ورود اتومبیل به ارسنجان
نویسنده: اکبر اسکندری چاپ پست الکترونیکی- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 17375 بازدید
نخست لازم است اندکی از تاریخچه ی ورود اتومبیل به ایران سخن گفته شود. ناظم الاسلام کرمانی در کتاب (تاریخ بیداری ایرانیان) می نویسید: اتومبیل یا پدیده ای بنام کالسکه بخار در سال ۱۲۸۳ شمسی وارد دارالخلافه تهران شد و به دنبال اولین اتومبیلی که بوسیله ی مظفرالدین شاه به دارالخلافه رسید، چند تن از اعیان و شاهزادگان برای خود کالسکه ی بخار و یا اتومبیل با مارک ها و مدل های مختلف به دارالخلافه آوردند.
در نخستین ماه های سال ۱۲۸۴ تعداد وسیله نقلیه به ۲۰ عدد رسید. پس از ورود اتومبیل های سواری به تهران، چند اتومبیل باری که به کامیون زنجیری معروف بود و لاستیک های آن توپر بودند، به تهران رسیدند.
این کامیون ها فاقد دیفرانسیل بودند و چرخ های عقب آن ها بوسیله زنجیری که بر روی چرخ های عقب تعبیه گردیده بود، به حرکت در می آمدند.
در سال های بعد، تدریجاً اتومبیل های گیربکس دار و کامیون های دارای دیفرانسیل به تهران وارد شد که یک نوع از آنها به نام (گراهام پیچ) به علت داشتن ترمزهای روغنی و لاستیک های بادی که سرعت آنها را بالا برده بود، مورد استفاده قرار گرفت. این اتومبیل ها به وسیله هندل روشن می شد و هنگام به حرکت درآمدن و توقف، تکان های شدیدی داشت. قیمت هر اتومبیل سواری با اندک اختلاف بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ تومان بود.
وقتی راه ورود اتومبیل به ایران باز شد، مسئولین به فکر افتادند که برای جابه جا کردن مسافران، فقط به کجاوه و واگن اسبی و ماشین دودی اکتفا نکنند، بلکه از وسایل جدید و مدرنی به نام اتوبوس نیز بهره برداری نمایند.
به همین منظور از کشور دانمارک اتوبوس های به اصطلاح دانمارکی وارد تهران کردند. این اتوبوس ها به زودی در خیابان های تهران به کار افتاد و مردم از آنها استقبال شایانی به عمل آوردند.
در روزهای نخستین که تازه اتومبیل وارد ایران شده بود، ترس و بیم بعضی مردم از اتومبیل، تا آن حد و اندازه بود که حتی از سرو صدای موتور آن فرار می کردند و گوشه و کنار خیابان ها مخفی می شدند و دسته ای دیگر جرات سوار شدن به آن را نداشتند و جماعتی هم آن را مرکب شیطان تصور می کردند که راننده اش را به سوی جهنم می برد.
در ۲۳ آذرماه ۱۳۰۱ خورشیدی که احمد شاه به شیراز آمد عده ای از اهالی ارسنجان برای دیدن ماشین از ارسنجان به سعادت آباد رفتند. گویند افراسیاب خان ابراهیمی اولین ماشین سواری را حدود سال ۱۳۱۵ به ارسنجان وارد نمود.که پس از ۳ سال راننده اش آن را به یغما برد و دیگر خبری از ماشین نشد. پس از آن حاج علی محمد یارمحمودی اولین ماشین کامیون را به نام (استودی بیکر) خریداری و به ارسنجان آورد و در محله ی مشهور به در بازار می ایستاد و بارگیری می کرد و پس از بار زدن عده ای بر روی بارها می نشستند و به شیراز یا جاهای دیگر سفر می کردند.
دومین کامیون استودی بیکر را آقایان حمزه خان اسکندری و عسکرخان اسکندری در سال ۱۳۲۵ به مبلغ ۶۵۰۰ تومان از احمد پروین خریداری کردند. در اوایل دهه ۱۳۲۰ مرحوم ناصرالدین سالار ماشین سواری بنز را به ارسنجان آورد. در اواسط دهه ۱۳۳۰ پنج جیپ سواری به ارسنجان وارد شد. صاحبان آن مرحومان آیت ا... محمد مهدی آثاری، حسین خان ابراهیمی، حاج علی اصغر حبیبیان، کاووس خان سالار و آقا غلامرضا رضایی بودند و از توابع مرحوم حاج هاشم خان زارعی. اکنون ببینیم ماجرای وسیله نقلیه عمومی که اتوبوس است، از کجا آغاز شد.
در سال ۱۳۲۶، سید حسین دانش مایه و سید عباس دانش مایه که از اهالی روستای کورک که در چند کیلومتری جنوب بند امیر قرار دارد اولین اتوبوس بنام (کامانکار) را به ارسنجان آوردند. پس از مدتی کوتاه با مرحوم حاج سلیمان ابراهیمی شریک شدند. بعد از دو سال (کامانکار) به اتوبوس (فورد دو کلاچی) و چیزی نگذشت به (انترنشنال) مدل ۱۹۵۱ میلادی تبدیل شد.
در سال ۱۳۳۲ حسین خسروانیان شاگردی اتوبوس را عهده دار گردید. بعد از چند سال شراکت مرحوم حاج سلیمان ابراهیمی با مرحومان دانش مایه، حاج سلیمان ابراهیمی اتوبوس را از آنان خریداری کرد و شش دانگ اتوبوس به نام ایشان درآمد. در این زمان راننده اتوبوس فردی از اهالی سیرجان به نام عباس سیرجانی مشهور به عباس سنجدی از حدود سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۸ بود و در این زمان رضا نعمت اللهی شاگرد اتوبوس بود. و از سال ۱۳۳۸ اکبر آقای دانش مایه راننده اتوبوس سلیمان بود که ایشان در سال ۱۳۷۰ در پلیس راه شیراز در اثر سانحه اتومبیل از دنیا رفت. و در این مدت مرحوم اکرم ابراهیمی مشهور به اکرم حسین قلی شاگرد اتوبوس بود که ایشان هم زحمات زیادی را برای دانش آموزان ارسنجانی که در آن سالها در شیراز درس می خواندند کشید.
دومین اتوبوس را در سال ۱۳۲۷ حاج اکبر خان اسکندری با آقایان ساجدی و طاهری از اهالی استهبان به ارسنجان وارد کردند که شش ماه بعد شش دانگ اتوبوس را حاج اکبر خان خریداری کرد. نام ماشین (دژفارگوی دوکاربراتور) مدل ۱۹۸۴ بود که ۲۴ صندلی داشت. کرایه اتوبوس از ارسنجان به شیراز و بالعکس بدون بار ۲ الی ۵/۲ تومان و حمل بار هر یک من یک ریال بود.
به علت خرابی جاده ها و حرکت کند اتوبوس معمولا صبحانه را سعادت آباد و ناهار حدود دو بعد از ظهر در قهوه خانه آب باریک صرف می شد. و در مسیر برگشت از شیراز به ارسنجان در زمستان ناهار در قهوه خانه سیوند و در تابستان در سعادت آباد خورده می شد. در این دوران اتوبوس ها دماغ دار و سوخت آنها بنزین بود.
اولین راننده اتوبوس اکبر خان ، علی میرزا نام داشت، دومین راننده محمد شجاعی و سومین راننده مرحوم عسکرخان اسکندری و شاگرد هر سه راننده شاهرضا از ایل باصری بود. مدتی نیز سید محمد رضا هاشمی و مرحوم حسین سلیمان بیگی شاگرد اتوبوس بودند.
اتوبوس مدل ۱۹۴۸ که به مبلغ هیجده هزار تومان خریداری شده بود در سال ۱۹۶۱ به مبلغ چهار هزار تومان به فروش رفت. در مدت کوتاهی حاج اکبر خان یک دستگاه وانت مدل ۱۹۷۵ داشت که بار و مسافر حمل می کرد.
حرکت اتوبوس به این صورت بود که یک اتوبوس صبح از ارسنجان به شیراز می رفت و شب در آنجا می ماند و اتوبوس دیگر از شیراز به ارسنجان و راننده و شاگرد آنجا بیتوته می کردند. در آن روزگار به علت کمبود وسیله بار عمومی اتوبوس ها علاوه بر مسافر، بار مغازه ها و بار روستاهای از شیراز تا ارسنجان قادر آباد، سعادت آباد، چهار راه، مرغاب، پاسارگاد، آباده طشک و ... جابجا می کردند.
تا مدتی زیاد فروش بلیت برای تعیین صندلی و وقت وجود نداشت و معمولاً مسافران با بستن پارچه ای به گوشه ای از صندلی و یا قرار دادن چیزی روی آن، صندلی را مشخص می کردند تا مسافر دیگری روی آن ننشیند.
معمولاً اتوبوس ها در سه جای ارسنجان ایستگاه داشتند. ایستگاه در بازار، ایستگاه پیر سفید و ایستگاه مدرسه سعیدیه، مسیر حرکت کامیون و اتوبوس تا سال ۱۳۳۵ از راه رودخانه خشک بود که از میان باغ ها می گذشت. یکی از جاهایی که بارانداز مسافران بود، زیرگردوی حسنعلی بود که مردم حرف دوم این اسم را با سکون می خوانند. قبل از اینکه وسایل راه سازی همچون گریدر پیدا شود؛ مردم خودشان به طور خودجوش راه ها را صاف می کردند و تل و گودی ها را می گرفتند. چند سال اول که اتوبوس به ارسنجان وارد شده بود، به علت اینکه رهزنان سرگردنه ها را می بستند، عده ای از مردم اسب سوار که در اسب سواری ماهر و از لحاظ شجاعت در بین اهالی اسم و رسمی داشتند به گردنه ای مشهور به گردنه ی کمین می رفتند تا مسافران اتوبوس در امان باشند و از دست غارتگران نجات یابند.
اولین کسانی که در ارسنجان گواهینامه رانندگی را اخذ کردند، عسکر خان اسکندری و اکبر چمن فر بودند که در سال ۱۳۲۶ گواهینامه دو رانندگی را گرفتند و دومین نفر مرحوم حاج علی محمد ابراهیمی بود که در سال ۱۳۲۸ موفق به گرفتن این مدرک شد. مرحوم عسکر خان اسکندری در سال ۱۳۳۰ گواهینامه دو همگانی و در سال ۱۳۳۷ گواهینامه پایه یک را گرفت اولین گواهی نامه پایه یک را مرحوم اکرم (اکبر) چمن فر در سال ۱۳۲۸ و دومین گواهینامه پایه یک را مرحوم علی محمد ابراهیمی در سال ۱۳۳۵ و سومین گواهینامه پایه یک را مرحوم عسکر خان اسکندری در سال ۱۳۳۷ و چهارمین را حاج حسین خسروانیان در سال ۱۳۳۸ گرفت و اولین گواهی نامه دوچرخه را مرتضی اشرف الکتاب ارسنجانی در سال ۱۳۲۸ دریافت کرد. آقای تقی نعمت اللهی در سال ۱۳۴۹ و برادرش محمد علی نعمت اللهی در سال ۱۳۵۰ موفق به گرفتن گواهینامه پایه یک شدند. محمد علی گواهینامه پایه دو همگانی را در سال ۱۳۳۹ بدست آورده بود. تعداد زیادی از رانندگان ارسنجانی در دهه ۱۳۵۰ موفق به گرفتن گواهینامه پایه یک شدند که گواهینامه بعضی از آنها مفقود شده و یا عده ای از دادن آن دوری کردند و یا دست ما به عده ای نرسید تا بتوانیم آنها را معرفی کنیم.
اولین بار مرحوم شهردار نعمت اللهی در اردیبهشت سال ۱۳۴۲ با همکاری آقای حمزه خان ابراهیمی گریدری به ارسنجان آوردند و جاده ای صاف و مستقیم از چشمه بناب تا زیر گردنه کشیدند.
پی نوشت:
۱- حاج عطا خان اسکندری
۲- حاج حسین خسروانیان
۳- رضا نعمت اللهی
۴- ابراهیم فروردین
۵- سید محمد رضا هاشمی
گواهینامه عسکر خان اسکندری
گواهینامه پایه ۱ و پایه ۲ اکرم (اکبر) چمن فر
گواهینامه پایه ۱ علی محمد ابراهیمی
گواهینامه پایه ۱ تقی نعمت اللهی
گواهینامه ۲ همگانی محمد علی نعمت اللهی
گواهینامه پایه ۱ محمد علی نعمت اللهی
گواهینامه پایه ۱ حاج محمد رضایی
گواهینامه پایه ۱ غلامحسن ابراهیمی در سال ۵۸ و پایه ۲ همگانی در سال ۴۹
گواهینامه پایه ۱ نصیر رحیمی
گواهینامه ۲ همگانی نصیر رحیمی سال ۱۳۴۷
گواهینامه پایه ۱ درویش زارع سال ۱۳۵۲
گواهینامه پایه ۱ حاج حسین خسروانیان سال ۱۳۳۸ وی گواهینامه ۲ همگانی را در سال ۱۳۳۴ اخذ نموده است.
گواهینامه پایه ۱ حاج حبیب خسروی سال ۱۳۵۱
ماشین کاف ۷ مدل ۱۹۴۸ میلادی، از راست حاج حسین خسروانیان راننده و صاحب ماشین و امیر زارع شاگرد از مرودشت سال ۱۳۴۴
گواهینامه دو شخصی آقای اکرم حسن شاهی در سال ۱۳۵۱
گواهینامه موتور سیکلت آقای اکرم حسن شاهی در سال ۱۳۵۱
گواهینامه یک آقای حسن شاهی در سال ۱۳۵۴
گواهینامه یکم بین المللی آقای حسن شاهی در سال ۱۳۵۴
گواهینامه پایه دو همگانی آقای علی اکبر اکبر پور در سال ۱۳۵۰
گواهیناهمه پایه یکم آقای علی اکبر اکبر پور در سال ۱۳۵۶
دیدگاههای شما (4)
-
با سلام و تشکر
به نظرم این نوشتار کامل نیست و اسامی افرادی جا افتاده است . امیدوارم عزیزانی که به یاد دارند در تکمیل و تصحیح این نوشتار اقدام نمایند.0 پسندیدم -
با تشکر
نقش اتوموبیل در تسریع حمل و نقل بار و مسافر و گسترش ارتباطات و داد و ستدها موضوع واضحی است لذا خدمات این بزرگواران در توسعه و پیشرفت جامعه ارسنجان، از نیم قرن پیش تا کنون و قبل از آن، شایسته تقدیر می باشد.
به روان پاک درگذشتگان این جمع درود می فرستیم و صف شکنی آنان را ارج می نهیم و آرزوی سعادت و عزت بازماندگان را داریم.0 پسندیدم -
عالی بود آقای اسکندری. به سن ما که نمیخورد و خو ب هم که نخورد. ماشینا سرعتش چقدر بوده که از صبح تا شب به شیراز میرسیده؟
0 پسندیدم
دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:
یا اگر در سایت عضو نیستید، میتوانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید: