A+ A A-

ارسنجان در نقشه‌ها و نوشته‌های تاریخی انگلیسی

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
نقشهٔ پوتینگر از سند و بلوچستان و فارس
نقشهٔ پوتینگر از سند و بلوچستان و فارس

همیشه این پرسش برایم مطرح بود که از نظر تاریخی کدام یک از دو تلفظ «ارسِنجان» و «ارسَنجان» ریشه‌دارتر و به واژه‌ای که این نام از آن برگرفته شده نزدیک‌تر است. هرچند که در گویش عادی روزمرهٔ مردم، نام شهر با کسرهٔ «س» تلفظ می‌شود، ولی از آن‌جا که در نوشته‌های فارسی به جا مانده از گذشته، معمولا از اعراب‌گذاری خبری نیست، فکر نمی‌کردم سندی مکتوب از گذشته‌ای دورتر به جای مانده باشد که این موضوع را مشخص کند. تا این که چندی پیش در سفری گذرم به فروشگاهی افتاد که بخشی برای نقشه‌های قدیمی داشت. چندین نقشهٔ تاریخی هم از خاورمیانه و ایران داشت که از قرن پانزدهم میلادی به بعد به دست نقشه‌کش‌های غربی و شرقی ترسیم شده بودند. همهٔ آن‌ها را نگاه کردم ولی اثری از ارسنجان روی هیچ‌کدام نبود، در حالی که بعضی از آن‌ها تعدادی از روستاهای نزدیک مانند کمین، مرغاب، سیوند و ... را نشان می‌دادند. حدس زدم چون بیشتر آن‌ها در مسیر راه اصلی قرار دارند بر روی نقشه آمده‌اند و احتمالا به همین دلیل باشد که نشانی از ارسنجان بر روی این نقشه‌ها نیست. ولی این سوال هم‌چنان برایم مطرح بود تا این که کنجکاوی باعث شد تا در اولین فرصت سری به کتاب‌خانهٔ موسسهٔ مطالعات آسیا و آفریقای دانشگاه هامبورگ بزنم تا شاید اطلاعات بیشتری پیدا کنم.

در کتاب‌خانهٔ این موسسه بخشی به کتاب‌های مربوط به ایران و همچنین کتاب‌های فارسی اختصاص داده شده است. وقتی که فهرست کتاب‌های این بخش را جستجو می‌کردم، چشمم به عنوانی آشنا افتاد: «بزرگان ارسنجان» نوشتهٔ سرکار خانم نسرین اسکندری. به قفسهٔ مربوطه رفتم و نسخه‌ای از آن کتاب را در کنار کتاب‌های دیگری همچون فارس‌نامهٔ ناصری و ... دیدم که برایم بسیار جالب و باعث خوشحالی بود.

کتاب بزرگان ارسنجان در کتاب‌خانهٔ دانشگاه هامبورگ

به جستجو برای نقشه‌های قدیمی ادامه دادم و کتابی به نام  «نقشه‌های عمومی پارس ۱۴۲۷ تا ۱۹۲۵»۱ را پیدا کردم. اطلاعات حدود ۴۰۰ نقشهٔ قدیمی ایران در این کتاب گردآوری شده است و بسیاری از نقشه‌ها در مقیاسی کوچک در آن چاپ شده‌اند. نقشه‌هایی که چاپ شده بود را در چند ساعتی که فرصت داشتم مرور کردم و چندین نقشه پیدا کردم که در آن‌ها نامی از ارسنجان آمده بود. قدیمی‌ترین نقشه‌ای که در آن ارسنجان را پیدا کردم نقشه‌ای آلمانی از سال ۱۸۵۵ میلادی به اسم «تازه‌ترین نقشهٔ ویژهٔ پارس» (Neueste Spezialkarte von Persia) از شخصی به نام «یوزف گرسل» (Josef Grässl) بود. اسم ارسنجان روی این نقشه به صورت Ursinjan نوشته شده است. نقشهٔ بعدی که از ارسنجان نام برده بود نقشه‌ای انگلیسی از سال ۱۸۵۷ بود. چند نقشهٔ دیگه هم از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود.
وجود حرف i پس از s بر روی نقشهٔ گرسل نشان می‌دهد که حداقل در حدود ۱۶۰ سال پیش که این نقشه کشیده شده است نیز نام شهر به کسرهٔ «س» تلفظ می‌شده است. ولی املای آغاز واژه با حرف U غریب به نظر می‌رسید و کنجکاوی‌ام را برانگیخت که آیا این تنها اشتباهی در این نقشه است یا شاید نام شهر طور دیگری، مانند «اورسنجان» تلفظ می‌شده است!؟ همین باعث شد تا با جستجوی کوتاهی در وب، متنی بسیار جالب پیدا کنم که واژهٔ ارسنجان با این شیوهٔ نگارش در آن به کار رفته بود و پاسخ را در آن بیابم.

بیش از دویست سال پیسر هنری پوتینگرش، در روز دوّم ژانویهٔ سال ۱۸۱۰ میلادی برابر با ۱۲ دی‌ماه ۱۱۸۸ خورشیدی، سروان چارلز کریستی (Charles Christie) و ستوان هنری پوتینگر (Henry Pottinger)، دو افسر بریتانیایی که در شرکت هند شرقی تحت فرمان سر جان ملکم (Sir John Malcolm) معروف مشغول به خدمت بودند، با لباس مبدل همراه با یک تاجر اسب هندی و خدمهٔ او سفری را از بمبئی به سوی سند و ایران آغاز می‌کنند. ماموریت آن‌ها، که از ترس تهاجم قدرت‌های اروپایی به سرزمین‌های تحت حکومت بریتانیا در هند سرچشمه می‌گرفت، این بود که ناحیهٔ بلوچستان را که تا پیش از آن ناشناخته مانده بود بررسی نمایند و امکان عبور ارتش‌های اروپایی از سرزمین‌های ماواری سرزمین پارس را بسنجند. ستوان پوتینگر یادداشت‌های خود از این سفر ماجراجویانه را در کتابی به نام «سفر در بلوچستان و سند»۲ گردآوری و در سال ۱۸۱۶ میلادی منتشر کرده است. در بلوچستان سروان کریستی جدا می‌شود و به سوی شمال رفته و از راه هرات و یزد به اصفهان می‌رود. ستوان پوتینگر راه خود را به سمت غرب ادامه می‌دهد و از راه کرمان و شیراز به اصفهان می‌رسد. این افسر در راه خود از کرمان به سوی شیراز، در روز یک‌شنبه سوم ژوئن ۱۸۱۰ میلادی، برابر با سیزدهم خردادماه ۱۱۸۹ خورشیدی، از ارسنجان عبور می‌کند و دربارهٔ ارسنجان چنین می‌نویسد:

 «... سوّم ژوئن. ساعت سه بامداد مزار (Muzar) را ترک کردیم و پس از پیمودن چهل و دو مایل [۶۸ کیلومتر] در دشتی که تا دو فرسخ هیچ روستایی نبود توقف کردیم. در تمام طول امروز، کوه‌ها در هر دو سو به ما نزدیک بودند و راه سنگلاخ و ناهموار بود؛ [راه] در طول درّه‌ای که عرض آن از چهار مایل [۶ کیلومتر] تا چهارصد یارد [۳۵۰ متر] تغییر می‌کند و جنگل غیرقابل نفوذ زیادی دارد ولی بی‌آب است، کشیده شده است. در انتهای غربی آن گردنهٔ ارسنجان قرار دارد، که نام خود را از قصبه‌ای به همین نام که در مایل سی و هشتم، در شمال ما قرار دارد، گرفته است. عرض این گردنه در جاهایی از پنجاه یارد [۴۵ متر] بیشتر نمی‌شود و طول آن نزدیک به یک لیگ [۵ کیلومتر] است. کوه‌ها در هر طرف تا ارتفاع زیادی بالا می‌روند، و اگر استحکام طبیعی آن با بهسازی‌های مصنوعی پشتیبانی شده بود، فکر می‌کنم لشکر بسیار کوچکی می‌توانست از آن را در برابر بزرگ‌ترین ارتش نگهداری کند.
قصبهٔ ارسنجان مسند یک «حاکم» یا فرماندار است و جای بزرگی به نظر می‌رسید که با باغ‌های پهناور دربر گرفته شده است. این قصبه در درّه‌ای قرار گرفته که با تپّه‌هایی که تا حد زیادی کشت شده‌اند، احاطه شده است و جوی‌های روان فراوانی دارد که یکی از آن‌ها در طی نیم مایل، ده یا دوازده آسیاب آبی را می‌چرخاند.

چهارم ژوئن. امروز ساعت چهار صبح اقامتگاه خود را ترک کردیم و راه خود را به طول بیست مایل [۳۲ کیلومتر] در ناحیه‌ای حاصل‌خیز و بسیار هموارتر ادامه دادیم. در مایل دوازدهم [کیلومتر ۱۹]، روستایی مرتب به نام کنجان (Kunjan) قرار دارد؛ و سه مایل پس از آن از پلی بر روی رودخانهٔ بند امیر عبور کردیم (بومیان این‌جا را کولبار می‌نامند). کشت برنج در این دشت به طور باورنکردنی فراوان است و همسفرانم آگاهم کردند که این بخش‌ها با فاصلهٔ زیادی [از بخش‌های دیگر] به عنوان ثروتمندترین و ارزان‌ترین [بخش‌ها] در امپراتوری پارس شناخته می‌شوند؛ و شواهد کافی برای این ادعایشان داشتند، به طوری که یک‌بار توانستم به وضوح بیش از سی قصبه و روستا را بشمارم که کاملا محصور شده بودند و با زمین‌های کاشی‌شده به هم راه داشتند. راه سرتاسر عالی بود؛ ولی پل‌های کوچک فراوانی وجود دارد که بر روی کانال‌هایی که به منظور آبیاری دشت را در هر سو تقسیم‌بندی کرده‌اند، ساخته شده‌اند، و اگر فرو بریزند، هرگونه رفت‌وآمدی را (حداقل برای مدتی) مسدود می‌کنند. عمق برخی از این کانال‌ها سی تا چهل پا [۱۰ تا ۱۲ متر] است و معمولا عرض آن‌ها از پنج یا شش پا [۱/۵ متر] بیشتر نیست. پل بند امیر (مانند هر نوع سازهٔ دیگری از این دست که در پارس دیدم) در حال ویرانی است و باید به زودی فرو ریزد. هنگامی که از آن عبور کردم، روزنه‌های بزرگ زیادی در سنگ‌فرش آن وجود داشت و کسی شاخه‌های درخت در آن‌ها قرار داده بود تا مسافران را در شب آگاه سازد. این پل دوازده دهانه دارد و از بالای آن، رودخانه، در حالی که به آرامی در بین کشتزارهای وسیع برنج به پایین می‌رود و فراوانی را در خاک می‌افشاند، زیباترین منظره را دارد. ...»

ستوان پوتینگر پس از این به شیراز و از آن‌جا به اصفهان می‌رود و در آن‌جا این ماموریت آن‌ها به پایان می‌رسد. سروان کریستی دستور می‌گیرید که در اصفهان بماند و دو سال بعد در حملهٔ روسیه به ایران کشته می‌شود. ستوان پوتینگر از راه بغداد و بصره به بمبئی برمی‌گردد و برای انجام این ماموریت به درجه سرهنگی ارتقای رتبه می‌یابد و بعدها به عنوان اوّلین فرماندار هنگ‌کنگ منصوب می‌گردد.

پس از خواندن چند صفحه از کتاب متوجه شدم که در تمامی نام‌ها از حرف U برای فتحه استفاده شده است و بنابر این Ursinjan به صورت ارسِنجان تلفظ می‌شود. از دیگر نکته‌های جالب توجه در این متن کوتاه، اشاره به وجود آب فراوان، آسیاب‌های آبی و کشاورزی پر رونق و وجود یک حاکم (در متن انگلیسی هم واژهٔ حاکم به کار رفته است) در ارسنجان می‌باشد.

 متن کامل این کتاب به صورت آنلاین و همچنین در قالب پی‌دی‌اف برای دریافت، به رایگان در بخش کتاب‌های گوگل در دسترس است.

کتاب دیگری که نام ارسنجان با این شیوهٔ نگارش در آن به کار رفته، جلد دوّم کتاب «تاریخ پارس»۳ است که در سال ۱۸۲۹ میلادی به دست سر جان ملکم، فرماندهٔ دو افسر مذکور، نوشته شده است. در پانویس صفحهٔ ۹۲ این کتاب به یک درگیری در گردنهٔ ارسنجان بین بازماندگان کریم‌خان زند پس از مرگ او اشاره شده است. همراه با این کتاب نقشه‌ای منتشر شده که به سفارش نویسنده در سال ۱۸۱۵ میلادی، برابر با ۱۱۹۳ خورشیدی، کشیده شده است و قدیمی‌ترین نقشه‌ای است که تا کنون پیدا کرده‌ام که موقعیت ارسنجان را نشان می‌دهد.

خوشبختانه نسخهٔ دیجیتال این نقشه با کیفیت بسیار بالا در سایت «کتاب‌خانهٔ دیجیتال جهانی» موجود است که با کلیک بر روی نقشه پایین می‌توانید آن را ببینید:

نقشهٔ ایران از کتاب تاریخ پارس

پانویس

1- Cyrus Alai, General Maps of Persia 1477 - 1925 (Handbook of Oriental Studies: Section 1, the Near and Middle East). Brill Academic Pub, First Edition,  2005.
2- Sir Henry Pottinger, Travels in Beloochistan and Sinde; accompanied by a geographical and historical account of those countries, with a map. Longman, Hurst, Rees, Orme, and Brown, 1816.
3- Sir John Malcolm, The History of Persia, from the Most Early Period to the Present Time, Volume 2. J. Murray, 1829.

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • سلام و درود بر پسر عموی عزیز
    خوشحالم که همچون همیشه در میان مشغله های فکری و درسی و در فرسنگها دور از وطن فرصتی را برای تحقیق و پرداختن به شهرمان ارسنجان کنار گذاشتید همچون همیشه سرفراز و پیروز باشید.
    با آرزوی سربلندی ارسنجان و ارسنجانی
    یا حق

  • سلام ممنون از اطلاعتتون بسیار مفید بود

  • مهمان - احمد نصیری

    سلام
    ممنون از مطلب جالبی که تو سایت گذاشتید .مطمئنا این مطالب جز مطالب زیبا و قابل تاملی هست که متاسفانه تو این انجمن کمتر دیده میشه. امید وارم شاهد مطالب بیشتری در این زمینه باشیم.موفق باشد

  • مهمان - raeisossadat

    سلام. پژوهشی دلچسب بود. از نگارنده تشکر میکنم و بر ای ایشان آرزوی تندرستی و توفیق دارم.

  • سلام متنتون زیبا بود، ممنون از وقتی که گذاشتید.

  • بسیار عالی و مفید بود. به سهم خود تشکر می کنم از شما به خاطر survey هایی که انجام دادید.

  • درود بر جناب آقای ابراهیمی.
    پسر عمه گرامی دست مریزاد. بسیار زیبا و پر بار نوشته اید و چه زیبا آبشخورهای نوشتار را شناسانده اید. بسیاری از همشهریان اکنون می توانند از نشانی هایی که شما شناسایی کرده اید، داده های بایسته خود را بیابند و یا پژوهش های خود را پیگیری کنند، و این یکی از زیباترین دست آوردهای انجمن و تارنمایی است که خود شما بار زیادی از پشتیبانی آن را بدوش می کشید، داد و ستد فرهنگی و دانسته ها.
    شادابی و تندرستی همیشگی شما را از پروردگار خواهانم.
    شاد باشید.

  • سلام ودرود بر آقای ابراهیمی عزیز بسیار زیبا بود پژوهش شما برای همه ارزشمند است

  • مهمان - شیما رحیمی

    منم مثل شما تو این کتابها زیاد دنبال تاریخمون گشتم مرسی خیلی خوب بود

  • سلام جناب آقاي ابراهيمي
    ممنون از نوشته زيبايتان ، موفق و پيروز باشيد