A+ A A-

کار آفرینی

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
عزیز نصیری
عزیز نصیری

همان طور که می دانید یکی از اهداف مهم انجمن دانش آموختگان ارسنجان مسأله مربوط به کار آفرینی است.
اینجانب طرحی هر چند کوچک را از دیدگاه شخصی خود نوشته ام امید که مورد قبول باشد و هر جایی که در آن کمبود ها و اشکالاتی است صاحب نظران آن را تصحیح نمایند.
به خاطر میخی نعلی افتاد-به خاطر نعلی اسبی افتاد-به خاطر اسبی سواری افتاد-به خاطر سواری جنگی شکست خورد- به خاطر شکستی مملکتی ویران شد. واینها همه بخاطر کسی بود که خوب میخ را نکوفته بود.(ضرب المثل ژاپنی)



در علم فیزیک حاصلضرب نیرو ضربدر جا به جایی را کار گویند.از آنجا که با راه اندازی این انجمن نیرو های لازم شناسایی شده است اینک نوبت به حرکت در راستای جا به جایی به منظور انجام کار است.
درست است که شهرستان ارسنجان از لحاظ مسله کار و کار آفرینی تا حدودی دست نخورده باقی مانده است اما جای بسی امیدواری است که می توان اکنون با برنامه ریزی دقیق و حساب شده و با استفاده از کارشناسان خبره کار را به بهترین نحو ممکن انجام داد.
امروزه در تمام سیستم های دنیا این نکته واضح است که تمام بخش ها اعم از علمی –فرهنگی –هنری –اقتصادی و... .به هم وابسته اند و هر کدام از این بخش ها حاوی پیامی مستقل اند.به عنوان مثال اگر کارخانه ذوب آهن اصفهان را به عنوان یک فعالیت اقتصادی در نظر بگیریم نشاندهنده این است که مردم اصفهان از لحاظ علمی مهندسان و صنعت گران قوی هستند ازلحاظ پیام فرهنگی اینکه اصفهان شهری صنعتی است. وپیام هنری آن این است که مردم اصفهان در امر تولید و صنعت هنرمندند.
ایجاد هر نوع کار و کار آفرینی علاوه بر تاثیرات مثبت اقتصادی ممکن است لطمات جبران ناپذیر فرهنگی و زیست محیطی را به همراه داشته باشد از این رو بهتر است که این مسایل پیش بینی شود
.به عنوان مثال اول : ایجاد شهرک صنعتی ارسنجان که زمانی اختلاف بر سر موقعیت جغرافیایی آن بود. چرا که کارشناسان بر این باور بودند این شهرک علاوه بر آلودگی هوا, تاثیرات نامناسب بر روی قنات عایشه و سپس خشک شدن باغ ها و مزارع زیر دست می گردد یعنی اینکه ما با دست خودمان یک هدیه الهی و طبیعی را از بین ببریم .
مثال دوم اینکه در سال هایی که ارسنجان از گاز شهری برخوردار شده بود و مردم لوله کشی گاز شهری را در منازل خود انجام می دادند ,علاوه بر آن ارسنجان در همان سال ها به عنوان یکی از شهر های ایمن خاور میانه انتخاب شده بود. .یکی از جوشکاران لوله کشی گاز شهری آن مسله قتل فجیع را در ارسنجان انجام داد.اگر چه آن شخصی بومی شهرستان نبود اما همه چیز به نام ارسنجان تمام شد.
پس قبل از ایجاد هر نوع صنعت و فعالیت کار و کار آفرینی باید به فکر آموزش و پرورش نیرو های به کار رفته در آن حیطه بود که بومی خود منطقه باشند.چرا که ورود نیروی کار غیر بومی با دارا بودن فرهنگ های گوناگون می توانند لطمات جبران ناپذیرفرهنگی را به وجود آورد.این مشکلی است که امروزه بعضی از شهر های ایران از جمله خمینی شهر اصفهان در گیر آن هستند.
نکته جالب و قابل توجه دیگر این است که وقتی یک فرد غریبه وارد شهر ارسنجان می شود از سکوت و آرامش موجود و تمیزی آب وهوا و از همه مهم تر فرهنگ مردم شهر لذت می برد.امروزه آلودگی محیط زیست تاثیرات منفی زیادی بر سلامت انسان دارد.
با توجه به موارد بالا لازم است صنایعی را در ارسنجان به وجود آوریم عاری از هرگونه دود و وارد کردن مواد شیمیایی در جو باشد .مانند ایجاد کارخانه هایی که مواد خام آنها در نقاط دیگر تولید می گردد ودر اینجا نیازمند اسمبل و یا مونتاژ باشد. به عنوان نمونه کارخانه تولید درب و پنجره upvc .که پرو فیل آن در جای دیگر تولید می شود و در اینجا با چند عمل ساده برش کاری مونتاژ میگردد واز آنجا که ارسنجان از نظر فاصله به شیراز نزدیک است بازار خوبی را میتواند داشته باشد.

اکنون اگر بخواهیم امکانات ارسنجان را در نظر بگیریم عبارتند از
۱-نیروی انسانی با هوش
۲-وجود دانشگاه با امکانات بالا
۳-جنگل ها و مراتع و قنوات
۴- باغات و زمین های کشاورزی مرغوب
۵-کامیون های موجود در سیستم حمل و نقل
حال چگونه میتوان با امکانات موجود و ایجاد یک رابطه درست و منطقی حداکثر استفاده را انجام داد.
البته قبل از هر چیز باید نکته ای را در مورد دانشگاه بیان نماییم .از آنجا که یکی از بحران های پیش رو ارسنجان بعد از بحران آب می تواند بحران تعطیلی دانشگاه باشد .چرا که این مجموعه علاوه بر تاثیرات مثبت علمی فرهنگی تاثیرات زیادی را به لحاظ اقتصادی اعم از( جذب نیرو به عنوان کارمند .ایجاد تعداد زیادی سوپر مارکت و فست فود-رونق بازار اجاره منزل-رونق بازار حمل و نقل شهری و برون شهری و ...)دارد.حال بهتر است از همین امروز برای این جریان فکری اساسی نمود. و پیشنهاد من این است که دانشگاه به پارک علمی و فناوری تبدیل نمود جایی که در آن تئوری با عمل همراه باشد.
در ادامه به چند مثال می پردازم:
در جنگل ها و مراتع با ایجاد طرح های زنبور داری پرورش گیاهان دارویی که امروزه طرفداران زیادی دارد وبا محافظت از جنگل ها وتبدیل ان به عنوان یک مکان گردشگری و تفریحی از جمله پیست سوارکاری –موتور سواری-اتومبیل رانی .چرا که ارسنجان از لحاظ موقعیت جغرافییایی ما بین پاسارگاد تخت جمشید و شیراز قرار دارد و در زمان عید نوروز گردشگران زیادی برای بازدید از مناطق بالا به این منطقه میایند و می توان آنها را جذب نمود .
در زمینه کشاورزی که عمده اشتغال مردم شهرستان در این بخش می باشد انجام کشت هایی که علاوه بر مصرف کم آب در آمد بالا و ایجاد اشتغال بیشتری دارند مانند کشت صیفی جات- زعفران-احداث گلخانه کاشت گل و توت فرنگی و ....
البته از آنجا که کشاورزی سنتی است و دانشگاه آزاد که یکی از رشته های مهم آن کشاورزی است باید با حمایت جهاد کشاورزی و مرکز فنی و حرفه ای متولی انجام این طرح باشند.به طوری که طرح مطالعاتی از طرف دانشگاه ارایه گردد .جهاد کشاورزی امکانات را فراهم نمایید مرکز فنی و حرفه ای نیروی لازم را آموزش دهد و با هماهنگی و نظارت تمام دستگاه ها طرح به مرحله اجرایی برسد.
به عنوان پیشنهاد دیگر در بخش کشاورزی زمین های ارسنجان از مر غوبیت بالاییی برخوردار می باشد در حالی که مقدار عملکرد محصول پایین است .دانشگاه می تواند روی این موضوع تحقیق نماید و نتیجه را به جهاد کشاورزی گزارش نماید.

طرح هایی که خود دانشگاه میتواند اشتغالزایی نماید : سرمایه گذاری در سایر بخش ها از جمله
فناوری اطلاعات: شبکه های کامپیوتری –برنامه نویسی و ....
روانشناسی: سرمایه گذاری در بخش ارتباطات –بازار یابی –برند سازی و ...
عمران: تولید متریال های جدید ساختمانی و....
البته این نوشته یک طرح کلی است که میتوان وارد جزییات شد و آن را کاملتر نمود و هدف از آن بیشتر تهیه یک نقشه کامل جهت اهداف پیش رو خواهد بود .امید که با کامل نمودن آن بتوان به یک نقشه جامع و هدفمند برای کار آفرینی دست یافت که مسایل فرهنگی و هنری و زیست محیطی در آن رعایت شود و مشکلی را برای آیندگان به وجود نیاورد .وبتوان ارسنجان را به یک شهر علمی همرا با عمل _ صنعتی بدون هر نوع آلودگی و اثرات مخرب_ فرهنگی که پا به پای صنعت و علم در حال حرکت باشد و هنری که باعث و قار و اصالت مردمان سرزمین مان باشد.

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • مهمان - غلام حسن اسكندرى

    ضمن سلام خدمت إقاى نصيرى مطالبتان جالب بود فقط در مورد بومى بودن نيرو با يك برسى كلى در دنيا اين را ميتوان متوجه شد مهاجرپذيرى هر جامعه تناسب مستقيم دارد با توسعه ورشد اقتصادى و تكنولوزى جون مهاجر بإخود تخصص وسرمايه مي أورد اگردقت كتيم مبينيم امروزه در دنيا كورس جذب نيرو وسرمايه بسته از أمريكا كانادا و استراليا بحر حال ممكن است مهاجر عوارضى هم براى جامعه داشته بأشد ولى در مقابل محاسنش نا جيز است بهر حال حتى در جامعه خودمان مهاجرين افغانى باوجود نداشتن تخصص لازم خيلى مفيد بوده و هستند متشكرم

  • عرض سلام خدمت آقای مهندس اسکندری.درابتدا این جمله را برای کسانی مینویسم که شاید شما را نشناسند.آقای اسکندری یک ارسنجانی مقیم آمریکا است و تا آنجا که من از ایشان اطلاع دارم نه تنها علاقمند به ارسنجان بلکه عاشق پیشرفت و توسعه ایران است .ایشان همیشه معتقدند که برای موفقیت و پیشرفت باید سطح دانش را در جامعه افزایش داد و نیروی تحصیل کرده واقعی تربیت نمود.و شاهد این ادعا تماس های تلفنی ایشان زمان اعلام نتایج کنکور است که جویا میشوند که از ارسنجان چه کسانی در کنکور قبول شده اند و به دانشگاه راه پیدا کرده اند و بی نهایت از این موضوع خوشحال میشوند.و یکی از افتخارات من در زندگی این است که ایشان دایی من هستند.
    در جواب به سوال ایشان باید عرض نمایم منظور من نیامدن مهاجر,نیروی مهاجر تحصیل کرده و متخصص نبود چرا که وجود این گونه نیرو سودش نسبت به ضرر یک به صد است. اما من با نیروی افغانی در کشور تا حدودی مخالفم چرا که در همین ارسنجان کارهایی را که این نیرو انجام میداده قبلا خود مردم این منطقه انجام می دادند و شاید اگر این نیرو نبود مردم دست از روش سنتی میکشیدند و زودتر به سمت مکانیزه شدن می رفتند .

  • جناب آقای نصیری سلام دست شما درد نکند (البته بهتر است بگویم علاوه بردست ،سرشما هم دردنکند)مطلب جالبی تهیه کردیدقابل استفاده بود .دست آقای خادم الحسینی هم درد نکند.دوچیز است که می تواند دوبال یک انسان شود وانسان را به پرواز درآوردیکی "امید "ودیگری باور"مامی توانیم"گفته می شود تیمورلنگ در یکی از جنگ ها شکست خورده بود ولشکریانش تار ومارشده بود نددر سایه دیواری غمگین وبسیار ناراحت نشسته بود وفکر می کرد درهمین حال مورچه ای رادیدکه دانه جویی که از جسم مورچه بزرگتر است از دیواربالا می برد ودر نزدیکی های بالای دیواردانه جو رها وبه زمین می افتدمورچه دوبار ازبالابه پایین می آید ودانه جورا مجدداپیدا وبالا می برد چندین بار جو رها ومورچه کار را تکرارتا نهایتاموفق به بالا بردن جو می شودتیمور بادیدن اینکار مورچه به خود می آید وبازلشکری فراهم می کند وبه فتوحات خود ادامه می دهدوکشوری بزرگ ایجادوبرآن حکومت می کند بنابراین همانگونه که خودتان گفتید نباید ناامید شد.مورچه گان را چوشود اتفاق شیر ژیان را بدرانندپوست ،ودر کتاب فارسی می خواندیم ،بسی کند و کاوید و کوشش نمود کزین سنگ خارا رهی برگشود. غرض از مزاحمت پیشنهادداشتم جنابعالی در مورد این موضوعی که مطلب نوشتید بیشتر تفکر کرده ومطالب دیگری به آن بیفزایید وبا ملاحظه نظریاتی که دیگر دوستان درمورد اولین نظرسنجی مجازی ارائه دادند وهمچنین نظریاتی که در همایش کارآفرینی در ارسنجان آمده تلفیق بفرماییدتا خمیرمایه ای گرددبرای شروع کاری بزرگتر .به امید خدا موفق وموید باشید

  • عرض سلام خدمت جناب معظم.هدف از نوشتن این مطلب بخاطر ایده جالب طوفان فکری جنابعالی بود.امید که با وجود شما بزرگان و مدیران لایق واستفاده از تجربیات ارزشمند شما بتوان قدم های بزرگی در این زمینه برداشت.در مورد پیشنهاد جنابعالی هم بقدر میزان دانایی خویش این کار راه خواهم کرد امید که همه اعضا شرکت کنند و با حاصل خرد جمعی به یک نقشه راه جامع دست یابیم.

  • برادرارزشمندم جناب نصيري سلام.دغدغه خاطرشماكه نگراني اكثرمردم شريف ارسنجان نيزمي باشد،ستودني ودرخورتوجه وتحسين است.مطالب وراهكارهاهم جالب وبسيارسودمند،شدني وقابل اجراست،امااحساس مي شودگوش شنوايي وجودندارد.تجربه نشان داده است هرزماني فردياافرادي تصميم به انجام كاري اقتصادي وفعاليتي توليدي واشتغال زا(عام المنفعه)به خصوص دربخش ضعيف صنعتدرشهرستان گرفته اند،اختلاف هاي سليقه اي،موانع،اشكال تراشي ها،دلسردكردن ها،پيچ وخم هاي عريض وطو يل اداري،دريافت استعلام هاي برخا نابجا وغيرضرور،نتيجه اي جزانصراف ازهدف وتصميم رادرپي نداشته است.هرچندكه اينجانب درتفكروعمل مثبت انديش وهميشه اميدواربه فردايي بهتربوده وهستم وخداي ناخواسته قصدايجاد دلسردي وايجادنوميدي وياس راندارم،ليكن بايداين واقعيت رابيان كنم كه درارسنجان ماشعارگرايي چه جذاب وزيباجاافتاده وعمل گريزي نيزبه خوبي ملموس ومشهود وعمل گرايي ازجامعه رخت بربسته است!وتازماني كه اين چنين باالفاظ به زيبايي بازي شودودرهنگام عمل زبانمان بندآيد،وجودمان به لرزه افتدوپاهايمان فلج شوند،متاسفانه اميدي به حركت ورشد وبالندگي وجود ندارد!!هرچندكه درسايه ايمان به لطف لايزال الهي وبهره وري ازاتحادوهمدلي واستفاده ازخردجمعي هيچ امري محال وغيرممكن نمي باشدكه اميدوارم زمان آن به زودي فرارسد.

  • برادرارزشمندم جناب نصيري سلام.دغدغه خاطرشماكه نگراني اكثرمردم شريف ارسنجان نيزمي باشد،ستودني ودرخورتوجه وتحسين است.مطالب وراهكارهاهم جالب وبسيارسودمند،شدني وقابل اجراست،امااحساس مي شودگوش شنوايي وجودندارد.تجربه نشان داده است هرزماني فردياافرادي تصميم به انجام كاري اقتصادي وفعاليتي توليدي واشتغال زا(عام المنفعه)به خصوص دربخش ضعيف صنعتدرشهرستان گرفته اند،اختلاف هاي سليقه اي،موانع،اشكال تراشي ها،دلسردكردن ها،پيچ وخم هاي عريض وطو يل اداري،دريافت استعلام هاي برخا نابجا وغيرضرور،نتيجه اي جزانصراف ازهدف وتصميم رادرپي نداشته است.هرچندكه اينجانب درتفكروعمل مثبت انديش وهميشه اميدواربه فردايي بهتربوده وهستم وخداي ناخواسته قصدايجاد دلسردي وايجادنوميدي وياس راندارم،ليكن بايداين واقعيت رابيان كنم كه درارسنجان ماشعارگرايي چه جذاب وزيباجاافتاده وعمل گريزي نيزبه خوبي ملموس ومشهود وعمل گرايي ازجامعه رخت بربسته است!وتازماني كه اين چنين باالفاظ به زيبايي بازي شودودرهنگام عمل زبانمان بندآيد،وجودمان به لرزه افتدوپاهايمان فلج شوند،متاسفانه اميدي به حركت ورشد وبالندگي وجود ندارد!!هرچندكه درسايه ايمان به لطف لايزال الهي وبهره وري ازاتحادوهمدلي واستفاده ازخردجمعي هيچ امري محال وغيرممكن نمي باشدكه اميدوارم زمان آن به زودي فرارسد.

  • با عرض سلام خدمت جناب خادم الحسینی.ممنون از حسن توجه شما.با راه اندازی انجمن دلسردی ها اشکال تراشی ها و موانع تا حدودی از بین رفته و اما پیچ و خم های اداری که آن هم متاسفانه بخاطر سیستم بیمار اداری است و تمام مشکلات از همین جا شروع میشود که باید این مشکل را حل کرد.
    نکته دیگر یاس و ناامیدی :یکی از صحبت های دکتر روحانی در روز دانشجو همین بود اگر از دولت انتقاد میکنید گاهی لازم است از دستاورد ها ی دولت هم تحسین کنید.گاهی بایک تحسین و تشویق کوچک میتوان قدم های دشواری را برداشت. همان طور که در آخر صحبت هایتان اشاره نمودید اتحاد و همدلی محجزه میکند نمونه بارز آن که خودتان شاهد آن بودید سمینار آب بود.که باید سازمان آب و جهاد کشاورزی متولی آن می بودند اما اکنون که مردم آگاه شدند این دو اداره برای بهبود اوضاع هیچ حرکت و تلاشی کرده اند و راه را ادامه داده اند؟