجتماعی کشور در چند دهه گذشته موجب هجوم بی رویه به این منابع و بهانه توسعه شد و این تعادل تقریبا پایدار را بهم زد.زاد و ولد و مهاجرت های وسیع و تغییر بافت های اجتماعی و خارج شدن کنترل و رفع موانع حمله به منابع و هزاران پدیده دیگر طبیعت ایران را مورد تاخت و تاز قرار داد. البته باید اذعان کرد انقلاب اسلامی تحولات مثبت قابل توجهی در عرصه های آموزش،پژوهش،مطالعات،طراحی و اجرای پروژه های بهره برداری از منابع آب را موجب شد و در عین حال متولیان متعدد و گوناگون زمام اداره امور منابع آب را بدست گرفتند.نهادها و تشکل های مشتاق برای کنترل این منابع در گوشه و کنار کشور به اجرای طرح های گوناگون مشغول شدند.مردم خود مستقلا عملیات خود سرانه در دست اندازی به منابع آب را آغاز کردند و متولیان واقعی و مسئول هم خود را سرگرم انجام مطالعات تکراری و طرح های جامع و قانون گذاری و خط و نشان کشیدن برای متخلفین کردند.تیر خلاص را تهاجم سراسری بر منابع آب زیرزمینی وارد ساخت و نسخه های متعدد آبخیز داری و آبخوان داری و تغذیه مصنوعی و استفاده از آب باران و غیره برای بیمار افاقه نکرد و بیمار روز به روز به حالت احتضار نزدیک تر شد. آب های سطحی هم از آسیب های مهلک در امان نماند و هر جا رشته آبی در مسیر خود آبادانی محدودی ایجاد کرده بود مورد توجه سد سازان قرار می گرفت و سدها ساخته شد و آب محدود سطحی به تبخیر و نفوذ بی مصرف گرفتار شد و عرصه طبیعی هم بیمار شد و از تولید همان مقدار ناچیز هم عاجز شد.برای رودخانه های بزرگتر هم برنامه های عریض و طویل بهره برداری با اجرای الگوهای کشت پر مصرف،ایجاد مخازن متعدد برای تولید برق و دست اندازی های بی حساب انتقال آب بین حوضه ای و عملیات رقابتی استانی کلید نابودی زده شد.اعتبارات هنگفت مصرف شده برای انجام مطالعات جامع و غیر جامع و تحقیقات پیشرفته و توسل به پیش بینی های مبتنی بر ایده های جهانی تغییر اقلیم و گرمایش زمین و استفاده از مدل های آنچنانی که حجم گزارشات آن ها بی حد است دو کلمه حرف حساب و راه حل علمی و پیشنهاد منطقی برای مواجهه با این پدیده ها به همراه نیاورد و حتی هشدارهای خیرخواهانه محدود هم گوش شنوایی پیدا نکرد.این از اقدامات ما و اما طبیعت هم در این مدت کمکی نکرد زیرا همانطور که پیشتر گفته شد از ما بی مهری دید و او نیز بی مهری طبیعی خود را با دریغ از تکرار روزهای خوب بارانی و تولید آب مورد نیاز ما جبران کرد.حالا ما هستیم و این وضعی که فرزندان عزیز ما را به عکس العمل وادار کرده که یک روز از پایان داستان آب های زیرزمینی و هر روز به شکلی از خشک شدن دریاچه طشک و بختگان و ... به ما تشر می زنند و ما را سرزنش می کنند و ما پاسخ قانع کننده ای هم برای آن ها نداریم.امیدواریم جوانان عزیزی که اینک پرچم حراست علمی از منابع طبیعی کشور عزیزمان را برافراشته اند و در چارچوب های علمی مبتنی بر سمینار ها و تشکل ها و کمپین ها صدای خود را به همه می رسانند واقعا برای حفظ منابعی که به آنها و آیندگان تعلق دارد کوشش کنند.

میثم رضایی

 -----------------------------------------------

هدف از برگزاری سمینار یک روزه آب در ارسنجان چیست؟
تقریبأ همه آنانی که به طریقی با موضوع آب مرتبط اند، متقاعد شده اند که بحران کم آبی، ناشی از خشک سالی های پی در پی دو دهه اخیر و مصرف بی رویه سی سال گذشته، توآم با ضعف در برنامه ریزی و مدیریت صحیح، بخش های وسیعی از کشور را در خطر جدی از دست دادن بیشتر این مایه حیاتی قرار داده است و ارسنجان نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست.
گفته می شود اولین تمدن بشر، هزاران سال پیش، در کنار رودخانه نیل شکل گرفت و بطور کلی هر جا آب وجود داشت، نشانه حیات در کنار آن دیده می شود و زمانی زیستگاه مردم بوده است و با از دست دادن آن، امکان ادامه زندگی نیز از دست رفته و شهرها و روستاها خالی از سکنه شدند و با کوچ اجباری، یا مرگ و میر، تنها اندک نام و نشانی از آنها، اکنون، باقی است.
مصرف آب امروزه در سه بخش، آب آشامیدنی و بهداشتی(مصارف خانگی) و آب کشاورزی( مورد مصرف در زمین، باغ، پارک و فضای سبز، حیات منازل و...) و آب صنعتی(مورد استفاده در صنایع کوچک، متوسط و بزرگ)، با نسبت های متفاوت، مورد توجه است و زندگی ما را تحت تآثیر قرار داده و چشم پوشی از آن را غیر ممکن می نماید.
خوشبختانه آمار و ارقام در مورد میزان و حجم ذخائر موجود آب در مناطق مختلف کشور و نسبت استفاده از آن در مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی و مقایسه دوره های ده ساله، یا بیشتر، در آمایش سرزمینی(پراکندگی جمعیت) و سطح زیر کشت( زمین کشاورزی، باغداری و فضای سبز) و راندمان آن و تعداد چاه ها و روند بارندگی و سدسازی و ذخائر آب و کانال کشی و انتقال و...با مطالعات انجام یافته و پیشرفت های تکنولوژیک، رشد چشمگیر داشته و در دسترس می باشد.
با این مقدمه میپردازیم به هدف یا اهداف سمینار یکروزه فوق الذکر و شروط تحقق آن؟
موفقیت نسبی این سمینار در گرو حساس نمودن جامعه، بویژه بهره برداران عمده، نسبت به مورد و خطراتی که، فراتر از اکنون، در کمین آنان است و ارائه راهکارهای عملی و ممکن در سه مقطع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و نظارت های بعدی در راستای برنامه های کلان می باشد.
لذا علاوه بر نظم و برنامه ریزی دقیق و پیش بینی های لازم در مکان یابی، تاریخ، اطلاع رسانی و تبلیغ، تشویق و ترغیب و...مشارکت فعال مسئولین ذیربط و استفاده همزمان از کارشناسان تئوریک(اساتید، دانشجویان و سایرین) و افراد درگیر مستقیم( کشاورزان عمده، باغداران و ایده پردازان و نوآوران موفق) و سیاست گذارن(ادارات و کارشناسان مرتبط) و بازدید ها و مدعوین و حضار(همراستا با اهداف سمینار) و استفاده از سیستم های صوتی، تصویری مناسب و پاور پوینت و عکس و فیلم و.... سهم بزرگی در توفیق ما خواهد داشت.
هم اکنون دوستان عزیز در ارسنجان، شیراز و تهران دست به دست هم داده اند تا این برنامه به بهترین روش پیاده و اجرا شود، قطعأ نباید انتظار تآمین تمام هزینه را از شرکت کنندگان داشت و چه بسا، اصرار بر این مورد، خود تبدیل به ضد انگیزه شود، لذا باید به فکر تآمین منابع مطمئن تر، از طریق ادرات و نهادهای ذیربط و افراد متمول و خیرخواه و پاک نهاد، بود.
پیشنهادات داده شده در موضوع کمیته های علمی، اجرائی و.... و انتخاب افراد مسئول برای آن ها و فعال شدنشان در اسرع وقت مهم و اساسی است و هر نوع اهمال و تآخیر در آن، تبعات سوئ خواهد داشت.
قطعأ همه به موفقیت این نشست، که با پیشنهاد همشهریان دلسوز و نگران و موافقت انجمن دانش آموختگان و سایر نهادها، برنامه ریزی شد، چشم دوخته ایم و با یاری خداوند متعال به بیش از آنچه می پنداریم دست خواهیم یافت(ان شاالله).
سید محمد حسین حسینی
تهران، پنج شنبه 16 مرداد 93

