جلودر، کهن دروازهٔ ارسنجان
نویسنده: اکبر اسکندری چاپ پست الکترونیکی- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 9981 بازدید
جلودر دهکدهٔ دیرپای ارسنجان است که در دامنهٔ شمالی کوه رحمت و در مسیر ارسنجان به شهر استخر و تخت جمشید قرار دارد. فاصلهاش تا شهر ارسنجان ۲۸ کیلومتر است و از قدیم الایام پذیرای قافلهها و رهگذران بوده است. امروزه محیط آرام و روحانی امامزاده سلطان سیّد علی باراندازی برای زیارتکنندگان و گردشگران آنجاست. کوه رحمت که جلودر را در دامنهٔ خود جای داده است، پوشیده از درختان بنه و گهگم و گیاهان خوشبو و دیگر بوتههاست که پرندگان خوش الحان در شاخههای انبوه درختان لانه ساخته و به نغمه سرایی میپردازند.
در فصل خزان، برگهای رنگارنگ، نگارگر درختان آن کوه دلانگیز و طربناک است؛ امّا برگها طاقت ماندن و خودنمایی در برابر چشمان را ندارند و به قولی برگها از درخت خسته شدهاند و پاییز بهانه است. در گذشته نه چندان دور صحرایش زیبا بود. در بهار گلهای شقایق، جام لعلگون خود را در گندمزارها و علفزارها به رخ گیاهان میکشیدند اما دیری نمیگذشت که با داغ درون پرپر شدن خویش را به نظاره مینشستند و در اندک زمانی گلهای رنگارنگ که آذینبند جویباران هستند جای شقایق را پر میکردند. وجود درختان مورد و بیدهای با طراوت جلوی آسیاب آنجا هرساله پذیرای مشتاقان به طبیعت بوده، آبی خروشان و کف کنان از کنار آسیاب بر روی تخته سنگهای کف نهر و ریگهای به هم ساییده روان بود و موسیقی دلآرام و دلکش را ایجاد مینمود. گلپونهها با بوی دلنشین با جریان آب به تکاپو افتاده بودند و پروانههای رنگارنگ با بالهای ظریف که بر روی پونهها مینشستند گویای خاطرهها بودند.
«در حریم سبزهها ای پونه خوابت خوش که دوش لذّت هم بستری با جویباران داشتی»
اوّلینبار که بدان گوشهٔ سبز و خرّم پا گذاشتم بهار سال ۱۳۴۲ بود که از نگارش آنچه از آن روز تا امروز مشاهده کردهام، دوری میجویم.
جلودر قنات پرآبی داشت که مادرچاهش در زمینهای سعادتآباد شوشتری خفرک واقعشده است و بعد از طی چهار کیلومتر آب قنات در جلو چشمهٔ پرآب میج که اکنون خشک گردیده به سطح زمین میرسید و بعد از ۳ کیلومتر از گردنهٔ آسیاب به پایین میریخت. به جهت فراوانی آب، دورهٔ آبیاری زمینهای زراعی جلودر ۶ روزه بوده است که سه روز مالک و سه روز دهقانان آبیاری میکردند. زمینهای زراعی جلودر حدود ۶۰۰ هکتار است که سه دانگ آن وقف بر شاهچراغ (ع) است که بین ۳۱ دهقان و سه دانگ دیگر بین ۴۸ دهقان تقسیم شده است.
حاجی میرزا محمّد جعفر حسینی خورموجی در آثار جعفری که به سال ۱۲۷۶ هجری قمری تألیف نموده است، هنگام برشمردن روستاهای ارسنجان نام جلودر را قید کرده است. خورموجی مینویسد: قصبهٔ ارسنجان مشتمل بر ۹۰۰ خانوار است؛ با توجه به تعداد افراد خانوارهای قدیم، میتوان حدس زد که در ۱۶۰ سال قبل ارسنجان حدود ۹۰۰۰ نفر جمعیت داشته است. حاج میرزا حسن فسایی در فارسنامه ناصری که در فاصلهٔ سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۱ هجری قمری تألیف کرده است ۲۵ قریه از توابع ارسنجان را نام میبرد. احمدآباد، جلودر، جمالآباد و ... فسایی مینویسد شماره خانههای قصبهٔ ارسنجان نزدیک به ۱۰۰۰ درب خانه است که قطعاً جمعیت آن روز ارسنجان از ۱۰۰۰۰ نفر متجاوز بوده است.
با نویسنده و پژوهشگر شهیر و برجستهٔ ایران، مرحوم ایرج افشار که نزدیک به بیست سال با هم رفت و آمد داشتیم و از محضرش درس آموختم؛ در روز دوّم فروردین ۱۳۷۵ در معیّت مرحوم دکتر اصغر مهدوی فرزند حاج حسین آقا امینالضرب، به گشتوگذار در دشت توابع پرداختیم تا به جلودر رسیدیم. مرحوم افشار در کتاب گلگشت وطن دربارهٔ این آبادی چنین مینویسد:
«چشمهٔ آب «جلودر» که از زیر صخرهٔ کوه سیاهرنگی میجوشد؛ هم از تفرجگاههای این صفحات است. بر کنارهٔ چشمه، گورستان۱ قدیمی محل دیده میشود، چهبسا که در روزگاران باستانی بنای معبد آناهیتا هم داشته است. از آثار دیدنی این چشمه، تراشی است جوی مانند که بر سنگ بالای سرچشمه به ارتفاع دو سه متری در قدیمالایام ایجاد شده است. پس از کمی فکر دربارهٔ سبب ایجاد این جویک به طول ۱۴ متر و عرض ۵۰ سانتیمتر، این نتیجه عاید شده که چون به موقع بارندگی آب گلین از دامنهٔ کوه به سوی چشمه سرازیر میشده آن جویک را در سنگ بالای سرچشمه تراشیدهاند تا از ریختن آب بارندگی به درون چشمه و گل آلود شدن آب زلال پیشگیری شود. این چشمه علیآباد سالار نامیده میشود و [در ضلع شمالی چشمه روستای عزآباد است]. آبادی جلودر آسچپ نیز نام دارد. از دیدنیهای آن آسیابی است. آنجا از آبادی چند کیلومتری فاصله دارد. اگر پایتان به آن صفحات رسید بروید و ببینید. به تل «قلعه» آثار سفالینهٔ بسیار تاریخی و پیشتاریخی دیده میشود. تل قلعه تپّهٔ تاریخی آبادی جلودر (آسچپ) است. در پا دامن این تپّه شش لوح قبر بلند قطور خوشتراش نقش از عهد صفوی افتاده است. افسوس که هوا تاریک شده بود و فیلم هم در دوربین عکاسی من دیگر نمانده بود، چون گران شده است با امساک عکس برمیدارم،».۲ این اثر باستانی در تاریخ ۱۳۸۸/۱۱/۱۳ به شمارهٔ ۲۸۲۲۸ به ثبت میراث فرهنگی درآمد.
سنگ قبری در شمال قبرستان ارسنجان از یکی از اهالی جلودر وجود دارد که ۳۷۶ سال پیش چشم از جهان فروبسته و در ارسنجان در آغوش خاک آرمیده است. مشخصات سنگ به شرح زیر است:
«وفات عصمت پناه، بلقیس سلطان جان، بنت مغفور رضوان جایگاه آقاموسی خان جلودری، به تاریخ شهر دهم ربیع الاول سنه ست الف [۱۰۶۰ هـ. ق]». امّا قدیمیتر از این تاریخ، نام جلودر در وقفنامهٔ آن روستا که بر حرم مطهّر حضرت شاهچراغ (ع) وقف گردیده آمده است.
در سال ۹۱۲ هـ.ق۳ یعنی ۵۲۴ سال قبل، میرزا حبیب شریفی ۲۷۰ هکتار از زمینهای آنجا را بر آستان مقدس شاهچراغ (ع) وقف نموده است. بر اساس وقف نامهٔ آن سال میج خفرک جزء توابع ارسنجان بوده است. حال چه سالی میج از محدودهٔ توابع خارج شده است معلوم نیست.
غار الله وردی که در پاییندست چشمهی خشکیده علیآباد سالار قرار دارد به خاطر زندگی انسانهای فرا پارینهسنگی در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۱۶ به شمارهٔ ۱۴۷۳۶ به ثبت میراث فرهنگی درآمده است. (ممکن است نام این غار از نام الله وردی خان سپهسالار ایران و حاکم استان فارس که بناهای بزرگی همچون سیوسه پل اصفهان، مدرسهٔ خان شیراز، پل خان مرودشت و دهها کاروانسرا و اثر تاریخی دیگر از او و فرزندش امامقلیخان فاتح قشم به یادگار مانده است گرفته شده باشد. چراکه روایت است که پنج تن از بازماندگان او پس از کشته شدن امامقلیخان و در اواخر حکومت صفویه از تبریز به فارس تبعید شدهاند و یکی از آنها در مرودشت که اجداد حاج نصراله خان مرودشتی باشد و دیگری در ارسنجان که محمّدابراهیمخان تبریزی باشد سکنی گزیدند و حکومت و کلانتری مناطق فوق را به عهده داشتند و ممکن است نام این غار را یکی از این دو تن نامیده باشند.)
اکنون گذشته از آثار فوق، یک زیرستون سنگی، در جلوی امامزاده سلطان سیّد علی، هنگام گل برداری جادّه از زیر خاک بیرون آمده و با مشقت آن را به ارسنجان انتقال دادم که اکنون در کتابخانهٔ عمومی (اشرفالکتاب ارسنجانی) نگهداری میشود. در مرداد ماه سال ۹۳ در سفر بودم، آقای دکتر یزدانی که در پایگاه میراث فرهنگی تختجمشید به کار تحقیق و تفحّص مشغول هستند، طیّ تماس تلفنی جویای محل بیرون آمدن این ستون شدند و راهنماییهای لازم انجام گردید. بعد از سفر با ایشان تماس گرفتم تا از نتیجه آگاهی یابم وی اظهار نمودند که مطمئناً این زیرستون مربوط به عصر هخامنشیان است و اینجا دروازهٔ ورودی بوده است که در این بار شعری سینه به سینه در ذهن ریشسفیدان منطقه باقیمانده است:
سه دروازه دارد دیار گزین جلودر، جلودار، دیگر کمین
که دیار گزین منظور شهر ارسنجان است. جلودر به بندبست داخل تنگشکن و جلودار به روستای جلودر اشاره دارد و کمین منطقهٔ سعادت شهر کنونی است. گروهی دیگر اینگونه میسرایند:
دو دروازه دارد ستخر گزین یکی در جلودر، یکی در کمین
قلعهٔ جلودر حدود ۲ هکتار مساحت داشت (به طول ۱۵۰ و عرض ۱۳۰ متر) در ورودی قلعه رو به شمال باز میشد که تا سال ۱۳۴۸ اکثر اهالی در قلعه زندگی میکردند. بیشتر خانهها در اطراف دیوار قلعه ساخته شده بودند. بر روی دالان ورودی بالاخانهای از آن مالک، آقا شیخ عبدالحسین خان تمامی بود. وی خانهای نیز بعد از دالان داشت که دست چپ ورودی قلعه بود. فرزندان مرحوم تمامی خانم مهرالملوک واخترالزمان تمامی هستند. مرحوم تمامی سه دانگ از جلودر را به مساحت ۲۷۰ هکتار مالک بود که اکنون رعایا آن را خریداری کردهاند و تحویل آنهاست. در جلوی قلعه سه درخت تنومند توت قد برافراشته بود که از سایهسار آن اهالی و رهگذران در فصل گرما استفاده میکردند. در چهار ضلع قلعه جلودر، چهار برج به نامهای برج اکبری، برج رضا، برج عوضی و برج علی غلامرضا وجود داشت که آثار یکی از آنها هنوز پابرجاست.
چون این برجها در گوشهٔ خانههای افراد نامبرده بود، لذا بدین نامها خوانده شدند. باغی قدیمی به مساحت یک هکتار در جلودر وجود داشت که آن نیز خشکید و امروز اثری از آن نیست. در دشت توابع ارسنجان دو آسیاب وجود داشت، یکی آسیاب میرزا اسماعیلخان که در زمینهای مابین کمالآباد و جمالآباد قرار داشت و دیگری آسیاب معروف به آسچپ بود که به علّت فراوانی آب دو سنگ آسیاب میچرخیدند. برجهای نگهبانی هفت آسیاب ارسنجان را از گل ساخته بودند، امّا نمای بیرونی برج آسیاب جلودر را آجرکاری کردهاند.
یکی از پیرمردان جلودر میگفت: در حوالی جلودر سه آسیاب وجود داشت ۱- آسیاب گردنه که همان آسچپ است ۲- آسیاب ناری ۳- آسیاب عربی که به آن آسیاب نو و کهنه میگفتند. سندی از آسیاب جلودر توسط آقای اسفندیار عبادی به دستم رسید که در سال ۱۳۴۷ هـ.ق. برابر با ۱۳۰۷ شمسی تنظیم گردیده که این سند در کتاب گنجینههای نهفته به چاپ رسیده است و متن آن چنین است:
«خلاصه کلام شرعیت نظام آن که چون یک شبانه روز طاحونة جلودر را اضافه ......... شبانه روز املاک قرار دادهاند که یدکی باشد به جهت مخارج طاحونه، در سنوات ماضیه، بعد از چند سال کلیّه مالکین سهم خود را از یک شبانه روز هر کس فروختهاند، چند نفر دیگر سهم خود را که مالک بوده، لذا سهم یک شبانه روز مرحوم حاجی میر محمود باقی مانده بود در این ......... بر آن نمود که آن را به مصرف ببرند به جهت مخارج تعمیر ساختن طاحونه، حضور شرعی به هم رساندیم سید محمد ابن مرحوم سید علیاکبر] ارسنجانی[ولایتاً مصالحة صحیحه شرعیه نمودم به عالی جاه مجدت و نجدت همراه مقرب الحضرت آقا رئیس عبادالله خلف مرحوم مغفور مشهدی زینل بیگ لشنی خفرکی، تمامی استحدثات یک سهم مالکی از یک شبانه روز میان را از طاحونة موسوم به قوام آباد جلودر که در تصرف اقل السادات میبود به مال الصلح مبلغ پنج تومان وجه نقد رایج المعاملة ایران و قبض المال به عمل آمد و از بابت مخارج ساختن طاحونه را از نو خرج نمودم و اسقاط جمیع خیارات در معامله مزبوره شد و لوکان فاحشاً بل افحش رضا من گردیدیم که هرگاه کاشف الفسادی در معامله مزبوره ظاهر ظود، اقل السادات از عهدة در ثمن خود برآیم و استحدثات شبانه روز یدکی به تصرف رئیس عبادالله دادم ............... حق تصرفات و لا غیر و صیغة شرعی جاری شد.
تحریراً فی جمادی شهر رجبالمرجب سنه ۱۳۴۷»
بر اساس این سند، طاحونة آس چپ در مزرعه قوام آباد جلودر قرار دارد. لازم به ذکر است که آس را مخفّف آسیاب دانستهاند و سنگ آسیاب آنجا برخلاف دیگر سنگها به چپ میچرخیده است و آن را آس چپ خواندهاند. آسیاب جلودر در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۰۸ به شمارهٔ ۳۰۵۱۸ در فهرست آثار ملی ثبت گردید. مالکان آسیاب، حاج امان روستا، ملا آقا میرزا رحیمی، مشهدی عباد عبادی، حاج میرزا عزّی، باقر عزّی و میرمحمود بودهاند.
دبستان جلودر در مهرماه ۱۳۴۱ تأسیس شد و معلّمان ارجمند آقایان غلامحسین ابراهیمی و حاج حسن بستانی در آنجا مشغول به تدریس بودهاند. مرحومان حاج احمد نعمتالهی یک سال و حاج حسن اسکندری دو ماه نیز در دبستان جلودر تدریس کردند. دبستان در کنار دیوار ضلع شمالی قلعه واقع بود که دو اتاق داشت و حدود ۵۰ نفر از دانش آموزان روستاهای جلودر، علیآباد سالار، بکر، دهنو، عزآباد، حسن آباد، دهبید و سرآباد برای درس خواندن به جلودر میآمدند. محل زندگی معلمان بالاخانهای بود که اکرم روستا فرزند مرحوم رئیس ابوالقاسم در اختیار آنها گذاشته بود و به نحو شایسته در آن روزگار آقای اکرم روستا و حیدرقلی روستا و اهالی روستا از معلمان پذیرایی میکردند و این خاطرهٔ خوش بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال در ذهن معلمان روستاهای آن دوران باقی مانده است و از صفا و مهربانی و همدلی مردمان روستاها سخن میگویند. تنها مغازهدار جلودر بیش از نیم قرن پیش مرحوم حاج امان روستا بود که سه قفیز آب از قنات عایشه ارسنجان را مالک بود. مرحوم حاج هدایت روستا در سال ۱۳۵۵ یکی از اعضای انجمن شهرستان بود.
جای آن است که شخصیت علمی آنجا هر چند مختصر معرفی شود. استاد فرزانه جناب آقای دکتر کوروش روستا فرزند مرحوم اسدالله، زادهٔ یکم بهمن چهل و نه است. بعد از تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان وارد دانشگاه شهید چمران شد و دوره کارشناسی ارشد را از دانشگاه تربیت مدرّس و نهایتاً در سال ۱۳۸۶ از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در رشتهٔ ترویج و آموزش کشاورزی مفتخر به درجهٔ دکتری گردید و به استخدام دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند درآمد. ایشان مدت ۵ سال معاونت آموزشی دانشگاه آنجا را بر عهده داشت و سال ۸۷ سرپرستی دانشگاه به نامبرده سپرده شد. اکنون مشغول تدریس است و بیش از سی مقالهٔ علمی در مجلّات داخلی و خارجی به چاپ رسانده است.
سربلندی ایشان را از خدای آرزومندیم و در ادامه خلاصه ای از رزومه دکتر کوروش روستا آمده است.
کوروش روستا
استادیار در شرف دانشیاری دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
نام : کوروش نام خانوادگی : روستا نام پدر: اسدالله سال تولد: ۱۳۴۹
سوابق اجرایی
- عضو یت در کادر هیات علمی تمام وقت دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند از سال ۱۳۷۸ ادامه دارد.
- مدیر گروه رشته ترویج و آموزش کشاورزی در مقطع ارشد( از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۸۴ )
- معاون آموزشی دانشگاه( از سال ۱۳۸۴ تاسال ۱۳۸۸)
- سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند (از ۳/۵/۱۳۸۶ تا ۱۱ / ۶ /۱۳۸۷)-
- عضو شورای فرهنگی دانشگاه از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸
- عضو شورای پژوهشی اداره کل تعاون استان خراسان جنوبی در سال ۱۳۹۰
- عضور شورای پژوهشی اداره کل فنی و حرفه ای استان خراسان جنوبی از سال ۱۳۹۱ ادامه دارد
- عضو شورای پژوهشی اداره کل تعاون ، کار و رفاه اجتماعی ار سال ۱۳۹۱ ادامه دارد
- عضو کانون اسلامی اساتید فرهیخته از سال ۱۳۸۴ ادامه دارد
- عضو بسیج از سال ۱۳۶۴ و عضو فعال بسیج اساتید دانشگاه از سال ۱۳۹۰ ادامه دارد
- عضو در کمیته های اجرایی و هسته های علمی، پژوهشی دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۸
- عضو شورای انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند ۱۳۸۷- ۱۳۸۹
- عضو کمیته راهبری فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند ۱۳۸۷- ۱۳۸۹
- عضو کمیته طرح و برنامه و بودجه دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند ۱۳۸۷- ۱۳۸۹
- عضو اصلی کمیته انضباطی کارکنان دانشگاه، ۸۷-۸۵
- عضو اصلی هیات انتظامی بدوی اعضاء هیات علمی دانشگاه، سال ۸۷- ۸۵
- عضو کمیته انضباطی دانشجویی دانشگاه ۸۵-۸۷
- عضو کمیته تخصصی کشاورزی ستاد جشنواره نوآوری و شکوفایی استان خراسان جنوبی ۱۳۸۷- ۱۳۸۸
- عضو کمیته علمی سومین کنگره ترویج و آموزش کشاوری۱۳۸۸
- رئیس همایش منطقه ای خشکسالی ، پیامدها و راهکارهای مبارزه با خشکسالی در سال ۱۳۸۷- برگزار کننده دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند
- دبیر علمی اولین همایش ملی توسعه، اشتغال و کارآفرینی در صنایع دستی تاریخ برگزاری ۲۹ و ۳۰ آبان سال ۱۳۹۰- برگزار کننده اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان خراسان جنوبی
- پژوهش گر برتر دانشگاه در سال ۱۳۸۷-۱۳۸۸
- عضو کمیته داوران جشنواره کارافرینان برتر در سال ۱۳۹۰، ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲
- مدیر اداره پشتیبانی بسیج اساتید دانشگاه جامع علمی کاربردی از سال ۱۳۹۲ ادامه دارد
- نایب رئیس شورای نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان جنوبی از سال ۱۳۹۳
- رئیس شورای مرکزی قشر بسیج مهندسین کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان جنوبی از سال ۱۳۹۳
سوابق تحصیلی و آموزشی
- مقطع لیسانس : رشته مهندس کشاورزی گرایش ترویج و آموزش کشاورزی – دانشگاه شهید چمران اهواز – معدل ۸۳/۱۷ – رتبه اول – از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵
- مقطع فوق لیسانس : رشته مهندس کشاورزی گرایش ترویج و آموزش کشاورزی – دانشگاه تربیت مدرس تهران – معدل ۷۷/۱۸ – رتبه اول- از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸
- مقطع دکترا : رشته مهندسی کشاورزی گرایش ترویج و آموزش کشاورزی _ دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات تهران _ معدل ۸۸/۱۶ - از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶
همچنین در بخش پیوست ها فایل کامل روزمه ایشان جهت دانلود در دسترس قرار دارد
دیدگاههای شما (7)
-
مهمان - بشیر
با سلام به صاحب اندیشه ای زیبا و قلمی که میراث اشرف الکتاب است . دررود بر شما استاد عزیز
0 پسندیدم -
مهمان - محمد جواد رضایی
جناب آقای اسکندری
ممنون از نوشته زیبایتان
در خصوص الله وردی خان سپهسالار ایران و حاکم استان فارس و فرزندش امامقلیخان مدتهای مدیدی بررسی کردم چنانچه مستحضرید در عمده تواریخ چنین نگاشته اند:
« هنگامی که جلادان به منزل امام قلی خان رسیدند، وی مشغول نماز بود. وی پس از دیدن سرهای فرزندان از جلادان خواست تا به وی اجازه بدهند نمازش را به پایان برساند و سپس وی را به قتل برسانند. پس از اتمام نماز گفت: اکنون فرمان شاه مطاع است، اجرا بدارید. جلادان سر وی را نیز بریدند و هر چهار سر(سر پسران ایشان) را به نزد صفی بردند. شاه نیز سرها را به نزد مادرش در حرمخانه فرستاد. پس از قتل امام قلی خان و فرندانش، همان شب شاه صفی حکومت کهگیلویه را به اغورلو خان و حکومت لار را به کلب علی بیک سپرد و به اغورلو خان دستور داد در نخستین فرصتی که به فارس رسید همهٔ اولاد امام قلی خان را مقتول سازد و بر احدی ابقا نکند. افرادی را هم به همراهی وزیر خان (میرزا معین الدّین محمد) مسئول ضبط اموال و اسباب امام قلی خان نمود. شاه صفی ایالتی را که تنها سرداری لایق چون امام قلی خان میتوانست اداره کند، بین بیش از ۵ نفر تقسیم نمود. تمام ۵۲ تن اولاد امام قلی خان کور یا کشته شدند و تنها دو تن که طفل شیرخواره و در بغل دایه بودند نجات یافتند. گرچه از آنها نیز نشانی به دست نیامد»
متولی موقوفات این خانواده هم آقای شرافت مولا است که شرح آن چنین است :
«امامقليخان با اين سلسله مهم شيعي پيوند و وصلتهايي برقرار کند. از جمله اين پيوندها، به همسري درآوردن دختر صفيقلي سلطان پسر ارشد امامقليخان براي سيد مولي عبدالرضا پسر سيد محمد بن مبارک والي هويزه است. مولي عبدالرضا داماد صفيقلي سلطان با تعدادي از سادات مولي همراه امامقليخان به شيراز ميآيند و در اين شهر سکونت ميکنند و از آن زمان در شيراز از مناصب عاليه و اعتبار و احترام خاصي برخوردار بودهاند که در اين رابطه ميتوان به کتابهاي معروف فارسنامه ناصري و آثار عجم رجوع کرد.
با قتل عام و شهادت امامقليخان و پسران وي، از جمله صفيقلي سلطان [متولي اول موقوفات] و فرزندان ذکورش که به دستور شاه صفي در 1042هـ.ق انجام شد، توليت و نظارت بر موقوفات پيرو نيت واقف و نصوص وقفنامه ها در نسل دختري صفيقلي سلطان متولي اول که در واقع فرزند ذکور اکبر ارشد سيد مولي عبدالرضا بود ادامه يافت و تا امروز شاهد استمرار توليت و نظارت موقوفات امامقليخان در خاندان سادات مولي از پدر به اولاد ذکور اکبر ارشد هستيم. اعتقاد، تعصب و ايستادگي سادات مولي در منصب توليت موجب شد که پس از به شهادت رسيدن امامقليخان و فرزندان ذکور او، بناي ارزشمند و تاريخي مدرسه خان و هويت اصيل مذهبي و آموزشي آن طي گذر تاريخ 380 ساله پرفراز و نشيب سلطنت شاهان و حکومتهاي متنفذ محلي حفظ و پاسداري گردد و بسياري از توطئهها، ترفندها و زورگوييها نسبت به تخريب بناي مدرسه خان و تغيير هويت مذهبي و آموزشي آن که توسط حکومتهاي وقت طرح ريزي ميشد، با مقاومت متوليـان مدرسه بي اثر شود.
سرانجام در سال 1340هـ.ش صلاحيت توليت شادروان حاج سيد علياکبر شرافت مولا (پدر اينجانب) طي استشهادي توسط آيات عظام، معاريف و علماي شيراز، از جمله مرحوم آيتاللّه العظمي حاج آقا شيخ بهاءالدين محلاتي و مرحوم آيتاللّه حاج آقا سيد محمد رضوي تأييد شد و اداره کل اوقاف فارس نيز وي را حائز شرايط توليت دانست.»
خلاصه من تا به حال سندی دال بر وجود بازماندگان امام قلی خان و مهاجرت آنها به منطقه نیافتم.0 پسندیدم -
با سلام مقاله زیبایی بود. برای جناب آقای اسکندری و همسر گرامی ایشان ارزوی سلامتی و تندرستی دارم. از خواندن مقاله های ایشان لذت می برم گرچه به علت کارهای زیاد نمی توانم آن را ابراز نمایم. از خدا می خواهم تا این دست توانا را برای نوشتن هر روز توانا تر کند.
0 پسندیدم -
با سلام و تشكر از جناب آقای اسکندری با این قلم زیبا و شیوایشان . مقاله جالب و مفیدی است.
0 پسندیدم -
با تشکر از استاد محترم آقای اسکندری. من خودم نمیدونستم همچین سابقه و دیرینه ای پشت این روستا باشه. ممنون که عالی مینویسید و عالی تر به تصویر میکشید.
0 پسندیدم -
جناب اقای اسکندری
با درود
با تشکر از مطالب ارزندتون که در سایت میگذارین و ما استفاده می کنیم
خصوصا که با ذوق ادبی هم نوشته شدن
با ارزوی توفیق و سلامتی0 پسندیدم
دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:
یا اگر در سایت عضو نیستید، میتوانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید: