در دفاع از مردم غزه
نویسنده: مدیر سایت- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 4969 بازدید
نوشتههای زیر توسط دو تن از اعضای انجمن در دفاع از مردم مظلوم غزه نگاشته شده است.
از شما عزیزان نیز تقاضا داریم تا مطالب خود در این زمینه را در بخش نظرات درج نمایید.
غنچههای شهید در غزه
شعری از اله یار خادمیان
تا سبز شدی بر سر تو پای کشیدند
اوّل نفسات بود تو را سینه دریدند
تا چشم گشودی شرری چشم تو را بست
حرف آمده بودی که زبان تو بریدند؟
بسیار کسان جام ننوشیده شکستند
بسیار که پروانه شدند و نپریدند
هر لحظه دلی بر سر بازار حراج است
فریاد کشیدی بخریدم نخریدند
شیشه شکن و سنگ بری از همه حساند
فریاد دل شیشه ی ما را نشنید ند
سرو چمن و لاله ندارد سخن سبز
آن جا که چپاولگر گلهای سپیدند
افسوس ز دنیای پر از آدم سنگی
آتش زدنت را همه دیدند و ندیدند
------------------------------------------------------------
یادمان نرود سکوت در مقابل ظلم عین ظلم است
نوشته دکتر سید حمیدرضا رئیسالسادات - رییس دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین شهر
ساختمانها فرو مىریزند، زنان و کودکان در زیر خروارها آوار مدفون مىشوند، آتش در همه جاى غزه زبانه مىکشد، در بسیارى از محلات آب و برق قطع است و زندگى در گرماى طاقتفرساى نوار غزه بر زنان و کودکان سخت مشکل شده و امکانات دارویى نیز به شدت کاهش یافته است.
در ماه مبارک رمضان، در هر افطار و سحرى شاهد پرپر شدن جوانان و نوجوانان غزهای بودیم و صهیونیستها افطارها و سحرهاى آنان را خونین کردهاند. از ماه مبارک رمضان تاکنون غزه در خون غوطهور است و این از خدا بیخبران و این دشمنان دین و اسلام و دشمنان پیامبر اکرم (ص) نه به زنان و نه به مردان حتی به کودکان هم رحم نمیکنند. ای مسلمانان به حال غزه گریه کنید، به حال کودکانی که تازه به این دنیا پا نهادهاند و از زندگی فقط گریستن را آموختهاند، سهم این کودکان سر از بدن جدا شده و کودکان زخم بر بدن بسته شده چیست؟ دلها در سینه فشرده میشود، اشکها از گونهها سرازیر میشود برای کوکان غزهای، غزه اندوه تو، اندوه من است، وای کودک غزه بی مادر شدن تو بیسرپرست شدن من است.
آخر چگونه این بزدلان و ترسوها بمبهای خود را بر سر این کودکان فرود میآورند و مادران را بی شوهر و فرزندان را بی پدر و پدران را بی خانواده میکنند. آخر به چه جرمی؟
اگر این ایستادگی و مقاومت سه هفتهای مردم غزه در برابر جنایات صهیونیستها برای بازگشت به زندگی شرافتمندانه و بدون حصر سیاسی و اقتصادی را که باعث کند کردن ماشین سرکوب این رژیم شده و موجی از خشم و غضب جهانی را علیه خود بر انگیخته است را انتفاضهٔ مظلومانهٔ خون کودکان غزه بنامیم، خیلی به بیراهه نرفتهایم. بعضی از وقایع و حوادث تاریخی خود معیاری برای قضاوت دیدگاه و عملکرد بشریت در برابر آن اتفاق تاریخی میشوند. یکی از حوادث دورانساز تاریخ معاصر نیز همین جنایت بزرگی است که رژیم صهیونیستی نه فقط در قبال مردم فلسطین بلکه در برابر کودکان غزه مرتکب شده است.
اگر سرخی این خون به ناحق ریخته و مظلومانهٔ این کودکان را در یک کفهٔ ترازو و عکسالعمل و سکوت جوامع و دنیای غرب در مقابل این جنایات صهیونیستها را در کفهٔ دیگر آن قرار دهیم، خود سند محکمی برای محاکمهٔ تاریخ است. دنیای عجیبی است، مدعیان دفاع از حقوق بشر در برابر همهٔ جنایات و وحشیگریها نه تنها سکوت کردهاند بلکه تمام قد در کنار قاتلان ملّت غزه ایستادهاند.
تفسیر کردن فاجعهٔ غزه در بیان چند کلمه کار دشواری است. این نوشتهها نمیتواند دین مطلب را در برابر کودکان غزه ادا کند که حتی عکسهای فجیع شهادتشان توسط رسانههای بینالمللی قابل انتشار نیست. دیدن چهرههای خونین پدران و مادرانی که کودکان زخمیشان را بر دوش گرفته و به این سو و آن سو میدوند، آزار دهنده است. شنیدن صدای موشکی که هر چند ساعت به روی خانهای آباد فرود میآید، یادآور حکایت سرزمین زخم دیدهٔ خودمان است.
خون، اشک، فریاد و غزه. بحث دیگر سر من و تو نیست، سر مسلمان بودنمان نیست! سر زبانمان، سر هموطنانمان نیست! بحث سر انسانیت و شرف است!
جدا از حماس و اسرائیل، یهود و مسلمان، این انسانیت است که انسان را وادار به دفاع از مردمی بیگناه میکند! این انسانیت است که هزاران نفر به خاطر داشتنش در سراسر جهان از خانه بیرون زده و پرچم به دست گرفته و در غم این حادثه شریک میشوند. نه به خاطر عرب بودن غزه، نه به خاطر مسلمان بودن مردم غزه، نه به خاطر دشمن بودن مردم غزه با آمریکا، تنها به خاطر داشتن انسانیت! و مظلومیت مردم غزه.
انسانیت تنها هفت حرفیای است که اکثر جوامع به ظاهر روشنفکر حتی بویی از آن نبردهاند! در اوج فاجعه به جای حمایت از مردم بیدفاع غزه، آن را کوبیدهاند و حامی اسرائیل شدهاند! چهرههای خونین صدها زن و کودک و بچه را در تصاویر ویدیویی دیدهاند و جرات نوشتن یک پاراگراف را نداشتهاند! یک پاراگراف برای حمایت از آن کودک خردسال که گلولهای درست فرق سرش را نشانه گرفت!
دمکراسی و آزادی واژههای قشنگی است که در هر محفل سیاسی از آن نام برده میشود. ولی به راستی دمکراسی چیست و کجاست؟!
دمکراسی همین جاست! دمکراسی در قلب انسانها است! تا زمانی که انسانیت، اراده را کنترل نکرده و نژادپرستی و قومگرایی را کنار نگذاشته، به آزادی دست نخواهیم یافت!
آزادی به معنای واقعی حمایت کردن از انسانیت است! نه سکوت در برابر تجاوز و زور! این چهار وجب میدان رسانهای ارزشش را ندارد تا پای بر اعتقادات و انسانیت خود گذاشته و از قدرتمند دفاع کنیم. البته فاجعهٔ کشتار مردم بیدفاع غزه به قدری ناجوانمردانه و فجیع است که حتی صدای بعضی از دوستان دیرینهٔ اسرائیل نیز درآمده است.
یوگان گوردن نویسندهٔ مقالهٔ «وقتی نسل کشی مجاز است» مینویسد:
حقیقت غمانگیز این است که اسرائیل توسط کسانی که شش سال میگفتند دوستان مایند، پس زده شد. اکنون زمانی است که اسرائیل به قدری احساس تهدید میکند که در برابر تهدیدات بینالمللی میان مرگ و زندگی برای خود چارهای جز دفاع از خود ندارد.
البته به گفتهٔ فابیوس وزیر امور خارجهٔ فرانسه: «حق کامل اسرائیل برای داشتن امنیت، کشتار غیر نظامیان غزه را توجیه نمی کند»!
در نهایت باید بدانیم هرگاه در گوشهای از زمین، خونی به ناحق ریخته شود، همهٔ مردم جهان دستهایشان بدان آلوده است. غزه، سوریه، عراق و... جغرافیای بیمعناست در برابر کشتار انسانها، در مقابل کشتار کودکان، و سکوت در مقابل هر کدام از اینها همدستی با ظالم است.
یادمان نرود سکوت در مقابل ظلم عین ظلم است.