-----------------------------------------

بسمه تعالی
با عرض سلام وادب؛ از اینکه قراراست به همت مدیر محترم سایت انجمن دانش آموختگان ارسنجان وهمکاری دیگر ادارات ونهادها در 21 مهرماه به موضوع مهم آب و خشکسالی در ارسنجان بپردازید بسیار عالی است وجای تشکر دارد.امیدوارم که این همایش بر خلاف همه همایش های دیگر به راهکارهای عَمَلیِ علمی بپردازد نه توضیحات شفاهی. زیرا سالهاست که موضوعاتی تئوری در خصوص مبارزه با خشکسالی وکم آبی را بسیار گفته اند .اکنون دیگر خیلی از گوش ها بدهکار شنیدن این تکرار مکررات نیستند ،چرا که خیلی از حرف ها نه تنها به عمل نرسیده بلکه به فراموشی سپرده شده است. همان طور که مستحظرید ،سخندانی ومصالح گویی اگرچه مهم است ولی شر ط اصلی کار نیست بلکه به قول شاعر توانای شیراز "به عمل کاربرآید به سخندانی نیست". با کمال تاسف چه مسئولان دولتی وچه افرادی که باوجود نداشتن مسئولیت دولتی به پیروی از وجدان بیدارشان به مساله آب پرداخته اند،دیگرنظریاتشان چون حروف "والی" شده هرچند نوشته می شود ولی خوانده نمی شود وچون خوانده نمی شود به کار نمی رود واجرائی نمی شود. هرچه بیشتر گفته اند کمتر نتیجه گرفته اند.خدا می داند که اصلا قصد ناامید کردنتان را ندارم هرچند می دانم در راهی که درپیش گرفته اید مصمم هستید.امیدوارم این بار اینگونه نباشد.
با کمال احترام وپوزش از محضر همه بزرگان واساتید ،در ابتدا باید نظر عزیزان را به این مهم معطوف دارم که برنامه ریزی دقیق عامل بسیار مهمی در کامیابی و خدای نکرده ناکامی این همایش خواهد بود.بنابرین نظر حقیر براین است که برای روز همایش کارهای ذیل برنامه ریزی گرددو اجرایی شود.ضمنا اینجانب آمادگی خود را جهت هرگونه همکاری اعلام می دارم .
1-هماهنگی منسجم وتنگاتنگ با صدا وسیما جهت تحت پوشش قرار دادن همایش
2- تهیه بروشورو بنرهای مناسب تبلیغاتی ونصب آن در بهترین جاهای شهر ومرکز دهستان ها ودر صورت امکان روستاها مزین به جملات وپیشنهادات قابل درک برای عموم مردم
3- اختصاص یکی از خطبه های نماز جمعه ارسنجان به موضوع "بحران خشکسالی وکاهش منابع ومدیریت آب" ترجیحاآخرین جمعه قبل از روز همایش
4- مکان مناسب جهت اجرای یک روزه همایش ، ترجیحا یکی از سالن های شهر که مشکل صوتی تصویری ،روشنایی وگرمایش وسرمایش و... نداشته باشد .
5- شناسایی وبه کارگیری افراد موجّه وفعال وتاثیر گذار جهت روز اجرای همایش (منظور نیروهای ایاب وذهاب وخدماتی ست.)
6- تنظیم برنامه های متنوع اعم از سرود، نمایش ،شعر، مقاله وحتی طنزدر بین برنامه های سخنرانی که همایش خسته کننده وکسالت آور نباشد.
7- استفاده بیشتر از طرح ها وابتکارات تشکل های مردم نهاد وحتی الامکان پرهیز از دولتی شدن همایش حتی المقدوردوری از تحکـّم
8- ارائه نظرات نوین وپیشرفته . به نحو جدی از تکرار مکررات پرهیز شود.
9- تهیه مستندی ازمکان های هدر رفت آب از جاهایی که هم اکنون دارای آب هستند مثل اتصالات وشکستگی های لوله ها و...وجاهایی که قدر آن را نمی دانند ونیزمناطق خشکسالی زده که قدر آب را ندانستند ومصاحبه با آسیب دیدگان از خشکسالی ونشان دادن قسمت به قسمت آن در روز همایش
10- جمع آوری هزینه های همایش از ادارات ونهادهای مرتبط چون اداره آب ،جهاد کشاورزی وغیره ومتمولین و کشاورزان وباغدارانی که هم اکنون از وضعیت مناسبی برخوردارند نه آسیب دیدگان از خشکسالی
15/05/93

جعفرزارع(خوشدل)

-------------------------------------------

بحران آب
شهرستان ارسنجان در شرایط فعلی از بحران آب در رنج است و این بحران تدریجا ابعاد حاد تری پیدا خواهد کرد. چه باید کرد تا جلو بروز آنچه که فاجعه در این مورد نام گرفته،گرفته شود گو اینکه در گوشه و کنار کشور متاسفانه پدیده کمبود آب به این آستانه نزدیک می شود.شاید به جرات بتوان ادعا کرد که پاسخ موجهی برای این سوال وجود ندارد.دلیل واضح این ادعا این است که منابع طبیعی از جمله منابع آب در طول نیم قرن گذشته دچار تحولات و زوال غیرقابل برگشت شده اند.علل این زوال و تخریب تدریجی در یک دوره زمانی نسبتا طولانی را می توان به دو دسته ی طبیعی و غیر طبیعی طبقه بندی نمود.هرچند می توان نشان داد که علل طبیعی هم عمدتا نشات گرفته از علت های غیرطبیعی بوده اند.منظور از علل غیر طبیعی رفتار نا آگاهانه و تخریبی ما در بهره برداری از منابع آب بوده است.جمعیت کشور ایران در نیم قرن پیش در حدود یک سوم جمعیت امروز و عمدتا روستا نشین بوده اند و آب مورد استفاده این جمعیت منابع آب زیرزمینی یعنی چشمه و قنات بود.ضمنا آب های سطحی تقریبا دست نخورده باقی می ماند و نیازی به ذخیره سازی و مصرف قابل توجه آن نبود و طبیعت زندگی طبیعی خود را داشت و فقط تحت تاثیر تحولات اقلیمی کاملا طبیعی پیش می رفت.تحولات سیاسی و اجتماعی کشور در چند دهه گذشته موجب هجوم بی رویه به این منابع و بهانه توسعه شد و این تعادل تقریبا پایدار را بهم زد.زاد و ولد و مهاجرت های وسیع و تغییر بافت های اجتماعی و خارج شدن کنترل و رفع موانع حمله به منابع و هزاران پدیده دیگر طبیعت ایران را مورد تاخت و تاز قرار داد. البته باید اذعان کرد انقلاب اسلامی تحولات مثبت قابل توجهی در عرصه های آموزش،پژوهش،مطالعات،طراحی و اجرای پروژه های بهره برداری از منابع آب را موجب شد و در عین حال متولیان متعدد و گوناگون زمام اداره امور منابع آب را بدست گرفتند.نهادها و تشکل های مشتاق برای کنترل این منابع در گوشه و کنار کشور به اجرای طرح های گوناگون مشغول شدند.مردم خود مستقلا عملیات خود سرانه در دست اندازی به منابع آب را آغاز کردند و متولیان واقعی و مسئول هم خود را سرگرم انجام مطالعات تکراری و طرح های جامع و قانون گذاری و خط و نشان کشیدن برای متخلفین کردند.تیر خلاص را تهاجم سراسری بر منابع آب زیرزمینی وارد ساخت و نسخه های متعدد آبخیز داری و آبخوان داری و تغذیه مصنوعی و استفاده از آب باران و غیره برای بیمار افاقه نکرد و بیمار روز به روز به حالت احتضار نزدیک تر شد. آب های سطحی هم از آسیب های مهلک در امان نماند و هر جا رشته آبی در مسیر خود آبادانی محدودی ایجاد کرده بود مورد توجه سد سازان قرار می گرفت و سدها ساخته شد و آب محدود سطحی به تبخیر و نفوذ بی مصرف گرفتار شد و عرصه طبیعی هم بیمار شد و از تولید همان مقدار ناچیز هم عاجز شد.برای رودخانه های بزرگتر هم برنامه های عریض و طویل بهره برداری با اجرای الگوهای کشت پر مصرف،ایجاد مخازن متعدد برای تولید برق و دست اندازی های بی حساب انتقال آب بین حوضه ای و عملیات رقابتی استانی کلید نابودی زده شد.اعتبارات هنگفت مصرف شده برای انجام مطالعات جامع و غیر جامع و تحقیقات پیشرفته و توسل به پیش بینی های مبتنی بر ایده های جهانی تغییر اقلیم و گرمایش زمین و استفاده از مدل های آنچنانی که حجم گزارشات آن ها بی حد است دو کلمه حرف حساب و راه حل علمی و پیشنهاد منطقی برای مواجهه با این پدیده ها به همراه نیاورد و حتی هشدارهای خیرخواهانه محدود هم گوش شنوایی پیدا نکرد.این از اقدامات ما و اما طبیعت هم در این مدت کمکی نکرد زیرا همانطور که پیشتر گفته شد از ما بی مهری دید و او نیز بی مهری طبیعی خود را با دریغ از تکرار روزهای خوب بارانی و تولید آب مورد نیاز ما جبران کرد.حالا ما هستیم و این وضعی که فرزندان عزیز ما را به عکس العمل وادار کرده که یک روز از پایان داستان آب های زیرزمینی و هر روز به شکلی از خشک شدن دریاچه طشک و بختگان و ... به ما تشر می زنند و ما را سرزنش می کنند و ما پاسخ قانع کننده ای هم برای آن ها نداریم.امیدواریم جوانان عزیزی که اینک پرچم حراست علمی از منابع طبیعی کشور عزیزمان را برافراشته اند و در چارچوب های علمی مبتنی بر سمینار ها و تشکل ها و کمپین ها صدای خود را به همه می رسانند واقعا برای حفظ منابعی که به آنها و آیندگان تعلق دارد کوشش کنند.

میثم رضایی

فوق لیسانس آبیاری و زهکشی

--------------------------------------------------

سرور ارجمند،استاد گرامی،جناب آقای دکتر حسینی
ضمن عرض سلام و ادای احترام و ارزوی قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی،از این که باعث تصدیع اوقات شریف میشوم شرمسارم.لیکن حسب دستور حضرتعالی و دیگر زحمت کشان برپایی سمینار خشکسالی در ارسنجان توضیحات زیر را ضروری دانسته و عارض میشوم:
حقیر "امید فروردین" هستم که از اواخر سال 1385 پس از بیماری مرحوم سید مهدی معصومی تا به حال عهده دار امور اجرایی و اداری مزرعه ی عایشه (که شامل سه رشته قنات به نامهای:بناب،کتک و عایشه به انضمام حدود 600 هکتار زمین زراعتی به عنوان کشت شتوی و حدود 500 هکتار باغ انار به عنوان محصول صیفی) هستم.این که جسارت کرده و در حضور اساتیدی چون حضرتعالی به خود اجازه ی اظهار نظر میدهم نه به عنوان کارشناس وعالم به علوم زراعی و اقلیمی بلکه به عنوان خدمتگزاری که چند سالی را تجربه ی عملی در امر تقسیم و مدیریت بخش آب دارم و در تعامل و گاهی برخورد مستقیم با بهره
برداران اب عمدتاً ناراضی در این دیارم.بر خود فرض میدانم گوشه ای از تجربیات عملی خود را در اختیار مسئولین محترم سایت قرار دهم.تا چه قبول افتد و چه در نظر آید...
جناب آقای دکتر به نظر حقیر مشکل خشکسالی در ارسنجان به همان حد و اندازه ای که میگویند وحشتناک و پر مخاطره است چنان که حتی مدنیت شهر ارسنجان را پس از چند هزار سال قدمت به چالش میکشد ولی راه حلی آسان و عملی دارد به شرطی که همگان به آن درجه از شعور و فهمی برسند که باور قلبی و یقین حقیقی داشته باشند که هر کس به تنهایی اگر به وظیفه و رسالت خود هر چند اندک عمل نماید،دیو خشکسالی به زنجیر کشیده خواهد شد.ضمن عفو اینجانب بابت صراحت لهجه اجازه بفرمایید صریح تر صحبت نمایم:
در مورد مدیریت منابع آب و نحوه ی برخورد با پدیده ی خشکسالی تا به حال بسیار گفته اند و شنیده ایم.انواع راهکارهای علمی و عملی نه تنها در کشور ما بلکه در کل دنیا آزموده شده و امتحان خود را پس داده اند.در شهر ما معضل و مشکلی که وجود دارد چگونه متقاعد کردن همگان برای اجرای این راهکار هاست.بارها شاهد درگیری فیزیکی افراد در ارسنجان بر سر این موضوع بوده ام که در جریان بهینه سازی جدول انتقال آب قنات و احداث جدول سیمانی چگونه صاحب درخت حاضر به بریده شدن شاخه های درختانش نیست حتی به قیمت هدر رفت دائمی آب قنات آن هم در این وضع خشکسالی.بنده شخصا
پیرمردهایی را میشناسم که علاقه و دلبستگی آنها به درختان بی ثمر و سایه انداز باغشان بیش از فرزندشان است و شاید دیدن شکستگی دست فرزند برایشان راحت تر از دیدن شکستن یا بریدن شاخه ی درختشان است.همان گونه که شما بهتر از من میدانید ارسنجان شهری است که در طول تاریخ بی نصیب از هر رودخانه ی دائمی یا چشمه سار آبده و حتی فاقد شبکه ی آبرسانی از هر سدی چه کوچک و چه بزرگ است.تمام فضای سبز ایجاد شده توسط باغهای انار اطراف ارسنجان و حتی آب استحصال شده برای شرب،از محل قنوات باستانی بناب و عایشه تامین میگردد.حال ما مردم البته فهیم و با فرهنگ ارسنجان با
این آب چه میکنیم؟اندکی تامل و تحمل بفرمایید عرض میکنم:
از حدود 600 هکتار اراضی عایشه( بهترین و مرغوب ترین اراضی مستعد این کشور برای کشت گندم)سالیانه در حدود 180 هکتار گندم میکاریم.عرف مزرعه ی عایشه این است که اصطلاحا "شصتم" یعنی شصت روز پس از نوروز درست در زمانی که گندم در حال تشکیل خوشه است و نیازمند حد اقل سه دور آبیاری دیگر جهت دانه بندی و ثمر دهی است،آب از مزرعه گرفته شده و روانه ی باغهای انار میشود.در همسایگی اراضی عایشه آقای اردشیر رضایی فرزند مرحوم لطفعلی خان از هر هکتار بین 10 تا 12 تن گندم بذری برداشت میکند در حالی که متوسط برداشت مزرعه ی عایشه به دلایل مذکور به زحمت به 3 تن میرسد.که
تصدیق میفرمایید خجالت بار و فاجعه آمیز است.حال ابی که از گندم گرفته شده و با این زحمت استحصال میشود و ارزش حیاتی آن در ارسنجان بیش از نقاط دیگر است صرف باغ هایی میشود که به جای بازدهی بین 90 تا 110 تن انار در هکتار مثل شهرستان نیریز به زحمت به هکتاری 5(پنج) تن در ارسنجان میرسد.بله این آب مایه ی حیات صرف باغ هایی میشود که نه تفریگاه و تفرجگاه های به قاعده و مطلوبی هستند نه ارزش اقتصادی دارند.تصدیق میفرمایید که تقسیم آب قنوات با این شرایط در ارسنجان دقیقاً تقسیم خشکسالی است نه تقسیم آب.در همین شهر یکی دو نفر را میشناسم که با در آوردن درختان
قدیمی و انتخاب گونه های مقاوم تر انار و احداث استخر در باغ و اجرای آبیاری تحت فشار به وسیله ی بابلر مصرف آب را تا نود درصد کاهش و تولید را تا همین درصد افزایش داده اند.باور بفرمایید که این ارقام و آمار ساختگی و محصول ذهن من نیست.پیشنهاد میشود انشا ا... در اثنای برپایی سمینار بازدید هایی ترتیب داده شود که همگان بتوانند از نزدیک شاهد این گونه اقدامات موثر در مهار خشکسالی باشند و به صحت و سقم این آمار و ارقام پی ببرند.حقیر حاضرم این بازدید ها را هماهنگی و اجرا نمایم.سوال اصلی این است کدام ضمانت اجرایی و کدام قدرت و نفوذ اجتماعی میخواهد
پیر مرد مثال ما را که خاطر درختان باغش را بیشتر از فرزندش میخواهد،متقاعد کند که درخت بی ثمر چند ده ساله ی باغش را بیرون آورده و گونه های پر بازده و کم آبتری با روش آبیاری نوین را جایگزین آن کند؟یا چه کسی میخواهد طاقداران مزرعه ی عایشه را متقاعد به انجام کشت یک پارچه و اجرای کشاورزی نوین کند؟کسانی که فکر میکنند پیشنهاد هایی از این دست برای کم کردن نفوذ اجتماعی و کوتاه کردن دست انان از انجام امور اجتماعی است و مسئله اشغال جایگاه انان در سیستم مدیریت مزرعه ی عایشه است نه یافتن چاره برای مشکل خشکسالی؟باورم این این است که خشکسالی طبیعت
درمان و چاره ای ساده دارد اما خشکی کله و فهم بشر را چاره چیست؟؟؟کارشناسان واحد تحقیقات کشاورزی در تلاشی بی وقفه به ارقامی از محصولات کشاورزی و باغی دست یافته اند که با کاهش چشمگیر مصرف آب گاهی تا نصف به همان میزان تولید معمول میتوان دست یافت.تصور بفرمایید که تعداد دفعات آبیاری گندم به نصف رسیده و بتوان با شرایط خاص مزرعه ی عایشه به تولید حد اقل شش تن گندم در هکتار رسید.آیا این گام بلندی در جهت مهار معضل خشکسالی و اشتغال نیست؟اطلاع واثق دارم که مرکز تحقیقات کشاورزی فارس این رقم بذر گندم را تولید کرده و در اختیار کشاورزان قرار
میدهد.لیکن تا امروز موفق به متقاعد کردن کشاورزان برای مصرف آن نشدیم.پس چاره ی دیگر مهار خشکسالی انجام روش های به زراعی توام با به نژادی است. از انجا که میگویند در مثل مناقشه نیست ناچارم برای انتقال منظورم دست به دامان مثالی هر چند نا زیبا شوم:کودکی را تصور بفرمایید که ناچار به ختنه کردنش هستیم.کودک چیزی از ختنه و فلسفه و لزوم انجام آن نمیداند.تنها چیزی که میبیند سلمانی پیر و عبوس محله با تیغ آخته ای در کف و آلت بریده و خون آلود خود است.به ناچار حتی ممکن است دست والدین خودش را برای رهایی از مخمصه گاز گرفته و همه چیز را به هم بزند.برای
عبور از دوره ی خشکسالی و به حد اقل رساندن عوارض آن چاره ای جز "ختنه ی باغهای مردم" وجود ندارد.اگر همه از قسمتی از باغ خود صرفه نظر کنند و مساحت باغ را کوچکتر کرده و مساحت باقی مانده را با همان روش های به زراعی و به نژادی گفته شده اداره کنند امیدی به پشت سر گذاشتن بحران وجود دارد ولا غیر.متاسفانه این دیدگاه در بین اکثر همشهریان گرامی حاکم است که "مرگ حق است ولی برای پسر همسایه".چه بسیار افرادی را دیده ام که معتقدند روش استفاده مردم از آب باید تغییر یابد و الگوی مصرف آب باید بهینه شود ولی به باغ خودشان که وارد شویم حتما باید آب جاری قنات از
دو سوی سکوی سیمانی باغش عبور کند و به هیچ وجه حاضر نیست برای جلوگیری از تبخیر بیشتر یا نفوذ بیشتر آب به زمین مسیر جدول اصلاح و بهینه شود.ایشان استفاده ی تفریحی از آب را داشته باشند ولو منجر به هدر رفت آب شود.در آموزه های دینی هم داستان آن قومی که پس از داده شدن وعده عذاب از طرف خداوند خانه هایشان را به وسیله ی نقب به همدیگر متصل کرده تا در زمان نزول عذاب بتوانند آذوغه را به هم برسانند و از این طریق یاری رسان هم باشند و در نتیجه همین عمل و حس همکاری در شرایط سخت،خداوند متعال هم از عذاب آن قوم صرف نظر میکند را همه شنیده و برایمان به کرات
گفته اند.ولی ظاهراً از آن پند نگرفته و فراموشش کرده ایم؟آیا خشکسالی های اخیر نمی تواند گوشه ای از امتحان الهی برای سنجش عملکرد ما بندگان در شرایط سخت باشد؟؟؟؟
نتیجه ی عرایضم اینکه قبول کنیم که خشکسالی بلایی آسمانی است که مخرب تر از سیل و زلزله است اما چاره ای آسان تر و عملی تر دارد.در این موارد کارشناسان و محققین بسیار گفته اند و شنیده ایم.پیشنهاد میکنم:
1- در سمینار از افراد صاحب نفوذ و معتمدین و ریش سفیدان،باغداران و کشاورزان پیشرویی دعوت شود که اولا خود حاضر به انجام روشهای نوین توصیه شده توسط کارشناسان باشند و در ثانی از نفوذ آنها برای متقاعد کردن دیگران نیز بتوان استفاده کرد.میدانید که در علم ترویج کشاورزی کشاورزانی هستند که از ایشان به عنوان کشاورز پیشرو یاد میشود و با انجام روش های نوین توسط ایشان دیگران نیز ترغیب میشوند که این روش ها را بکار گیرند.امیدوارم این سمینار و دست اندر کارانش محرکی شوند که نه تنها مشکل خشکسالی این دیار را آسان کرده بلکه عاملی شوند که آب که سرمایه ی
راستین این مرز و بوم هست نیز به مانند نفت ثروتی ملی شود و دیگر کسی به صرف حفر چاه در ملک شخصی خودش اجازه ی استحصال بی رویه و هدر دادن آب را نداشته باشد.این کار مصداق مجسم آن کسی است که سوار بر کشتی در وسط دریا میخواهد جایگاه و محل نشستن خودش را سوراخ کند با این توجیه که جایگاه شخصی خودش است
2- دعوت از مسئولین سیاسی و اداری شهر مانند فرماندار یا مدیر جهاد کشاورزی یا رئیس سازمان آب شهرستان جهت ترغیب و تشویق ایشان در راستای نظارت درست تر و اقدامات لازم در زمینه ی اصلاح الگوی مصرف آب نیز بی فایده نیست.به عنوان مثال سازمان جهاد کشاورزی به طرح های آبیاری تحت فشار تا سقف 85 درصد کمک بلاعوض مینماید که رقم چشمگیری است.اما متاسفانه بعد از اختصاص این بودجه نظارت و کنترلی وجود ندارد و بدون استثنا تمام کشاورزانی که این طرح را پیاده کرده و این بودجه را جذب میکنند آب مازاد خود را به اراضی همجوار به صورت ساعتی فروخته و کسب درآمد
میکنند.نه تنها صرفه جویی در مصرف آب نشده بلکه منابع دولتی هم به هدر رفته و به نا حق در اختیار عده ای خاص برای سود جویی بیشتر قرار میگیرد.
3-بنده معتقدم اگر راهکار عاقلانه و عملی برای بهینه کردن مصرف آب کشاورزی یافت و اجرا شود همزمان هم از بن بست خشکسالی نجات یافته هم مشکل کمبود آب آشامیدنی مرتفع خواهد شد و هم به معضل عدم اشتغال در شهر غلبه خواهیم نمود."خوش آن زمان که بر آید به یک کرشمه دو کار...بلکه سه کار.!"در سال 1386 شاید بتوان گفت برای نخستین بار در طول تاریخ مدنیت شهر ارسنجان رئیس جمهور ایران به عنوان بالا ترین مقام اجرایی کشور به ارسنجان سفر کرده و در طی حضور چند دقیقه ای خود عنوان نمودند که مبلغ سی میلیارد تومان به توسعه ی ارسنجان اختصاص خواهند داد.این که این مبلغ
هیچگاه به این شهر رسید یا نه و اگر رسید چه بر سر آن آمد را بنده اطلاع ندارم.الله اعلم.لیکن با یک مطالعه ی علمی و با تکیه بر اعداد و ارقام واقعی قابل اثبات است که امروزه با بهینه کردن مصرف آب و استفاده ی علمی و منطقی از منابع تحت اختیار مزرعه ی عایشه به تنهایی، همین مبلغ سی میلیارد تومان را در سال میتوان با اجتماع ارسنجان تزریق کرد.(آوردن اعداد و ارقام و شرح مشروح و مبسوط از حوصله ی این نوشته خارج است.)از تولید گندم در اراضی عایشه گرفته تا تولید انار و رب انار و دیگر مشتقات در باغات تحت شرب قنوات سه گانه ی بناب،عایشه و کتک.حالا اشتغال حاصل
برای کارگران مشغول به کار در مجموعه مانند کارگران باغ کن،انار چین،آبیار و ...را به این آمار اضافه کنید،گردش مالی ناشی از بسته بندی،حمل و نقل و دیگر بخش های خدمات را نیز در نظر بگیرید.آیا منظور از اشتغال کسب در آمد برای افراد اجتماع نیست؟حالا دیگر مزارع و باغهای دیگر موجود در شهر مثل اراضی کربلایی نوروزی،همام الدین،اکبر آباد،نعمت آباد،اراضی موصوف به محوطه و ... را در نظر آورده تا اندکی از پتانسیل بالای این دیار برایتان تداعی شود.متاسفانه به محض عنوان کردن مبحث اشتغال اذهان عموم مردم حول محور صنعت و تاسیسات مکانیکی و کارخانجات صنعتی
معطوف میشود.بومی کردن صنعت یعنی همین که در نظر داشته باشیم در شهرستان ارسنجان نه رودخانه ی کر و کوه آهکی مجاور آن را داریم که به فکر پتروشیمی مثل شهر مرودشت بیافتیم و نه کفه ی بی انتهای قطرویه را که چشممان به دنبال کارخانه ی فولاد در دست ساخت نیریز باشد و نه کفه آباده و اقلید را داریم که بخواهیم کپی کارخانه سیمان آباده را در ارسنجان بسازیم.در عوض منابع بکر طبیعی و پتانسیل گردشگری شهرستان ارسنجان در کمتر شهر فارس یافت میشود.و نیز در نظر داشته باشیم که مبادی دولتی از جمله سازمان گردشگری بصورت رسمی اعلام نموده اند که "به ازاء جذب هر یک
نفر توریست معادل چهار شغل ایجاد میشود."
بنده از روزی میترسم که به اسم ایجاد اشتغال به صنعت پناه ببریم و در یک دوره ی کوتاه شاهد نابودی منابع طبیعی و قنوات جاری شهر باشیم و تازه دریابیم که صنعت هم داروی درد اشتغال مان نیست و راه را به خطا رفته ایم.هم پیاز را خورده،هم فلک شده و هم جریمه ی نقدی پرداخته ایم...
بیاییم به این جمله بیشتر بیاندیشیم و در نظر بگیریم که اگر بنا باشد صنعت را در شهرمان بومی کنیم یعنی دقیقا باید چه کار کنیم؟اگر آقای زارع نامی به تنهایی سالیانه چند میلیارد تومان برای شهرستان همجوارمان بوانات (که در بعضی از نقاط آن از نظر مراتع و پوشش گیاهی از شهر ما فقیر تر است)از محل جذب توریست درآمد زایی میکند آیا ما مردم ارسنجان با آن همه پیشینگی فرهنگی و تاریخی و وجود اشخاص فرهیخته و متخصص از انجام آن عاجزیم؟؟؟
4-در مورد اسپانسر نظر حقیر این است که شرکت هایی که مجری تاسیسات آبیاری تحت فشار در ارسنجان هستند شاید به لحاظ تبلیغ و جذب مشتری بتوانند گوشه ای از مخارج این نشست را تامین کنند.مدیر کل جهاد کشاورزی استان فارس جناب آقای دکتر قاسمی از شاگردان آقای دکتر ناظم السادات بوده اند و لطف و عنایتی به ایشان دارند و همیشه به چشم استاد و شاگردی از ایشان یاد میکنند.با رایزنی آقای دکتر ناظم السادات ممکن است گوشه ای از بودجه ترویج جهاد به این نشست اختصاص یابد.عده ای از طاقداران و مالکین مزرعه ی عایشه تحت راهنمایی و همراهی آقای محمد باقر نصیری با
مراجعه به اداره ی آبفای شهری میتوانند گوشه ای از هزینه ها را از این محل فراهم کنند بنده نیز در خدمت و معیت ایشان حاضر به فرمان برداری هستم..چون هم در سنوات گذشته و هم در تابستان سال جاری مزرعه ی عایشه تقبل نمود 4 قطعه زمین هر کدام به مساحت یکصد متر مربع در اختیار ابفا قرار دهد تا از محل حفر چاه در این نقاط آب شرب شهر تامین شود.که تا به حال دو حلقه از چاه های فوق الذکر حفر و بهره برداری شده و دو حلقه ی دیگر در دست اقدام است.دیگر اینکه میتوان از افراد و همشهریان متمول و دلسوزی که حاضر به همکاری هستند استفاده کرد و از خود مردم مبلغی جمع آوری
نمود.حقیر متمول نیستم اما دلسوز شهر و دیار و همشهری های گرامی هستم و بجز خودم مخارج ده نفر دیگر را متقبل میشوم.اگر در تمام شهر سی نفر حاضر شوند که مخارج ده نفر را قبول کنند فکر کنم مانعی از نظر کسری بودجه در بر پایی سمینار وجود نداشته باشد.
سخن به درازا کشید و حرف های ناگفته بسیار ماند.اگر عمر و سعادتی بود و نظر مساعد و صلاحدید حضرتعالی و دیگر همکاران گرامی تان،انشاا... در سمینار همین عناوین را با ارقام و اعداد و به صورت مستند ارائه خواهم نمود.
پایداری و پیروزی تان را از خداوند سبحان خواستارم.ارادتمند شما:امید فروردین 9/5/1393

9:18 AM

با سلام و تشکر از آنچه با دقت و درایت مرقوم فرموده اید، از اینکه می بینم عزیزانی، چون شما، ایده ها و طرح هائی برای حل معضلات و مشکلات از جمله، کم کردن تآثیرات سوئ بحران کم آبی و خشکسالی دارند، خوشحال می شوم و همچنین آشنائی بیشتر با استعدادهای موجود زادگاهم، موجب شادی مضاعف است.
حقیقتأ فائق آمدن بر دیو خشکسالی و جهل نسبت به آن، به زور بازوی رستم و درایت و معجزه حضرت یوسف، نیازمند است و شاید همچنان که بدرستی اشاره فرموده اید سخت ترین مرحله آن نیز متقاعد کردن مردم و بویژه بهره برداران و مصرف کنندگان عمده، برای صرفه جوئی و مصرف بهینه و تغییر رویکردها و رفتارهایشان، باشد و متعاقب آن طرح های دیگر همچون مهار آب های سطحی و نزولات و آوردن آب از اطراف(سد سیوند و امثال آن) یا جیره بندی و کور کردن چاه های زائد و....
با همه احترامی که برای همشهریان قائلم، از اینکه می بینم گاهی، عده ای، با عینک بدبینی و ذهنیات کهنه، برگرفته از اختلافات پیشین، با هر نوع اقدام اصلاحی و خیرخواهانه، به مقابله بر می خیزند و تیشه به ریشه خویش می زنند، متآثر می شوم.
از آن زمان که ایده تشکیل انجمن دانش آموختگان ارسنجان، توسط جوان شایسته شهرمان، مطرح گردید، در مبانی نظری و عملی،فراخور توان، به حمایت از آن بر خاسته ام، در موضوع این سمینار هم در دو مقوله شکلی و محتوائی ، به دقت نظر و درایت و همراهی و حمایت همه صاحبنظران و نهادها و ادارات و افراد حقیقی و حقوقی، ذی مدخل و افراد ذی نفوذ و ذی ربط می اندیشم و معتقدم درفراخوان و دعوت و نظم و برنامه ریزی و تهیه مقدمات و مکان مراسم و منابع هزینه ای و سخنرانی ها و بازدید و امثال آن باید اهتمام تام و تمام نمود، تا بتوان برنامه ای موفق داشت و بهانه بدست کج اندیشان منفی نگر نداد.
انجمن دانش آموختگان با گام ها و اقدامات نظری و عملی اعضا و علاقه مندان به این منطقه، نیروی حرکتی می یابد و به پیش می رود و کوشش بر این است تا بر این تصور غلط "که انجمن در وجود عده ای محدود متجلی است" فائق آییم و همگان را دعوت به مشارکت مثبت و هم افزا نمائیم.
حاشیه سازی در هر حرکت مهم و تآثیر گذار در جامعه، تبدیل به روشی معمول و مرسوم شده و باید کوشید میدان زیادی به حاشیه سازان نداد تا از حاشیه پردازی اجتناب شود و امکان تحقق اهداف بیشتر گردد.
برای اینکه بتوانیم رفته رفته با اعتمادسازی و اعتبار بخشی، در موضوع بحران های فرارو، از جمله بحران کم آبی و خشکسالی، فرهنگ سازی کنیم و رافع نگرانی ها باشیم،باید مسیر طولانی و پر فراز و نشیبی را طی کنیم و از سختی های آن هراس به دل راه ندهیم و همچنان امیدوار و مطمئن باید بود( ان شاالله).

ما به سر منزل مقصود نخواهیم رسید هم مگر پیش نهد، لطف شما، گامی چند

شاد و موفق باشید
سید محمد حسین(محمود) حسینی

------------------------------------

با سلام

ضمن تبریک عید فطر و با توجه به سه موضوع طرح شده در صورت جلسهٔ نشست هماهنگی در تهران، پیشنهادهای اینجانب جهت بررسی ارسال می‌گردد:

۱- بخش تامین اسپانسر:
چنان‌چه دوستان دیگری موفق شدند با نهادهای دولتی و غیر دولتی ذینفع هماهنگی‌هایی جهت کمک به برگزاری همایش انجام دهند که بسیار عالی، در غیر این صورت برای این که در بخش دوم همایش (جلسه عصر) مربوط به حضور کشاورزان و باغداران می‌باشد، می‌توان این بخش را به صورت یک کارگاه آموزشی برگزار نمود و در آخر به شرکت کنندگان گواهینامه‌ای ارائه داد. شاید این موضوع باعث شود که کشاورزان تمایل بیشتری برای حضور در همایش و پرداخت هزینهٔ ثبت‌نام نشان دهند.

۲- بخش دعوت از سخنرانان:

به نظر می‌رسد که انجمن باید در ابتدا محورهای اصلی یا محور اصلی همایش را مشخص نماید و بعد سخنرانان متناسب با آن بحث انتخاب شوند تا بتوان در آخر به هدف رسید.

۳- محورها یا موضوعات پیشنهادی:

مدیریت آب در مزرعه
استفاده از آب­‌های نامتعارف
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بحران آب
فرهنگ‌سازی مصرف بهینه منابع آب
معرفی شیوه‌های نوین آبیاری به همراه نمونه­‌های اجرا شده موفق
مدیریت سنتی و مدرن آب
آب و محیط زیست
آبخیزداری و روشهای استحصال آب
انتقال آب بین حوضه ای و بحران آب
با سپاس فراوان

حسین نعمت الهی
۱۳۹۳/۰۵/۰۸

-----------------------------------

دوستان گرامی

 از آن جا که رشتهٔ تحصیلی بخش عمده‌ای از اعضا مربوط به کشاورزی و مدیریت آب می‌باشد خواهشمند است نظرات خود در رابطه با موارد زیر اعلام فرمایید:

۱- چه شرکت­ها و اداراتی (دولتی و خصوصی) می‌توانند از سمینار حمایت کنند و بخشی از هزینه‌ها را تامین نمایند؟

۲- معرفی افراد پیشنهادی برای سخنرانی در سمینار (عنوان سخنرانی) و چه کمکی برای دعوت آنان می‌توانید انجام دهید؟

محسن نصیری

۱۳۹۳/۰۵/۰۸

-----------------------------------

سمینار یک روزه "بحران خشکسالی و کاهش منابع و مدیریت مصرف آب" در ارسنجان
دوستان در تلاشند، سمینار یک روزه فوق را در 21 مهرماه آتی (75 روز دیگر) در ارسنجان برگزار کنند، لذا جلساتی از سوی انجمن دانش آموختگان در ارسنجان و تهران برگزار شده و اینجانب نیز مسئول هماهنگی لازم در تهران، برای مفید و موثر بودن آن، شده ام.
انجمن، در کنار سایر اقداماتی که تا کنون، در فضای مجازی ( از طریق سایت و غیره ) و جلسات و تماس ها و مکاتبات داشته، توانسته است با برگزاری دو گردهمآئی، نسبتأ بزرگ و موفق، در تهران و شیراز، بذر امید را در دلهای مشتاقان این خطه از سرزمین پهناور ایران بکارد و بویژه با فاصله گرفتن از موارد تفرقه انگیز و پرهیز از سیاسی کاری و پرداختن به موضوعات اساسی همچون اشتغال و کارآفرینی، محیط زیست و خشکسالی و کم آبی و دامن زدن به همدلی و همزبانی فراگیر و وسیع، نشانه های مثبت در فضای غبار آلود عرضه نماید و اکنون بنا دارد حرکت بعدی را در کانون مرکزی هدف، و البته در موضوعی تخصصی و بظاهر خرد و قابل فهم و در باطن پیچیده و کلان، قرار دهد.
زمان به سرعت می گذرد و با یک چشم به هم زدن 21 مهر فرا می رسد و بر فرض توقیق در تآمین هزینه ها و تعیین محتوا و اطلاع رسانی و تبلیغ و مکان یابی و نهایتأ برگزاری این سمینار، فردای آنروز، داوری و ارزیابی ها متمرکز بر کاربردی بودن آن و زنده نمودن حساسیت ها، در جامعه هدف، و یا تئوری پردازی و بیان موارد واضح و مطرح در سطح کشور، برای مخاطبان غیر مرتبط، یا کم رابطه، و احیانأ بی نظمی های معمول در رعایت سکوت و سیستم صوت و تصویر و.... خواهد بود و آنگاه حرف و حدیث ها و شایعات و.....
بنظرم در کنار نیت پاک دوستان تصمیم گیرنده و تصمیم ساز، همچون جناب مهندس نصیری و دکتر ناظم السادات، بیان دیدگاه و نقطه نظرات کارشناسی و کاربردی حداکثری اعضاء محترم انجمن و سایرین و ارئه راهکار و آستین بالا زدن و مشارکت عملی و هوشیاری و درایت و دقت نظر تیم مدیریتی، می تواند رافع نگرانی ها شود(ان شا الله).

سید محمد حسین حسینی

۱۳۹۳/۰۵/۰۸

--------------------------------

جهت اطلاع
1) عصر روز شنبه، 4 مرداد ماه 93،جلسه ویژه هیئت موسس انجمن دانش آموختگان ارسنجان را در محل جدید موسسه بین المللی آگاه، با حضور تعدادی از دوستان داشتیم و پیرامون سمینار یک روزه بحران کم آبی و مدیریت مصرف آب (که قرار است 21 مهرماه در ارسنجان برگزار شود) مذاکراتی انجام شد.
نحوه برنامه ریزی و تقسیم کار و فعال شدن دبیرخانه سمینار، برآورد هزینه و محل تآمین آن، محتوای برنامه ها و سخنرانان، اطلاع رسانی و تبلیغات، ثبت نام، نقش سازمان های ذیربط در موضوع و ارتباط با آنان، اسپانسر ها و حامیان سمینار، ارائه الگوهای موفق در سطح کشور و منطقه و معرفی کشاورزان و باغداران نمونه در مدیریت مصرف آب، از جمله موارد مطرح در این جلسه بود.
افراد حاضر اتفاق نظر داشتند که برای برگزاری شایسته این سمینار، در فرصت محدود باقیمانده، اقدامات سنجیده زیادی، در ارسنجان، شیراز و تهران، باید انجام شود و بویژه از نظرات کارشناسی صاحبنظران مرتبط با موضوع کمال استفاده را باید نمود.

سید محمد حسین حسینی

۱۳۹۳/۰۵/۰۸

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • سمینار بحران کم آبی و مدیریت مصرف منابع آبی منطقه ارسنجان:
    امروز شنبه اول شهریور 93 و تا موعد مقرر سمینار فوق(بیست و یکم مهرماه نود وسه) 50 روز باقی است، در مبانی نظری پیشنهادات و طرح ها و ایده های ارزشمندی از ناحیه دوستان صاحبنظر و کارشناسان و دست اندر کاران مدیریت مصرف آب در سایت انجمن و ایمیل ها و جلسات ارائه، و گام های ابتدائی و محدودی نیز برای تعیین نفرات مسئول و تشکیل ستادهای اجرائی و علمی و تآمین منابع هزینه ای و هماهنگی با اساتید برجسته برداشته شد، و در کنار حمایت ها و دلگرمی نهاد های حقوقی و رسمی، اشخاص حقیقی بسیاری نیز در منطقه ارسنجان و شیراز و تهران و سابر نقاط، اعلام آمادگی نموده اند که با پرهیز از ذکر نام آنان، به دلیل تنوع، سپاس و تشکر خویش را از جانب انجمن دانش آموختگان ارسنجان، اعلام می داریم.
    زمان باقی مانده را به سه بخش نیمه اول و دوم شهریور و نیمه اول مهر می شود تقسیم نمود، انتظار می رود:
    1)در بخش اول(نیمه اول شهریور ماه) ساختار اجرائی و علمی برگزاری سمینار و منابع هزینه ای و ساز و کارهای لازم، با تعیین نفرات مسئول بطور دقیق مشخص و ایده انجام کار، که تا کنون بیشتر نظری بوده، عملیاتی گردد و شک و تردیدها برطرف شود.
    2)بخش دوم(نیمه دوم شهریور) اختصاص به اطلاع رسانی و تبلیغ و فراخوان، در شناسائی، تعیین و معرفی سخنرانان و گردانندگان مراسم و همچنین مدعوین و مخاطبین و محتوای برنامه ها، به طرق مختلف و جامع و فراگیر، و تدارکات( پذیرائی، فیلمبرداری، عکاسی، سیستم صوتی، حمل و نقل، امنیت و نظم و....) خواهد داشت.
    3)بخش سوم(نیمه اول مهر) شامل مرور و بازبینی و ارزیابی و حصول اطمینان نسبت به همه موارد مرتبط و احتمالات بعدی، خواهد بود و افراد در ستادهای اجرائی مستقر و بطور جدی پیگیر همه موارد بوده و گزارش خواهند داد.
    با فرض پیشرفت تمامی امور فوق الذکر و فراتر از آن و مشارکت فعال افراد و نهادهای ذیربط و همت دوستان و عزیزانی که بطرق مختلف، اعلام آمادگی نموده، یا بعدأ اضافه شده و انجمن دانش آموختگان را دلگرم کرده اند، می توان امیدوار بود که روز بیست و یکم مهرماه نود و سه، روزی تاریخی و مهم و تجلی وحدت و همدلی و همیاری مردم شریف منطقه ارسنجان گردیده و همه ساله با پرداختن به موضوعات اساسی، تکرار شود و آنچه در گردهمآئی های قبلی (تهران و شیراز) دیده شد، این بار تجلی کاملتر و هدفمندتری بیابد(ان شاالله).
    سید محمد حسین(محمود) حسینی
    تهران، شنبه 1 شهریورماه نود و سه

  • مهمان - کریمی

    با سلام.مطالب همه ی عزیزانی که اظهار نظر کرده اند قابل ملاحظه و جالب است.نامه ی اقای امید فروردین حاوی نکات قابل تامل و واقعیاتی است که نه در ارسنجان بلکه در روستا ها هم صدق میکند.ما که تخصصی نداشته و نمیدانیم باید چه کنیم تا از از بن بست خشکسالی بیرون بیاییم.خدا رحم کند

  • نظراتی که داده می شود (و هر یک از زوایه ای به موضوع بحران کم آبی و تحلیل رفتن منابع و ذخائری که اختصاص به نسل ها دارد می پردازند) ارزشمند و مفید و مورد توجه خواهد بود، لیکن باید قبول نمود که این سمینار هم، همانند گردهم آئی های قبلی(تهران و شیراز) که در واقع خودمیزبانی بود و افراد مختلف در شکل گیری و محتوای برنامه ها و پرداخت هزینه و.. نقش داشتند، و انجمن دانش آموختگان در نقش هماهنگ کننده مسئولیت پذیرفت، تا کنون، متولی خاص یا ارگان معینی، که بتواند در کلیه موارد قبول مسئولیت نماید، اعلام آمادگی ننموده است، لذا تک، تک اعضائ انجمن و دوستان و عزیزان صاحبنظر و کارشناسی که اظهار نظر می کنند، بویژه در شهرستان ارسنجان و شیراز، خود باید کمک کنند تا نظراتشان زمینه اجرا بیابد(ان شاالله).

  • باسمه تعالی
    بعد از مطالعه نظرات اساتید و دوستان گرامی چند نکته به نظر این حقیر رسید که عرض می کنم.
    متاسفانه تاکنون همایشهای بسیار زیادی در کشور راجع به بحران آب برگزار شده که هیچ خروجی نداشته و فقط بار هزینه بسیار سنگین بردوش دست اندر کاران گذاشته است. ما مردمی هستیم که بسیار زیبا شعار میدهیم ولی در اجرای شعارهایمان کوتاهی میکنیم. بنده حقیر در دو تماس تلفنی با جناب آقای فروردین عرایضی داشتم که مجدد تکرار میکنم:
    1- باید دید هدف از این همایش یک همایش شعاری است و هیچ پشتوانه اجرایی نداشته یا خیر درصورتی که همایش یک همایش شعاری باشد در سطح دانشگاه نیز میتوان برپاکرد تا یک سری افراد مقالاتی را ارائه داده و بعد از یاد بروند در غیر اینصورت باید همایش با پشتوانه اجرای قوی و پیگیری خروجی از طریق مراجع قانونی و تلاش برای دریافت ردیف بودجه ای که این مهم تلاش بسزایی را میطلبد، برگزار گردد.
    2- ما با واقعیت خشک شدن سفره های آب زیرزمینی رو برو هستیم و چند روز قبل مطلبی از قول وزیر محترم نیرو میخواندم که فرموده بودند اعضای کمسیون کشاورزی مجلس با قضیه بحران آب مشکل دارند و میگویند که بحران وجود ندارد و کما فی سابق باید 98 درصد آب زیرزمینی به کشاورزی تخصیص یابد( قابل ذکر است که کشاورزی ما به گفته خود کارشناسان بجز درصد کمی از اراضی مقرون به صرفه نمی باشد) پس باید تلاش کردتا با آمار واقعی و برگرفته از قول خود کشاورزان عزیز این خطر بزرگ را کنترل کرد.
    3- همه میدانیم که ماخشکسالی را پیشرو داریم با یک محاسبه ساده و با فرض اینکه کل بارندگی ما در زمین نفوذ میکند! و با دارا بودن مساحت شهرستان می توان حجم تقریبی آب ورودی به سفره ها را محاسبه کرد، و با همین محاسبات نیز میتوان با توجه به تعداد چاههای موجود و مییزان کشت اراضی میزان برداشت را نیز محاسبه کرد حال خواهید دید که چیزی در حدود 5 برابر آب ورودی ما برداشت آب داریم آن هم با راندمان مصرف 20-30 درصدی! پس ما در یک سال به اندازه 5 سال بارندگی محتمل بعدی آب برداشت میکنیم! در ده سال به میزان 50 سال بارندگی آب برداشت میکنیم! مطمعناً خیلی ازماهها 50 سال آینده در قید حیات نیستیم که درمقابل فرزندانمان پاسخگو باشیم!
    4- ما برای مصیبت ها و سوگواری هایمان هیچگاه نمایش و شعر و سرود و... اجرا نکردیم! باید برای خشکسالی و بحران آب به سر و سینه زد و اشک ریخت.
    5- ترویج سیستم های آبیاری نوین، ترویج نصب کنتر های هوشمند، ترویج احداث گلخانه ها، ترویج الگوی مناسب کشت، ترویج محصولات و ارقام پر بازده و.... میتواند نقش بسزایی در تحقق اهداف همایش داشته باشد.
    6- کشاورزان ما انسانهایی هستند که باید بخاطر وضعیت معیشتی کمترین ریسک را داشته باشند پس آنها را به سیستم هایی که جواب پس داده اند تشویق کنیم.
    6- درآخر عرض کنم شما را بخدا رسالت و هدف این همایش حیاتی را در هیاهوی شعارها رها نکنید تا بتوان از بیابان شدن قریب الوقوع منطقه جلوگیری کرد.

  • سلام.آقای رضای نیا ممنون بابت مطالب ارزشمندتان.امیدوارم پدر گرامیتان را در این زمینه مطلع نموده باشید چرا که ایشان مدیر سابق جهاد کشاورزی ارسنجان بود وایشان فردی موفق دلسوز و با تجربه هستند ومن با شناختی که از ایشان دارم حتما به برپایی و به عمل نشستن دستاورد های همایش نقش پر رنگی خواهند داشت.

  • سلام آقای نصیری عزیز
    انشاا... من که درخدمتتون هستم با تمام توان و پدر هم خدمت میرسند

  • نظرات جناب آقای مهندس رضایی نیا قابل توجه است.

  • با عرض سلام
    از آنجا که زمان برگزاری سمینار همراه با شروع کشت پاییز کشاوزران است باید طوری برنامه ریزی کرد که مطالب ارایه شده در سمینار را بتوان در همان کشت به کار بست و برای انجام آن باید با کشاورزان خبره جهاد کشاورزی و تاحدودی بانک هماهنگ بود.به نظر بنده باید ابتدا با آماده کردن طرح و مشورت با کشاورزان خبره وجهاد وسپس از طریق مهندس برومند نماینده مجلس برای جذب بودجه وسپس از طریق مهندس خادم الحسینی و اقوام که آشنایی زیادی با سیستم بانک کشاورزی دارند برای ارایه سریع تسهیلات.واقای حاج حبیب اسکندری که سالیان زیادی است در بخش فروش ادوات آبیاری فعالیت دارند و با شرکت های استان مراوده دارند حتی ممکن است ایشان بتواند در زمینه اسپانسر از این شرکت ها کمک بگیرد استفاده شود.چون اگر طرح ارایه گردد و اجرا به تعویق بیفتد مطمنا به شکل گسترده عملی نخواهد شد.ضمن اینکه اگر انجمن بخواهد نام نیکی از خود به یادگار بگذارد و صداقت خود را به مردم ثابت کند باید دست پر و با یک طرح عملی خود را به مردم ثابت نماید .وگرنه اینگونه سمینارها که همه جا هست مهم عمل کردن است .
    با آرزوی موفقیت برای دست اندر کاران

  • درود بر همه دوستان و همشهریان گرامی
    و با سلام و عرض ادب خدمت عزیزان دلسوز و دوستدار دیار و مردم خود که در راه بررسی و حل بزرگترین مشکل و چالش اکنون شهرمان و چه بسا کشورمان آستین همت بالا زده اند.
    همانگونه که اساتید گرامی مسحضر هستند خشکی و خشکسالی دو مفهوم متفاوت می باشند. خشکی پدیده است اقلیمی و بلند مدت که بیانگر ویژگی های اقلیمی یک منطقه می باشد پدیده خشکی، واقعیتی انکار ناپذیر در دنیا می باشد، مناطق خشک دنیا مناطقی هستند که میزان بارندگی سالانه آنها از تبخیر و تعرق سالانه کمتر باشد. بر طبق بعضی از تعریف ها مناطقی که دارای بارندگی متوسط سالانه کمتر از 250 میلیمتر باشند جزو مناطق خشک محسوب می شوند و مناطق با بارندگی متوسط کمتر از 400 میلیمتر جزو مناطق نیمه خشک محسوب می شوند. نزدیک به دو سوم از وسعت کشورمان ایران جزو مناطق خشک و نیمه خشک می باشند اما خشکسالی پدیده ای است که در کوتاه مدت(از منظر بررسی های اقلیمی) در هر منطقه ای اعم از خشک و نیمه خشک و مرطوب و... می تواند حاکم شود. خشکسالی در واقع وقوع کاهش در بارندگی سالانه یک منطقه نسبت به میانگین بارندگی بلند مدت همان منطقه می باشد. که باید در نظر داشت وقوع خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک بسیار محتمل تر از سایر مناطق می باشد. وقوع پدیده خشکسالی ،که به عنوان حادثه ای غیر مترقبه شناخته شده اما در واقع نمی توان این پدیده را غیر مترقبه نامید، چرا که وقوع آن تقریبا در دوره های آماری حتمی می باشد. و قابل پیشبینی و مدیریت می باشد، بر مشکلات موجود در مناطق خشک افزوده، از سویی فشار بر منابع بر اثر بهره برداری برای رفع نیازهای انسانی افزایش می یابد و از سوی دیگر باعث ضعف منابع زیستی و منابع طبیعی موجود شده که این ضعف موجب می شود که منابع یاد شده در برابر بهره برداری های که متاسفانه اغلب هم غیر اصولی می باشد بسیار شکننده شده و به سوی قهقرا و تخریب کامل پیش رود. که در صورت طولانی مدت بودن خشکسالی این اثرات منفی چندین برابر خواهد بود.
    اما پیشنهاد اینجانب برای برگزاری بهتر همایش و بالا بردن بار علمی و راهکارهای عملی ارایه شده دعوت از دانشمندان شناخته شده در سطح بین المللی که در دسترس هم هستند از جمله جناب آقای پروفسور آهنگ کوثر- پروفسور علی رضا سپاسخواه برای شرکت در این همایش می باشد. از دیگر عزیزانی و صاحب نظران این عرصه که اینجانب می شناسم می توان از آقای دکتر علی مراد حسنلی (دانشگاه شیراز) و مهندس محمد درویش (موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع و معاون نهادهای مردم نهاد سازمان محیط زیست) نام برد.
    استاد گرامی جناب دکتر حسینی با سلام و عرض ادب خدمت شما
    پروفسور پرویز کردوانی که صاحب دانش و تجربه فراوانی در این زمینه هستند در این اواخر با اظهار نظرهایشان انتقاد جمع زیادی از صاحبنظران عرصه منابع آب و محیط زیست را برانگیخته است.

  • آیا باید با ارسنجان خداحافظی کنیم؟
    آنگونه که می گویند و ما می شنویم، سه-چهار دهه پیش، کشاورزان در ارسنجان از چاههایی برای آبیاری مزارع آب برداشت می کرده اند، که عمق آن نهایتا هفت شت متر بیشتر می شده است. اما امروزه در برخی از نقاط در شهرستان ارسنجان، عمق چاه های کشاورزی از دویست متر هم گذشته ، و سپس چاه خشک شده است.
    اگر فرض بگیریم در طی این بیست سی سال گذشته عمق دسترسی به منابع آب زیر زمینی یک صد متر افزایش یافته است، یا به عبارتی چاه ها یک صدمتر عمیق تر شده اند(البته در نقاط مختلف فرق می کند)، و با فرض درصد اشباع خاک 40% ، انگاه می بینیم که در طی این بازه زمانی کوتاه، چیزی در حدود 40 متر از ارتفاع خالص آب های زیر زمینی کاسته شده، که باز اگر متوسط بارندگی سالیانه در شهرستان ارسنجان را 300 میلی متر در سال یا 30 سانتیمتر در نظر بگیریم، هر سال به اندازه چهار-پنج برابر میزان بارندگی سالیانه آب منابع زیر زمینی مصرف شده است، که این میزان 10 برابر میزان مجاز برداشت از منابع آب زیر زمینی می باشد.
    این محاسبات سرانگشتی که اینجانب انجام داده و اینجا ارائه می نمایم، احتمالا خیلی خوشبینانه است، و احتمالا اسراف منابع آب زیر زمینی خیلی بیشتر می بایستی بوده باشد.
    آنگونه که کارشناسان بیان می کنند، در بهترین حالت، چهار تا پنج سال دیگر، منابع آب زیر زمینی تمام خواهد شد. منابعی که در طی هزاران سال در بستر زمین شکل گرفته، و در صورت از میان رفتن آن، 1600 سال طول خواهد کشید تا دوباره در بستر زمین قرار گیرد و به اصطلاح خاک از حالت کشتگی دوباره زنده و اشباع شود.
    حال سوال اینست که اگر منابع زیر زمینی منطقه ارسنجان خشک شد، اب آشامیدنی ما از کجا تامین خواهد شد؟ آیا ما مجبور خواهیم شد ارسنجان را رها کنیم و برای زندگی به یک شهر پرآب برویم؟

نمایش دیدگاه‌های بیشتر