A+ A A-

چگونگی تقسیم آب و نظام سنتی مدیریت مزرعهٔ عایشهٔ ارسنجان

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
کار در قنات
کار در قنات

چگونگی تقسیم آب و نظام سنتی مدیریت مزرعهٔ عایشهٔ ارسنجان و مزیت‌های این روش نسبت به شیوه‌های نوین.
شهرستان ارسنجان یکی از شهرستان‌های شمالی استان پهناور فارس می‌باشد. این شهرستان دارای آب و هوای معتدل و گرم می‌باشد و از آنجایی که در این دیار نه رودخانه‌ای دائمی موجود است و نه چشمه سارهای دائمی و نه  جریان آبرسانی از سدّی موجود، از دیرباز مردمان این سرزمین حوائج خود را از طریق احداث کاریز و استحصال آب از این طریق به دست می‌آورند.

بنا به دلایل محکم تاریخی و باستان‌شناختی، سنگ بنای مدنیت و شهر نشینی در ارسنجان، کاریز‌های احداث شده در این شهر هستند (آثار ثبت شدهٔ شهر ارسنجان در لیست آثار ملّی سازمان میراث فرهنگی). در گذشته‌ای نه چندان دور در این منطقه بیش از سی رشته کاریز دائر بوده که به دلایل مختلف امروزه در شهر ارسنجان بیش از پنج رشته از آن‌ها بیشتر جاری نیست و مابقی مسلوب‌المنفعه و متروکه شده‌اند. از جملهٔ کاریزهای دائر و آبده شهر ارسنجان سه رشته کاریز به نام‌های کاریز بناب، کاریز کَتَک و کاریز عایشه است که در این مقاله به تفصیل به شرح نظام مالکیت و نوع بهره‌برداری از آن‌ها می‌پردازیم:
مزرعه عایشهٔ ارسنجان، عبارت است از مجموع سه رشته کاریز به نام‌های: کاریز عایشه، بناب و کَتَک به انضمام حدود هفتصد هکتار زمین زراعتی که مجموع سه رشته کاریز موصوف و هفتصد هکتار زمین زراعتی را در مجموع مزرعه عایشه ارسنجان گویند و تحت پلاک ۱۳۷۲ از ده اصلی واقع در بخش ۵ فارس در اداره ثبت اسناد و املاک کشور به ثبت رسیده است و دارای مالکیت مشاعی می‌باشد. در این مقاله هر گاه از مزرعه عایشه ارسنجان نامبرده شد، منظور و مقصود مجموع آب سه رشته کاریز فوق الذکر به انضمام هفتصد هکتار اراضی مربوط به آن است. به این معنی که هر سه رشته کاریز از یک نظام مالکیت و یک نظام بهره برداری واحد، بهره می‌برند و تقسیم آب بر اساس تلاقی آب سه رشته کاریز انجام می‌شود و پس از مخلوط شدن آب سه رشته کاریز موصوف، آب مجموع تقسیم و  در اختیار بهره بردار قرار می‌گیرد. به دلیل اینکه موضوع بحث مقاله، نظام مالکیت و بهره برداری و چگونگی تقسیم آب کاریزهای مزرعهٔ عایشه و شرح نظام سنتی آن است، از ذکر مشخصات فنی سه رشته کاریز اجتناب کرده و مستقیماً به ذکر چگونگی تقسیم آب و چگونگی ثبت و ضبط مالکیت افراد می‌پردازیم. مجموع آب سه رشته کاریز نامبرده به انضمام حدود هفتصد هکتار زمین زراعتی را که اصطلاحاً "مزرعه عایشه" می‌نامیم به هفتصد و بیست سهم یا هفتصد و بیست "قفیز" تقسیم شده است.(هر یک سهم را یک قفیز نیز می‌گویند) هر یک سهم یایک قفیز به شش دانگ تقسیم شده است. برای اینکه مدیریت صحیح و بهتری بر مجموعه اعمال شود و عملیات اجرایی مثل کاشت، داشت و برداشت و تقسیم آب بین بهره برداران و مالکین مزرعه به بهترین وجهی انجام گیرد، و عملاً خرده ترین مالکیت‌ها هم بتوانند در ادراه مجموعه دخیل و سهیم باشند، و نظام مشارکت و تعاون و هم گرایی در مجموعه حکمفرما باشد هر سی قفیز را تحت مدیریتی واحد در اختیار یک شخص امین قرار داده اند که مجموع این سی قفیز یا سی سهم را یک «طاق» می‌نامند و شخص مدیر این سی قفیز یا یک طاق را «طاقدار» می‌خوانند.

140930 02


طاقدار را مالکین سی قفیز زیر مجموعهٔ طاق مشخص و منصوب می‌کنند. به طور خلاصه می‌توان گفت: هر طاق مالکیت، سی سهم یا سی قفیز آب و زمین را به صورت مشاعی شامل می‌شود و در راس هر سی سهم مالکیت، یک نفر  طاقدار به عنوان مدیر طاق انتخاب می‌شود. پس با احتساب هفتصد و بیست قفیز کل مجموعه، بیست و چهار طاق سی سهمی تشکیل دهنده کل مزرعه عایشه هستند که این بیست و چهار نفر طاقدار، یک نفر را به عنوان "طوماردار" انتخاب و منصوب می‌کنند که امروزه "مدیر اجرایی کاریزها" نامیده می‌شودکه در حقیقت نماینده و هماهنگ کنندهٔ بیست و چهار نفر طاقدار و بالطبع مجموع مالکیت کل مزرعه است. ذکر این نکته خالی از فایده نیست که طاقداران یا طوماردار الزاماً مالک سهم عمده ای از آب و زمین نبوده اند. از زمانهای پیشین، مالکین خردمند، افرادی را به عنوان طوماردار و طاقدار انتخاب و منصوب می‌کرده اند که واجد خصوصیاتی مثبت مانند: پاک دستی و درستکاری، احترام اجتماعی، عدالت و تاثیر گذاری بر مردم و اجتماع و دارای مدیریتی قوی بوده اند و خصوصیات اخلاقی و جایگاه اجتماعی آنان ملاک انتخابشان بوده است نه میزان مالکیت این افراد. به هر کدام از زیر مجموعه‌های طاق، "تاکِنِه" گفته می‌شود. در مواردی استثنایی ممکن است یک طاق یک نفر مالک داشته باشد یا مثلاً بالغ بر یکصد نفر مالک. به این معنا که الزاماً هر یک قفیز از مجموع هفتصد و بیست سهم مزرعه عایشه، ممکن است به نام یک نفر نباشد. بلکه به طور مثال پس از فوت شخص مالک و انحصار وراثت، بین چند ده نفر از وارثین بصورت مشاع تقسیم شده و عملاً چند ده نفر بر آن یک قفیز مالکیت داشته باشند. از آنجا که آب استحصال شده از سه رشته کاریز موصوف، در زمستان و تابستان، کاربردهای متفاوتی دارد، وظایف طاقداران هم بر اساس نوع کشت(کشت صیفی یا کشت شتوی) متفاوت است. در کشت شتوی طبق عرف حاکم بر مزرعه عایشه، فقط گندم و جو کشت می‌شود. در کشت صیفی مجموع آب سه رشته کاریز، صرف آبیاری باغهای انار متعلق به مالکین مزرعه عایشه می‌شود که حدود پانصد هکتار باغ انار را شامل می‌شود. طبق عرف و عادت حاکم بر مجموعه، شصت روز پس ازنوروز که در اصطلاح عموم مردم، "شصتم" گفته می‌شود، یعنی بیست و نهم اردی بهشت هر سال، بدون در نظر گرفتن شرایط جوی، خشکسالی یا تر سالی، یا هرگونه عامل دیگری، آب سه رشته کاریز از مزرعه گرفته شده و در اختیار شخصی به نام"میراب" قرار می‌گیرد. میراب وظیفهٔ تقسیم عادلانه آب بین مالکین و بهره برداران کاریزها و اجاره کاران آب را به عهده دارد به قسمی که حقی از کسی ضایع نگردد. در روز شصتم، عملاً با مدیریت میراب، بهره برداری صیفی از مجموع آب سه رشته کاریز آغاز می‌شود. در کشت شتوی، دقیقاً آیش و تناوب رعایت می‌شود.کل مجموع قریب به هفتصد هکتار اراضی عایشه، به سه قسمت عمده و تقریباً مساوی تقسیم بندی شده است. که پس از کسر مساحتی که زیر پوشش ساخت جداول بتنی انتقال آب ، جاده‌های بین مزارع یا حریم کاریزهای دیگر قرار گرفته است، تقریباً هر قسمت قریب به دویست هکتار زمین موجود دارد. این سه قسمت مساوی به نام های: کشت قبله، کشت میان و کشت واصف معروفند. که هر سه قسمت به قطعات مساوی تقسیم بندی شده و هر قسمت به قید قرعه هر ساله در اختیار طاقداران قرار گرفته و توسط آنها زیر کشت قرار می‌گیرد. پس همه ساله یک قسمت کشت و دو قسمت آیش گذاشته می‌شودو عملاً هر قسمت پس از کشت، دو سال بدون کاشته شدن آیش قرار می‌گیرد و در سال سوم مجدداً زیر کشت خواهد رفت.

140930 03


اعداد سی، بیست وچهار و هفتصد و بیست، اعدادی کلیدی در تقسیم آب مجموع سه رشته کاریز متعلق به مزرعه عایشه و همچنین در تقسیم اراضی این مجموعه هستند و جالب است که به خاصیت شگفت انگیز عدد هفتصد و بیست اشاره شود.اگر اعداد طبیعی از یک تا نه را در نظر بگیریم، عدد هفتصد و بیست بر تمام اعداد طبیعی از یک تا نه بخش پذیر است بجز بر عدد "هفت" که با اضافه کردن کوچکترین عدد طبیعی که همان عدد یک است به عدد هفتصد و بیست ،بر هفت هم بخش پذیر میشود.شاید در بین مجموعهٔ اعداد حقیقی کمتر عددی با این خاصیت بتوان یافت کرد.به صورت مثال عدد هفت هزار و دویست هم دارای همین خاصیت میباشد لیکن به علت بزرگی عدد تقسیم بندی مالکیت افراد به صورت مشاعی در مزرعهٔ عایشه که مورد بحث این مقاله است امکان پذیر نبوده و تقسیم بندی بر اساس عدد هفت هزار و دویست چندان جالب و عملی نیست و اینجاست که به راز عدد هفتصد و بیست بهتر و بیشتر پی میبریم. در ادامه سعی خواهد شد، مختصر و مفید توضیحاتی برای درک بهتر مطلب ارائه شود. در نگاه اول ممکن است این تقسیم بندی پیچیده و گیج کننده به نظر برسد. ولی پس از درک مطلب و شناخت بهتر، خواهیم دید که تقسیم بندی، در ضمن سادگی، بسیار هوشمندانه و خردمند انه است و بر اساس اصول و ریاضی و منطقی پایه ریزی شده است. و زمانی این تقسیم بندی جالب توجه تر و تحسین برانگیزتر خواهد شد که به این نکته توجه کنیم که این روش تقسیم بندی بر اساس شواهد و دلایل محکم مطمئن تاریخی و باستان شناختی که ذکر آنها از حوصله این مقاله خارج است قدمتی پیش از تاریخ اسلام دارد.
گفته شده که هر سی قفیز را تحت مدیریتی واحد، یک طاق گویند. پس با احتساب هفتصدو بیست سهم یا قفیز کل مجموعه عایشه کل مالکیت سه رشته کاریز و حدود هفتصد هکتار اراضی متعلق به مزرعه عایشه، به بیست و چهار طاق سی سهمی تقسیم بندی شده است(حاصلضرب عددد سی و بیست و چهار، هفتصد و بیست خواهد بود). بدیهی است که در طول زمان، حفظ، مرمت و توسعه این مجموعه نیاز به منابع مالی دارد. یک روش تامین منبع مالی این است که از هر سهم به میزان مساوی، خرج کرد کاریز اخذ شود. ایرادی که به این روش وارد است این است که در سالهای خشک سالی، بهره برداران به دلیل برداشت اندک محصول توانایی پرداخت نداشته یا به دلیل تکثر آ راء و عقاید متفاوت، عملاً جمع آوری خودیاری و خرج قنات از مالکین متعدد و فراوانی که بعضاً ممکن است در شهرها، استانها و یا حتی ممالک دیگری سکونت داشته باشند، عملی غیر ممکن یا بسیار دشوار به نظر می‌رسد. بنابراین چند طاق مازاد بر بیست و چهار طاق اصلی جهت تامین منابع مالی مورد لزوم، به مجموعه اضافه می‌شود. جهت روشن شدن موضوع، میزان حق آبه و مدت زمان برداشت آب توسط مالکین توضیح داده خواهد شد. به این ترتیب که هر طاق سی سهمی در هر دور آبیاری به میزان دوازده ساعت از آب مجموع سه رشته کاریز حق آبه دارد. هر دو آبیاری را یک "رَشنِه" گویند. دوازده ساعت ضربدر شصت دقیقه(هر یک ساعت) عدد ۷۲۰ دقیقه را حاصل می‌شود. پس باتقسیم عدد ۷۲۰ بر ۳۰ سهم هر طاق عدد ۲۴ را خواهیم داشت. به این معنا که در هز رشنه یا هر دور آبیاری هر قفیز یا هر یک سهم مدت زمان ۲۴ دقیقه از آب مجموع سه رشته قنات را دارا است(تکرار اعداد کلیدی ۲۴ و ۳۰ و ۷۲۰). پس با در نظر گرفتن مدت ۷۲۰ دقیقه(۱۲ ساعت) حق آبه هر طاق و با احتساب ۲۴ عدد طاق مجموع مزرعه عایشه، هر دور آبیاری یا هر رشنه دقیقاً ۱۲ (دوازده) روز به طول می‌کشد و نکته حائز اهمیت این است که تقسیم آب سه رشته قنات بر حسب حجم یا وزن یا دیگر مقیاس‌های اندازه گیری لیتری و ... نیست بلکه بر اساس مدت زمان استفاده از آب استحصال شده از دل زمین تقسیم می‌گردد که در زمانهای مختلف و با شرایط جوی گوناگون، در کثرت و قلت آب کاریزها، با یک تناسب مشخص و عادلانه بین مالکین و بهره برداران تقسیم می‌شود.

140930 04


در زمانهای گذشته که استفاده از ساعت و زمان سنج رواج چندانی نداشته است،ازمقیاس دیگری به نام «طشته» استفاده میشده به این ترتیب که یک پیالهٔ کوچک که سوراخی در کف آن تعبیه شده بود را درون طشتی بزرگتر که از آب پر شده بود قرار میدادند.مدت زمانی که طول میکشید تا پیالهٔ سوراخدار از آب پر شود و کاملاً به زیر آب رود،ملاک عمل بوده و زمان را با آن اندازه گیری میکردند.جالب اینجاست که سوراخ کف پیاله به گونه ای طراحی و تعبیه شده بوده که هر قفیز،"یک طشته و نیم" زمان میبرده است.پیاله مدرج شده و دقیقاً نیم طشته و یک چهارم طشته نیز قابل اندازه گیری بوده است.
گفته شد که در سیستم اداره امور مزرعه عایشه، حتی الامکان از مالکین و بهره برداران جهت تامین منابع مالی مورد نیاز جهت مرمت و بازسازی جداول انتقال آب، یا سازهٔ کاریز، وجهی به عنوان خودیاری و کمک جمع آوری نمی گردد بلکه با هماهنگی میان طومار دار یا مدیر اجرایی با طاقداران و به تبع آن با کلیه مالکین مزرعه، سیستمی طراحی شده که از محل اجارهٔ بخشی از آب کاریزهای سه گانه، کسب درآمد و تامین مالی گردد. به این صورت که مازاد بر ۲۴ طاق یک طاق سی سهمی با عنوان طاق طومارداری که درآمد آن صرف حقوق طومار دار یا مدیر اجرایی و دو طاق با عنوان «طاق میان» به مجموعه اضافه می‌گردد. واضح است که تعداد کل طاق‌ها از عدد ۲۴ به عدد ۲۷ خواهد رسید و  دور آبیاری یا همان رشنه، به جای دوازده روز کامل به سیزده روز و نصف روز، یعنی ۳۲۴ ساعت تغییر خواهد کرد. در عرف مزرعه عایشه، طوماردار یا همان مدیر اجرایی به جای دریافت حقوق ماهیانه یا سالیانه، یک طاق موسوم به طاق طومارداری را تحویل گرفته و با کاشت یا ادراهٔ آن، از درآمد آن ارتزاق کرده و امورات می‌گذرانده است.عایدات طاق میان هم در اختیار طوماردار قرار می‌گیرد که از محل آن، مخارج قنات تامین شده به این صورت که در تابستان یا همان کشت صیفی شصت قفیز آب موجود در طاق میان را به افرادی که آب نیاز داشته اجاره داده و از آنها وجه نقد دریافت می‌کنند و در زمستان یا همان کشت شتوی گندم و جو کشت میشود. یک طاق دیگر هم با نام "طاق اشکن" در سیستم اداره مزرعه عایشه نیز موجود است که موجودیت آن کمی پیچیده تر از طاق‌های دیگر است. می‌ دانیم که هر طاق متشکل از سی سهم یا سی قفیز است و نیز می‌دانیم که هر قفیز در هر رشنه یا در هر دور آبیاری، ۲۴ دقیقه از مجموع آب سه رشته کاریز حق آبه دارد و یک طاق در هر رشنه، ۱۲ ساعت حق آبه دارد. از طرفی نیز می‌دانیم که هر سهم یا هر قفیز معادل شش دانگ است. پس می‌توانیم بگوئیم که هر دانگ معادل ۴ دقیقه از مجموع آب سه رشته قنات است و هر نیم دانگ ۲ دقیقه را شامل می‌شود. حال با در نظر گرفتن دانسته‌های فوق و با یک فرمول جالب، به آب اشکن خواهیم رسید.
در مواقعی که با صلاحدید طوماردار یا مدیر اجرایی مزرعه، و با مشورت با طاقدار، بنا به اجرایی شدن طاق اشکن می‌گردد، به این صورت عمل می‌شود:
 میراب که مسئول تقسیم آب و در اختیار گذاشتن حق آبهٔ هر طاق به طاقدار است از هر یک از ۲۴ طاق اصلی، معادل یک(قفیز و یک دانگ و نیم) آب را به نرخ روز محاسبه کرده و وجه آن را از طاقدار اخذ کرده و در اختیار طوماردار یا مدیر اجرایی قنات قرار می‌دهد یا از هر طاق معادل یک قفیز و یک دانگ و نیم کسر کرده و به افراد متقاضی اجاره داده وجه آن را تحویل دفتر یا همان مدیر اجرایی میدهد. با توجه به دانسته‌های فوق الذکر،به راحتی میتوان محاسبه کرد که کسر یک قفیز و یک دانگ و نیم از هر طاق،معادل سی دقیقه از آب سه رشته کاریز در هر دور آبیاری از هر یک از بیست و چهار طاق است و با احتساب بیست و چهار طاق موجود،کل موجودی آب طاق اشکن ۷۲۰ دقیقه در هر دور یا به عبارتی یک طاق میباشد.(تکرار مجدد اعداد کلیدی بیست و چهار،سی و هفتصد و بیست.)
تفاوت عمدهٔ طاق اشکن همانطور که از نام گذاری آن پیداست،با طاقهای مازاد بر بیست و چهار طاق اصلی در این است که موجودیت این طاق با شکسته شدن نُرم طبیعی بیست و چهار طاق اصلی معنا پیدا میکند و در نهایت سهام کل مجموعه به انضمام طاق اشکن از ۷۲۰ سهم تجاوز نمیکند ولی طاق میان و طومارداری مازاد بر ۷۲۰ سهم است و به کل مجموعه اضافه میگردد.
مزایا و نقاط قوت نظام بهره برداری سنتی مزرعهٔ عایشه و رمز ماندگاری آن در گذر زمان:
نظام سنتی در مقابل "نظام مدیریتی مدرن " مفهوم پیدا می‌کند وبه نظر میرسد هنوز بهره برداران مجموعهٔ مزرعهٔ عایشه نظام سنتی را ارجح  میدانند زیرا معتقدند این نظام ضمن کارامدی در حقیقت همیشه مدرن است و مدرنیته را در دل خود نهفته دارد . در سالهای اخیر مبحث مشارکت مردمی ،تعاونی آب بران و نظامهای تعاونی زیاد مطرح شده و به حدی از اهمیت رسیده است که حتی در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نیز اقتصاد به سه بخش خصوصی، دولتی و تعاونی تقسیم و به رسمیت شناخته شده است. دراین کشور و مخصوصا در ارسنجان از هزاران سال پیش مدیریتی مدرن حاکم بر امور تقسیم آب حکمفرما بوده است.! ایرانیان و به ویژه ارسنجانی‌ها همواره امورعمرانی مانند کاریز‌ها را به شیوه تعاونی اداره کرده اند و به لحاظ شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی شاید بتوان گفت که تعاون و تعاونی خاستگاه ایرانی دارد . نظام سنتی اداره کاریزها هم یکی ازاین تعاونی هاست منتها تعاونی بومی که چگونگی مدیریت مزرعه و نحوهٔ تقسیم آب به تفصیل بیان گردید .ذکر این نکته بی فایده نیست که در نظر داشته باشیم طاق داران و یا طوماردار الزاما مالک سهم عمده ای از اب و زمین نبوده است و باز به دلیل اهمیت موضوع تاکید میشود که پیشینیان خردمند ما افرادی را به سمت طاق داری و طومارداری منصوب می‌کرده اند که واجد خصوصیت‌های مثبتی همچون پاک دستی ، احترام اجتماعی، عدالت، تاثیر گذاری بر مردم و اجتماع و مدیریت قوی ، بوده اند. طاق داران وظیفه اداره آب و زمین سی سهمی خود و تقسیم اب به عدالت بین خرده مالکین ابواب جمعی طاق خود یا به اصطلاح محلی«تاکنه های» خود را به عهده داشته و پاسدار منافع خرده مالکین بوده اند. باز اگر بخواهیم مقایسه ای بین شرکت‌های تعاونی مدرن و کلاسیک امروزی و تعاونی سنتی کاریزها داشته باشیم ، خواهیم دید که کفه ترازو به نفع مدیریت تعاونی سنتی کاریزها سنگین خواهد بود زیرا مردم ما حافظه شان پر است از شرکت تعاونی‌های مدرنی که یک شبه مانند قارچ سربرآورده اند و به همان سرعت هم تعطیل شده اند اما تعاونی سنتی کاریزها چندین هزاره است که همچنان پویا است و ویژگی‌های مدیریت بومی به علاوه نیاز اساسی مردم ما به این کاریزهاست که انها را همچنان استوار و کارا حفظ کرده است . شواهد زیادی حاکی ازادعای چند هزار ساله بودن کاریزهای ارسنجان است از جمله نام‌های خاص این کاریزها و کول‌های سفالی به دست آمده از لایروبی، نام ارسنجان و معنایی که استاد مسلم تاریخ،مرحوم آقای دکتر باستانی پاریزی برای آن پیشنهاد داده اند. ایشان اعتقاد دارند که «ارت - زن - گان» به معنای جایگاه زن مقدس است و ما می‌دانیم که در ایران باستان زن مقدس «آناهیتا» است که الهه آب و باروری و زایش است ، وجود سازه باستانی «حوض بی بی» در نزدیکی مظهر کاریز عایشه که به " حوض ماهی" معروف است و دیگر شواهدی که ذکر آنها از حوصلهٔ این مقاله خارج است، دال بر قدمت این بناهای آبی ارزشمند است .  به نظر میرسد از صده‌های پیشین،نظام مالکیت مزرعهٔ عایشه طوری طرح ریزی و پایه گذاری شده است که یکی از مدرن ترین و پر اعضا ترین تعاونی‌ها را دایر کرده و بهره برداری و عمران کاریز‌ها را به این روش اداره کرده اند.این شیوهٔ مدیریت شباهت بسیار زیادی با شرکت‌های هرمی امروزی داشته با این تفاوت که نکات منفی این شرکت‌ها را فاقد است و بر خلاف شرکت‌های هرمی اعضا در ارتباط و تعامل با راس هرم جهت مدیریتی بهتر و کارآمد تر هستند نه ابزاری جهت تامین منافع و مصالح شخصی راس هرم. تمامی اعضا و بهره برداران با یک واسطه به نام طاقدار با راس هرم که همان طوماردار یا مدیر اجرایی است، ارتباط داشته و در اخذ تصمیم و نحوهٔ مدیریت و چگونگی انجام امور سهیم و تاثیر گذار هستند.
در ایران کمبود آب و چاره جویی در این رابطه،خودش سر منشاء دموکراسی بوده است.اگر در روستا‌ها و نقاط کم آب سفر کنیم، سنت‌هایی را میبینیم که برای تقسیم عادلانهٔ آب وضع شده است.نکتهٔ حائز اهمیت این است که این حفر کاریزها به وسیلهٔ دولت یا حکومت، یا یک قدرت سیاسی و مادی حفر و احداث نشده است بلکه توسط خود مردم با همگرایی و تعاون احداث و بهره برداری می‌شود.
مدیریت و بهره برداری از یک کاریز،به طور مداوم و مستمر نیازمند همکاری جمعی و خرد همگانی است و امروزه به آن تعاون و همگرایی میگویند.برای رسیدن به چنین هدفی،نشست ها،گفتگوها،شب نشینی‌ها و رایزنی هایی لازم است که مستلزم ایجاد یک نظام شورایی و منظم است.
رمز تداوم و استمرار مجموعهٔ عایشهٔ ارسنجان،پایبندی به اصول ذکر شده و انجام دقیق و اصولی موارد مذکور است.
نکتهٔ مهم دیگری که بستگی مستقیم به حیات یک رشته کاریز دارد، رعایت حریم سازهٔ خود کاریز است. در گذشته ای نه چندان دور،پانصد هزار رشته کاریز در پهنهٔ سرزمین ایران جاری بوده که امروزه به دلیل عدم رعایت نکات فوق الذکر،متاسفانه فقط حدود هجده هزار رشته از انها دائر بوده و ما بقی از حیز انتفاع ساقط شده و مسلوب المنفعه گردیده است.

منابع:
۱. مصاحبه با مطلعین و معتمدین محلی
۲. بررسی و مطالعهٔ اسناد و دست نوشته‌های قدیمی مربوط به مزرعهٔ عایشه موجود در دفتر مزرعهٔ عایشه
۳. دکتر غلامعباس توسلی-نشریهٔ چشم انداز ایران-شمارهٔ ۵۶-مقالهٔ :دیکتاتور کیست؟دیکتاتوری چیست؟
۴. مصاحبه با آقای مهندس بیژن درگاهی،معاونت محترم قنوات سازمان جهاد کشاورزی کل کشور
۵. مطالعات میدانی و تحقیق در مورد نظام بهره برداری از مزرعهٔ عایشهٔ ارسنجان.

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.

افرادی که در این گفتگو هستند

  • کسی نیست جواب بدهد؟ انگار چست ها فراموش میشوند و فقط نوشتن و نمایش آن در سایت کافیست؟

  • سلام خدمت همه دستندرکاران سایت ارسنجان
    به نظر می رسد انجمن نخبگان قبل از همه چیز باید به دنبال مساعد کردن جو ارسنجان و هماهنگی و همدلی بین مردمان این سرزمین و استفاده از ظرفیت دانش آموختگان برای ایجاد جو مناسب جهت پیشرفت باشد.این که عده ای می آیند و رزومه خودشان را اینجا می گذارند برای آشنایی خوب است ولی باید بفرمایند تا چه اندازه به شهر ستان خودشان می توانند کمک کنند.معضل اصلی ارسنجان اختلافات است .باید فکری به حال ارسنجان کرد که مردم در حال زجر کشیدن هستند.نخبگان اگر وارد نشوند حتما افراد محله گرا و بی سواد شهرستان را به نابودی خواهند کشید.با تشکر از بانیان خیر این کار خوب.ان شا الله که با ایجاد روحیه و وحدت این امر خوب تکمیل شود

  • با تشکر از شما آقای فروردین. جناب فروردین سوالی داشتم آیا برای احیای قنات ها و لایروبی آنها از کارشناسان خبره استفاده کردید و یا جهاد کشاورزی تنها بر اساس مزایده بوده است؟ چرا که این کار بسیار تخصصی است و نمیتوان برای هزار تومان کمتر این کار رو به آدم های ناشی داد .

  • مهمان - محمد جواد رضایی

    سلام آقای فروردین ممنون از اطلاعاتتون . امروز یکی از دوستانم در مورد نقش کدخدا یا خان محلشون (جایی در سبزوار )در نگهداری از قنات ها صحبت میکرد .خلاصه بحث این بود که نیروی انسانی خاصی در اونجا باعث پویایی قناتشون میشد که با نبودن او امروز قناتشان خشکیده . البته به نیابت از شما اشاره کوتاهی به شیوه مدیریت پیشرفته قنات شهرمان کردم که وابسته به فرد خاصی نست و خرد جمعی و ساختار خاص آن باعث پویایی آن شده است.