گوهری از گوهرهای ارسنجان
نویسنده: سید محمد جعفر ناظم السادات چاپ پست الکترونیکی- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 9702 بازدید
رمز کامیابی هر گروه و جامعهای شناخت استعدادهای خدادادی آن جامعه است. شواهد بسیار تاریخی و نیز آنچه خود انسان در زندگی کوتاه خودش آزموده است نشانگر آن میباشد که توانایهایی انسانی بزرگترین سرمایهای است که خداوند بزرگ به یک جامعه ارزانی میدارد. انسانهای توانا میتوانند دشواریها را آسان نمایند و بسیاری از نشدنیها را شدنی کنند. سرمایههایی مانند زمین و آب و معادن و کشاورزی در برابر تواناییهای انسان در جایگاه بسیار پایین تری قرار دارند. ثروت و قدرت کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از هر چیز وابسته به سرمایههای انسانی آنهاست. برای نمونه، معادن نفت و گاز و تواناییهای کشاورزی کشوری مانند آلمان و ژاپن شاید کمتر از بسیاری از کشورهای جهان سوم باشد اما آنچه موجب گردیده تا آلمان پس از شکست در دو جنگ جهانی و ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم دوباره قد برافرازند همان نیروی انسانی پرتلاششان می باشد.
در بخشهای بعدی، ابتدا به چکیده ای درباره پرورش استعدادها در کشورهای پیشرفته و کمتر توسعه یافته پرداخته خواهد شد. پس از آن، اشاره ای به جامعه پزشکی ارسنجان و معرفی یکی از چهرههای ارزنده و کمتر شناخته پزشکی ارسنجان می شود. یادی از دوران تحصیل این پزشک در ارسنجان و دبیرستان توحید شیراز و آزمون بزرگ منشی ایشان خواهد شد. در پایان نیز درخواستی از شبکه بهداشت و درمان ارسنجان ارایه خواهد شد.
جهان سوم و استعدادهایش
خداوند بزرگ هر کسی را برای کاری ساخته و تواناییهای ویژه ای را به صورت ژن در او نهفته است. هر گروه انسانی که بتواند از این رازهای نهفته در انسانها به درستی بهرهمند گردد، به سرعت نردبان پیشرفت و خوشبختی را خواهد پیمود. گرفتاریها و کاستیها از زمانی آغاز می شود که از این امانتهای خدادادی در جای خود بهره گیری نشود و یا در جهت منفی به کار گرفته شوند.
می گویند نادر پس از آنکه به هند لشکر کشید و آن کشور را فتح کرد رو به افسرانش کرد و گفت با بودن شما افسران شجاع و توانا چگونه محمود افغان توانست کاخ پادشاهی ایران در اصفهان را به تصرف درآورد؟ یکی از افسران پاسخ داد که جناب پادشاه ما بودیم اما شما نبودید. این به مفهوم آن است که یک نفر گاهی می تواند یک کشور یا سرزمین را پیروز یا شکست خورده نماید.
در کشورهای جهان سوم به ندرت از تواناییهای خدادادی انسان بهویژه در امر مدیریت بهرهگیری میشود. در این کشورها ژنهای مدیریتی که خداوند در نهاد گروهی به امانت گذارده است در زیرپای خودخواهیها و قدرت طلبیها نابود میگردد. ژنهای مدیرتی که میتواند نه تنها یک کشور که جامعه بشری را به سوی خوشبختی رهنمون سازد در کشورهای جهان سوم به آسانی نابود و سرخورده میگردند. امروز تولیدات علمی و پیشرفتهای شگرف علمی که در ایالات متحده آمریکا و اروپا دیده می شود مدیون ژنهای پرتوانی است که دارندگان آن از کشورهای جهان سوم به این کشورها مهاجرت کرده اند. ایرانیها، عربها، چینیها، ویتنامیها، هندیها و پاکستانیها ، کوباییها و مکزیکیها نقش بسیار بزرگی در پیشرفت علمی آمریکا داشته و دارند. البته اگر سیستم مدیریتی آمریکا هم نبود شاید همه این نام آوران در شهر و روستای خود مظلومانه و فقیرانه زندگی ناخوشایندی داشتند.
در جوامع ما همه چیز برای نابود سازی توان انسانی فراهم است. انگ زدنهای سیاسی و دینی و جستجو در زندگی دیگران کاری رایج شده است و گاهی وظیفه قلمداد میگردد. برتری جوییهای قومی و نژادی از یک سو و کوشش برای بی اعتبار شمردن هر بزرگ و آبرومندی از سوی دیگر اجازه نمی دهد تا استعدادها شکوفا شود. در گیرودار این تخریب شخصیتها، یکی از انگیزههای راه اندازی انجمن دانش آموختگان ارسنجان میبایست پیدا نمودن و رشد استعدادهای خدا دادی منطقه باشد. نیاز است تا استعدادهای ذاتی را کاربردی نمود و همگراییها را در انجمن افزایش داد. استعدادها را باید شناخت و برای رفع کمبودها از آنها بهره گرفت. اگر مشکلی در جامعه هست خداوند درمانش را هم نهاده است. اگر بیماری هست پزشک دلسوز هم هست. اگر دو رنگی و حقه بازی بیداد می کند، انسانهای وارسته هم کم نیستند که شنوایی از حرف و نصیحت آنان انسان را به خوشبختی رهنمون می سازد.
پزشکان ارسنجانی
امروز بیماریهای قلبی زندگی بسیاری از خانوادهها را با تنشهای بزرگی روبرو ساخته است. شاید کمتر خانواده ای بتوان یافت که یکی از آنها درگیر بیماری قلبی نباشد. در ارسنجان و توابع فراوان هستند کسانی که از این بیماری مزمن رنج می برند و کم نیستند کسانی که عزیزان خود را در اثر این بیماری در جوانی از دست داده اند. انجمن دانش آموختگان ارسنجان می تواند و باید در راه کاهش بیماریهای قلبی و کمک به بماران تا آنجاکه می تواند گامهای رو به جلویی بر دارد.
نگارنده به بسیاری از دوستان پزشک ارسنجانی و توابع که فرصت آشنایی با آنان را داشته ام افتخار می کند. عموم آنها انسانهای خدمتگزار و شایسته ای هستند که مردم دوستی و کار برای خدا را هرگز فراموش نکرده اند. جناب آقای دکتر سید ابوالقاسم ریس السادات که از نسل پیشکسوت پزشکان ارسنجانی هستند از افتخارات ما هستند. بسیار دیده ام که ایشان در خدمت و مهربانی با بیماران و دیگران کم نمی گذارند. خداوند به ایشان سلامتی و تندرستی عنایت کند تا مانند گذشته در خدمت به مردم کوشا باشند. جناب آقایان دکتر سید وحید حسینی و دکتر بهرام حسن شاهی از دوستان و بستگان عزیزی هستند که ازنظر سنی کمی از نگارنده جوانتر هستند و گواهی می دهم که عمر با برکتشان در راه خدمت به مردم و بیماران نیازمند گذشته است. خدمات این کسان متاسفانه به روی کاغذ نیامده است و بسیاری از همشهریان و دیگران از آنها آگاهی ندارند. خودشان هم که نخواسته اند و نمی خواهند برای خدماتی که برای خدا انجام می دهند نامی از آنان برده شود.
شوربختانه نتوانسته ام با بسیاری از پزشکان بزرگوار ارسنجانی و بویژه نسل جوانتر رفت و آمدی داشته باشم. در چند سال خدمات صادقانه دکتر اسماعیل اسکندری بعنوان ریاست شبکه ارسنجان این شبکه یکی از بهترین تاریخهای خود را تجربه کرد. افسوس که بدخواهیها، ندانم کاریها و سیاست بازیها مردم شهرستان ارسنجان را از خدمات این بزرگوار محروم ساخته است. خوشبختانه هم اکنون شمار فراوانی از پزشکان جوانی را داریم که می توانند سر منشا خدمات فراوانی برای کشور و شهرستان باشند. گروهی از این پزشکان در دیگر شهرها زندگی کرده اند و پیوندشان با ارسنجان قظع شده است. گرچه نمی توانم از همه این بزگوارم نام ببرم و گوشه ای از زندگی پر افتخارشان را بنویسم، پیشنهاد می کنم که انجمن دانش آموختگان ارسنجان و اعضای محترم آن در راه معرفی این بزرگواران کوشا باشند. در اینجا از همه پزشکان ارزشمندی که نتوانستم نام آنان را آورده و به نیکی یادکنم پوزش می خواهم. از دوستان خواهشمندم که با نوشتارهای خود کمبوهای این نوشتار را جبران کنند.
آشنایی با دکتر ابراهیم رحیمی گوهری از گوهرها
در همایش ارسنجانیهای مقیم شیراز که با شکوه خوبی برگزار شد توفیق آن داشتم تا یکی از گوهرهای گرانبها از پزشکان ارسنجانی آشنا گردم. دیدم که در روی یکی از میزها آقا و خانمی با شخصیت نشسته اند که تا اندازه ای تنها هستند. به عنوان کسی که ذره ای در مدیریت آن نشست سهمی داشت، وظیفه خود دانستم که برای عرض ادب و آشنایی با آنان خدمتشان برسم.
هنگامی که در کنارشان نشستم و نامشان را پرسیدم گفتند که آقای دکتر ابراهیم رحیمی متخصص قلب و عروق هستند و زادگاهشان شوراب ارسنجان است. مطبشان در خیابان زند ساختمان نگین روبروی هتل پارس قرار دارد. سرکار خانم خادمی نیز همسر ایشان هستند که اصالتا از اهالی جمال آباد و صالح آبادند. در سال 1376 ازدواج کرده اند و حاصل پیوندشان دو فرزند بنامهای ؟؟ است. دوره پزشکی عمومی و تخصصی خود را در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گذرانیده اند. چهار سال عضو هییت علمی دانشگاه پزشکی جهرم بوده اند و هم اکنون صبحها در بیمارستانهای شهید بهشتی و کوثر شیراز به ویزیت بیماران می پردازند و عصرها در مطب در خدمت بیماران هستند.
جناب آقای نظر خادم الحسینی نیز که در مجلس حضور داشتند نیز به جمع ما پیوستند. جناب خادم الحسینی فرمودند که از دوران دبستان تا راهنمایی که آقای دکتر رحیمی در شوراب درس می خواندند، آموزگارو دبیر مدرسه راهنمایی ایشان بودم. گفتند آقایان دکتر حامد زارع، دکتر رحیمی، شهید دهقان و آقای جلیل زارع همکلاس بودند و این چند نفر هر سال از برگزیدگان مدرسه بودند. درس را با همه سختیها خواندند تا راهی به سوی پیشرفت و خدمت به بندگان خدا بگشایند. پس از پایان دوره راهنمایی در امتحان ورودی دبیرستان توحید شیراز شرکت کردند و پذیرفته شدند.
دبیرستان توحید شیراز که پیش از انقلاب دبیرستان دانشگاه شیراز بود، حق بزرگی بر بسیاری از پزشکان و تحصیل کردگان برجسته امروز ما دارد. افسوس که سازمان آموزشی و اداری آن آهسته آهسته از هم گسیخت و امروز کارایی چند دهه گذشته را ندارد. در آن دوران، دانش آموزان با استعداد روستایی با پذیرفته شدن در آزمون ورودی این دبیرستان از خدمات خوب خوابگاهی و غذا بهره مند می شدند. بسیاری از دانش اموختگان این دبیرستان در دانشگاههای خوب کشور پذیرفته می شدند تا سرافرازانه در این دانشگاهها ادامه تحصیل دهند. تا آنجا که می دانم بسیاری از پزشکان ارسنجانی دیپلم خود را در این دبیرستان به پایان رسانیده اند.
آزمون بزرگ منشی
زندگی در این جهان داستان مشق و امتحان پیوسته ای است که پایانی ندارد. آزمونهای زندگی بسیار سخت تر و پیچیده تر از آزمونهای کلاسی هستند. کم نیستند کسانی که بیشترین سطح تحصیلات را دارند ولی در بسیاری از آزمون زندگی مردود می شوند. رفتار خوب با مردم، مهرورزی و آرزوی کامیابی برای دیگران از صفاتی هستند که بسیاری در آنها و حتی درس خواندگان در آن رفوزه می شوند. اگر درس خواندن نتواند افتادگی و انسانیت را در انسانها افزایش دهد نخواهد توانست چندان نقشی در بهروزی جامعه داشته باشد.
به هر روی آشنایی با دکتر ابراهیم رحیمی مرا بر آن داشت تا یکی از بستگانم که به بیمار قلبی دچار بود را به مطب ایشان راهنمایی کنم. مهربانی و محبت ایشان به آن بیمار مرا شرمنده نمود. با راهنمایی و تجویز دارو شکر خدا، بیمار بهبود یافت. بیمار معرفی شده بخش بزرگی از بهبودیش نه تنها ناشی از داروهای تجویز شده بلکه به مهربانی دکتر رحیمی در پیوند می داند. خدا را سپاس گفتم که شهرستان ما توانسته است این انسانهای خدمتگزار را به جامعه پزشکی کشور تقدیم نماید تا در امتحان زندگی سربلند بیرون بیایند. تاکنون بیمارانی را به برخی از بزشکان بزگوار شهرمان معرفی نموده ام و هر کدام آنها کارشان افتخار آمیز بوده است. خداوند پشت و پناهشان باد.
درخواست از شبکه بهداشت و درمان فارس و ارسنجان
از مدیریت شبکه بهداشت و درمان فارس و ارسنجان می خواهم که ارزش این انسانهای شایسته را بدانند. باید تسهیلات و ساز و برگهایی را فراهم نمود تا با حفظ شان و منزلت این عزیزان مردم شهر بتوانند هر چه بیشتر از خدمات آنان بهرهمند گردند. بر پایه آنچه می شنوم، امروز بهداشت و درمان ارسنجان حال و روز خوشی ندارد. بیماران فراوانی ناچارند برای دریافت خدمات نسبتا آسانی راهی مرودشت یا شیراز گردند. ساخت بیمارستان و جایابی آن که یک کار تخصصی است اسباب دعوی کسانی شده است که هیچ تخصصی در این زمینه ندارند. دولت می خواهد بیمارستان بسازد، نخستین اعتبار اختصاص داده شده است. زمین در چند جا فراهم شده است. یک گزارش علمی نیست که بگوید به چه دلیل کجا بهترین است و نماینده دولت با اقتدار کلنگ را همانجا بر زمین بزند. مردم کوچه و بازار در ارسنجان و توابع باید با هم بگو مگو کنند که کجا بهترین جا برای ساخت بیمارستانی است که شاید بیش از صد سال بخواهد به مردم خدمت کند. بعد هم می گویند مردم با هم نمی سازند و از این نمونه حرفها. چرا دولت هر جا که بخواهد اقتدار نشان می دهد و در اینگونه موارد دعوایی میان مردم ایجاد کرده آنها را رها می سازد. در کدام کشوری که کارش بر پایه دانش استوار باشد پیدا کردن جای بیمارستان را به مردم عادی می سپارند؟
امکانات درمانی در ارسنجان آنقدر اندک است که بسیاری از متخصصان دلسوز ارسنجانی نمی توانند به کار خدمات رسانی بپردازند. روند مهاجرت به شیراز نشانگر بی توجهی به شهرستانها است و کمبود خدمات درمانی از بنیادی ترین علت مهاجرت ها می باشد. همین سرمایه گذاری های نسنجیده دولت در شهرهای بزرگ است که شهرستانها را با ویرانی روبرو ساخته است در هنگامی که قیمت زمین در بسیاری از شهرستانهای فارس یا ثابت یا از روند کاهنده ای برخوردار است، در کلان شهر شیراز قیمت زمین به شیوه ای سرسام آور رو به افزایش است. سرمایه گذاری دولت در کلان شهرها که از پول نفت روستاییان انجام می شود ریشه اصلی این عدم تعادلها است. در پی سرمایه گذاری های کلان دولت در اموری مانند مترو و حمل و نقل، مردمی که در شهر خود به آسانی رفت و آمد می کنند به شهرها می آیند تا مترو سوار شوند. مترویی که برای هر کیلومتر آن باید نزدیک به چهل میلیون دلار هزینه شود. گویی خمیر مایه انقلاب که رسیدگی به مردم کم درآمد بود رو به فراموشی است.
گرچه بنده از ساخت هر بیمارستانی در کلان شهرها و بویژه شیراز خوشحال می گردم اما این هشدار را باید داد که بی توجهی به شهرستانهایی مانند ارسنجان نخواهد گذاشت که ازسرمایه گذاری در شیراز به گونه ای بهینه بهره برداری گردد. مدیران محترم شبکه بهداشت و درمان فارس با رویه کنونی و کم توجهی به مسایل شهرستانها باید به شیرازی بیندیشند که هشتاد درصد کل جمعیت فارس را در خود جای دهد. هم اکنون این نسبت نزدیک ۵۰% است و روند افزایشی ادامه دارد. این کلان شهر پس از رسیدن به چنین آستانه جمعیتی خدای نخواسته در هم فرو خواهد ریخت.
آب در شیراز اندک است و این شهر نه تنها نمی تواند بیش از این جمعیت را در خود جای دهد، بلکه باید مردم را به سوی شهرستان ها کوچانید. هوای شیراز در پی آلودگی ها، بسیاری را بیمار خواهد نمود و ساخت پیاپی بیمارستانهای پاسخگو نخواهد بود. سیاست هایی که هم اکنون از سوی برخی از مدیران بهداشت و درمان پیگیری می شود در نهایت به زیان شیراز و مردم آن است. نمی شود در شیراز بهترین امکانات بهداشتی و درمانی را تدارک دید و از مردم شهرستانها خواست که فداکاری کنند و در جای خود بمانند و تنها هنگام بیماری برای کرنش در برابر سازو برگ های پزشکی به شیراز بیایند.
دیدگاههای شما (4)
-
استاد محترم از مقدمه بسیار زیبایتان و متن زیباتر شما بسیار لذت بردم. انشااله که همه این تعاریف و حسنات بجا باعث همدلی و پیشرفت شهرمان گردد.
0 پسندیدم -
باسلام وعرض ادب قطعارسالت و مسئولیت بسیارخطیردوستان ارجمندی که موجبات راه اندازی گروه را فراهم اورده اند شناسایی فرصتها و تهدیدهایی است که درراه رسیدن به شکوفایی شهرستان نقش عمده ای را ایفامیکنند وبنابراین ازمنظر دیگر وشاید بجرات بتوان گفت این انچمن باوجود ارشمندان و فاضلانی چون استاد فرهیخته جناب اقای دکتر ناظم السادات خوددنشگاهی میتواند باشد تا بابیان نکات ارزنده وبویژه شناسایی ظرفیتهای انسانی که موتور اصلی و محرکه رشد و تعالی است باه این مهم دست پیداشود.اینگونه مطالب والبته متوجه کردن دولتمردان عزیز به مشکلات و معضلات موجود در جامعه امروزکه بطورخلاصه به گوشه ای ازان دراین جا اشاره ای داشته شد میتواندتاحدود زیاد دررسیدن به مقصود که همانا سروسامان دادن به وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و....چامعه است تاثیر گذار باشد لیکن مهمترین نقش را خودمردم دراتخاذوحدت و یکپارچگی وباهم بودن وجلوگیری از انشقاق و گروه بازی و .......ایفاخواهند کرد. انشالله که بااستفاده از تجربیات انسانهای ارزشمند درشهرستان و تلفیق ان با علم بزرگوارن فاضل و تحصیلگرده که تعئائ یشان نیز دربین اهالی محترم شهرستان کم نیستند شاهد تحرک و پویایی و گذر از این وضعیت نابسامانی که برادر بزرگوارمان بدان اشاراتی داشته اند باشیم.
1 پسندیدم -
مهمان - محمد حسین شیرازی
با سپاس از آقای دکتر ناظم السادات با امید اینکه پیشنهادات ایشان مورد توجه قرار گیرد و به آن عمل شود و باآرزوی توقیق و سلامتی تمام پزشکانی که وظیفه ی پزشکی و انسانی خود را به نحو احسن انجام میدهند . محمد حسین شیرازی
1 پسندیدم -
با سلام خدمت همگی. آنگونه که جناب آقای حاج جعفر اسکندری عضو محترم شورای شهر ارسنجان فرمودند، با پیگیری های همه دوستان و بویژه شورای محترم اسلامی شهر و شهرستان و فرمانداری خوشبختانه جایابی بیمارستان دولتی ارسنجان به پایان رسید و صورتجلسه آن از سوی دست اندرکاران محترم امضا گردید. محل مورد توافق در نزدیکی پارک نگار در بخش جنوبی سیل بند می باشد. با این اقدام پسندیده ریشه یک سری ناسازگاری ها و اختلافات میان مردم شهرستان برچیده شد و این کامیابی را باید به همگان تبریک گفت.
1 پسندیدم
دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:
یا اگر در سایت عضو نیستید، میتوانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید: