A+ A A-

ورزشکاران ارسنجانی در دههٔ ۱۳۳۰

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
ورزشکاران ارسنجانی
ورزشکاران ارسنجانی

آن گاه که سخن از ورزش و پهلوانی به میان می آید، بی تردید، کلمات مردانگی، فتوت، شجاعت، غیرت، صمیمیت و شهامت در اذهان نقش می بندد و نام والاترین شخصیت که همانا مولای متقیان علی بن ابی طالب است راهنمای ورزش دوستان و پهلوان به ویژه گود نشینان زورخانه می شود. سپس نام پوریای ولی که انسان خود ساخته و شناخته شده در جای جای ایران است و نامش ورد زبان هاست و قصه هایی شیرین درباره آن نیکو خصال و پاک فطرت از زبان مردم بیان می شود که همه ی ویژگی های بر شمرده را دارست وی سیرتی زیبا از خویشتن خلق نموده و به قول سعدی: 

« صورت زیبای ظاهر هیچ نیست        ای برادر سیرت زیبا بیار » 

 

 

 


از شخصیت های برجسته ارسنجانی که توانستند بر سکوی قهرمانی بایستند؛ سه انسان شایسته و توانمند بودند که هر یک به نوبه ی خود و در رشته ای خاص هنر نمایی کردند و صاحب مدال شدند.

Anjoman Arsanjan 141227 01

آقای محمد باقر ممتحن فرزند مرحوم کربلایی خدا رحم ارسنجانی در سال ۱۳۰۹ شمسی متولد شد. وی برادر دکتر حسینعلی ممتحن استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی تهران و فاضل گرانمایه، حسنعلی ممتحن که اکنون استاد انجمن خوشنویسان شیراز است می باشد. مرحوم پدرش از خرده مالکان ارسنجان بود که هنوز دارای چند سهم آب از قنوات عایشه، بناب و کتک و قطعه زمینی به نام « بنک » است. محمد باقر ممتحن از تحصیل کرده های رشته ی تربیت بدنی از دانشسرای عالی تهران است که مدرک کارشناسی را در سال ۱۳۲۹ در این رشته اخذ کرده است.
در کتاب تاریخ ورزش درباره ایشان چنین آمده است: « محمد باقر ممتحن متولد سال ۱۳۰۹ در محله قوام شیراز است. هنگام تحصیل در دانشسرای مقدماتی شیراز در ورزش های دو و میدانی، به ویژه دوهای سرعت و کشتی، درخشان ظاهر شد و پس از دریافت لیسانس تربیت بدنی از دانشسرای عالی تهران (سال ۱۳۲۹ ) به استخدام فرهنگ وقت شیراز درآمد و طی چند سال مسئولیت تربیت بدنی شیراز را به عهده داشت و پس از انتقال به تهران، ریاست تربیت بدنی ناحیه ۵ تهران، منشأ خدمات شد و با مدیریت و شایستگی هایی که از خود نشان داد به مقام نایب رئیس تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش منصوب شد. محمد باقر ممتحن از جمله خطاطان برجسته کشور است و علاقه خود را به اشعار حافظ گرانمایه شهرمان شیراز و جهان نشان داده است۱».
غزلی از حافظ را با مطلع:

باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است        شمشادخانه پرور ما از که کمتر است

در اسفند ماه هفتاد و نه، استادانه با قلم کتابت خوشنویسی کرده است که شایسته ی دیدن و لذت بردن است. و شعری از حافظ در سال ۱۳۸۰ از وی در روزنامه خبر به چاپ رسیده است.
در روزنامه خبر جنوب در ۱۶ آبان ۱۳۸۳ از زبان ممتحن چنین نگاشته شده است: « علاقه خانواده ام به ورزش و به ویژه مرحوم پدرم خدارحم ارسنجانی به اسب سواری و برادرم حسنعلی ممتحن که از باستان کاران بودند و نیز تیمسار نصرت اله ممتحن رئیس فدراسیون تیراندازی و قهرمان ۱۸ دوره مسابقات تیراندازی کشور، ابتدا متوجه استعداد خود شدم و ورزش های گروهی و از طریق تماشای مسابقات و مطالعه مطالب ورزشی جذب ورزش شدم. از همکلاسان نام آشنا، ناصر ملک مطیعی عضو تیم فوتبال دانشسرا و هنرپیشه معروف سینما بود.

Anjoman Arsanjan 141227 02

آقای احمد روح الایمان فرزند آیت الله میرزا علی اکبر روح الایمان ارسنجانی در اواخر سال ۱۳۰۳ شمسی متولد و در ۲۷ دی ماه ۱۳۴۲ در تهران رخ در نقاب خاک کشید و با حضور ورزشکاران و ورزش دوستان در قبرستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
پدرش از مراجع بزرگ خطه پهناور فارس بود که بسیاری از مردم فارس به ویژه اهالی جهرم و ارسنجان، اردکان، فسا و لارستان از وی در علوم شرعی تقلید می کردند. در سال ۱۳۴۰ هـ . ق در سن ۳۴ سالگی رساله عملیه ایشان تحت عنوان ارشاد المقلدین برای استفاده عموم منتشر گردید.
« مرحوم روح الایمان، صبح روز دوشنبه ۱۶ ربیع الاول سال ۱۳۸۱ هـ . ق مطابق با ششم شهریور ماه ۱۳۴۰ حدود ساعت ۸ صبح به طور ناگهانی به علت سکته قلبی دار فانی را وداع گفتند ». و در روز سه شنبه هفدهم ربیع الاول ۱۳۸۱ هـ . ق روز عید مولود پیغمبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) جنازه آن عالم ربانی، در کنار مرقد مطهر حضرت علی بن حمزه به خاک سپرده شد.
احمد روح الایمان فرزند ارشد آیت الله روح الایمان است یکی از برادران وی برادر محمد علی است که در بنگاه مهمان خانه های * پهلوی به کار مشغول شد و دیگری عبد المحمد در بانک صادرات در تهران مشغول کار گردید و از صاحب منصبان بوده و به آمریکا سفر کرده است. همسر مرحوم احمد روح الایمان ، آذر مترجمی فرزند پرویز است که به مترجم السلطنه مشهور بودند و از فرهنگیان بود. وی دارای دو پسر است که در آمریکا زندگی می کنند.
در روزنامه ی جوانان آمده است: «این روح الایمان نبود که با سرطان مرد، آماتوریزم ایران بود، گور آماتوریزم را در ایران باشگاه های اختصاصی می کنند. بیژن رفیعی می نویسد: .... احمد روح الایمان مردی که کمیته ی المپیک ایران را به راستی شناخت. صادقانه به آماتوریزم خدمت کرد و تا آخرین دقایق حیات در راه حفظ پاکی و شرف کمیته المپیک کوشید، با مرض سرطان در حالی که ورزش های سخت به او محتاج بود چشم هایش را فرو بست ولی در حقیقت او سرطان نگرفته بود، او چشم هایش را نبسته بود، بلکه این آماتوریزم ما بود که با مرگ او، بدرود حیات می گفت۲».
در جایی دیگر چنین آمده است: مرحوم احمد روح الایمان، دبیرخانه کمیته ملی المپیک ایران را قدرت و شرکت بخشید و با این که مشکلات فراوان و بسیار بود او با اراده ی آهنین و پشت کاری قوی به پا خاست تا به دنیای ورزش بگوید در ایران هم ورزش داریم و تشکیلاتی. با توجه به مطالب فوق می توان پی برد که روح الایمان فردی خود ساخته بوده است که در راه احیاء ورزش ایران گام هایی مفید و مؤثر برداشته و در آن روزگار ورزش کارانی، مانند حمید جاسمیان، عزیز اصلی، بیوک وطن خواه، مهراب شاهرخی، ناظم رحیمی، فریدون معینی، رضا وطن خواه، جعفر کاشانی، علی زاده و ناظم گنجاپور پا به میادین ورزشی گذاشته اند و یاد و خاطره آنان بعد از پنچاه سال هنوز در ذهن های ورزش دوستان به جا مانده است.
« فوت احمد روح الایمان جامعه ورزشی ایران را غم زده کرد تا آنجا که حتی اوری برنداج رئیس کمیته بین المللی المپیک» چنین می نگارد که عین ترجمه نامه وی در پی خواه آمد: «مورخه ۸ فوریه ۱۹۶۴، آقای امیر امین، کمیته ملی المپیک ایران، تهران، آقای محترم: با اندوه فراوان خبر فوت آقای احمد روح الایمان دبیر کل کمیته ملی المپیک شما را که من ایشان را به عنوان یک شخصیت مهم همیشه به یاد خواهم داشت، شنیدم. من شخصاً شاهد فداکاری های نهضت المپیک ایشان که جای بسی قدردانی دارد بوده ام. با مرگ ایشان آماتوریزم اکنون یکی از پشتیبانان با حرارت و تابان خود را از دست داد. دوست صمیمی شما، اوری برنداج رئیس کمیته بین المللی المپیک۳».

Anjoman Arsanjan 141227 03

سید ضیاءالدین فقیه ارسنجانی فرزند آیت الله سید ابوالقاسم فقیه، در شیراز در بازار * فیل نزدیک دروازه سعدی متولد شد. مرحوم پدرش از مجتهدین طراز اول فارس بود. ایشان مدت ۶۰ سال تولیت مدرسه ی سعیدیه ی ارسنجان را عهده دار بود. در کتاب تاریخ پهلوانی درباره سید ضیاءالدین چنین آمده است: « سید ضیاءالدین فقیه ارسنجانی از مردان تنومند و درشت اندام و از دیگر زورمندان شیراز می باشد. وی فرزند سید ابوالقاسم از جمله مردان نیک روزگار می باشد. سید ضیاء با توجه به قدرت بدنی افزون خویش کما بیش به اجرای نمایش زورگویی می پرداخته است و به گفته شاهدان نامبرده هم چون زورگران به عملیات نمایشی اقدام می کرده است. ایشان به کارهای ناممکن و شگفت مانند بلند کردن اجسام فوق العاده سنگین، قرار دادن سکه میان دندان ها و خم کردن آن توسط انگشتان و .... دست می زده است. نامبرده در اواخر عمر سال های زیادی در تهران زندگی نمود و سرانجام به سال ۱۳۸۵ شمسی دیده از جهان فرو می بندد۴».

پی نوشت ها:

۱- تاریخ ورزش فارس، ص ۴۰ - ۳۹
۲- مجله جوانان
۳- بولتن رسمی کمیته ملی المپیک ایران
۴- تاریخ پهلوانی و زورخانه ای فارس، فخر الدین اژدری خواه، چاپ ۱۳۸۶

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.

افرادی که در این گفتگو هستند

  • زبان گویای شما و از این منظر به ارسنجان نگریستن بس ستودنی و جالب میباشد. مطلب بسیار بکر و بدیع و تازه بود که من خودم هیچ گاه فکر نمیکردم که در گذشته نیز موضوعات ورزشی و قهرمانی د شهرستان بدین گونه وجود داشته است. مدتی میشود که در شهرستان تحول چشم گیری در زمینه ورزش قهرمانی نداشته ایم. باشد که با نگاه زیباتر مسولین و نهادهای دولتی و مردمی شهرستان ارسنجان نیز با تکیه به نیروی مستعد، برنامه ریزی و سرمایه گذاری خوب، شاهد ترقی شهریتان عزیزمان در این زمینه نیز باشیم. با تشکر از شما استاد محترم که یادآوری های خوب و به واقع درستی را به مردم شهرستان میکنید.