A+ A A-

از ارسنجان تا ارزنجان - به‌یاد «از پاریز تا پاریس» دکتر باستانی پاریزی

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی
استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی

مقاله‌ای واکاوانه در مورد ریشهٔ نام شهر ارسنجان به قلم دکتر سید زین‌العابدین موسوی

 هنگام کودکی به‌یاد ندارم در دبستان که آموزگاران محلّی و یا در دبیرستان سیکل اوّل که دبیران غیر محلّی غالب بودند به پرسش معنا، مفهوم و یا وجه تسمیهٔ ارسنجان پاسخی درخور شنیده باشم. در فرهنگ وزین علّامهٔ دهخدا هم در مقابل نام ارسنجان جز مختصات جغرافیایی، محصولات، مدرسه و مسجد مطلب دیگری یافت نشد. در دانشنامه‌های الکترونیکی، «ارسن» به‌معنای خوش آب‌و‌هوا و پسوند «گان» بدون ارجاع به مرجعی قابل اعتنا اشاره شده است.
تا اینکه چندی پیش کتاب گران‌سنگ «خاتون هفت قلعه» اثر مرحوم دکتر ابراهیم باستانی پاریزی را مطالعه می‌کردم ...

پیش‌درآمد:
دوستان عزیز و شخصیّت های فرهنگی و اجتماعی ارسنجان در شماره 30 مجلّه پیام ارسنجان در سال نود نام این‌جانب سید زین‌العابدین موسوی را به نام چهره‌ای موفق از آن شهر ادب و فرهنگ یاد فرموده بودند. گرچه شاید این‌جانب هم موفقیت‌های علمی و پژوهشی در سطح بین‌المللی و اجرایی در سطح ملی داشته که بعضاً از سوی شخصیت‌های مرتبط داخلی و خارجی از جمله روسای دانشگاه‌ها و وزرای دولت جمهوری اسلامی مورد تحسین قرار گرفته است، اما این نکوداشت یادم را به خاطره‌ای از مرحوم سیّد محمّدحسین ارسنجانی پدر آقای دکتر سیّدحسن ارسنجانی و پسرعموی پدربزرگم می‌اندازد که در تهران به جهت استیفای حقوق کشاورزان شهرستان رباطکریم در میدان بهارستان جلوی کالسکهٔ سلطنتی مظفرالدین شاه را می‌گیرد و از وی مصرّانه می‌خواهد که زمین‌های کشاورزان را که خالصهٔ دولتی (درباری) اعلام شده بود به صاحبان اصلی بازگرداند. مظفرالدین شاه ضمن تسلیم در برابر خواست به حق و بیان شجاعانهٔ سیّد بزرگوار عالم و روحانی، با توجّه به نام وی (ارسنجانی) و نظر به شهامت وگستاخی وی می‌پرسد چند نفر مانند تو در ارسنجان هستند؟ وی پاسخ می‌دهد که در آنجا آنقدر از من بهتر هستند که به من نیاز نبوده است و این می‌تواند مصداق من باشد نسبت به عزیزان هم سن و سال در آن شهر ادب پرور.
اما برای ادای سلام به همشهریان مطلبی را عنوان می کنم تا عزیزان ادیب و تاریخ‌دان آن سامان، پژوهش کافی نمایند و بی شک این پندار را که از سوی ادیب و تاریخ‌دانی شایسته و بزرگوار، دکتر باستانی پاریزی، خالق کتاب «از پاریز تا پاریس» است را هم قابل اعتنا بدانند.دکتر سید زین‌العابدین موسویامّا اصل موضوع در مورد ریشهٔ نام شهر ارسنجان است.
هنگام کودکی به‌یاد ندارم در دبستان که آموزگاران محلّی و یا در دبیرستان سیکل اوّل که دبیران غیر محلّی غالب بودند به پرسش معنا، مفهوم و یا وجه تسمیهٔ ارسنجان پاسخی درخور شنیده باشم. در فرهنگ وزین علّامهٔ دهخدا هم در مقابل نام ارسنجان جز مختصات جغرافیایی، محصولات، مدرسه و مسجد مطلب دیگری یافت نشد. در دانشنامه‌های الکترونیکی، «ارسن» به‌معنای خوش آب‌و‌هوا و پسوند «گان» بدون ارجاع به مرجعی قابل اعتنا اشاره شده است.
تا اینکه چندی پیش کتاب گران‌سنگ «خاتون هفت قلعه» اثر مرحوم دکتر ابراهیم باستانی پاریزی را مطالعه می‌کردم که قسمتی از آن را با اختصار و اندکی تغییر در اینجا نقل می کنم:
«در تقسیم‌بندی و ترتیب نام‌گذاری مساجد، مقابر، ابنیه، برج‌ها، پل‌ها و آبادی‌ها به نمونه‌هایی برمی‌خوریم که هریک نموداری از کیفیات روحی و اخلاقی و آداب و سنن قومی این مردم در قرون متمادی است و به قول شاعر:

کاروان رفته و اندازه و جاهش پیداست          زین نشان ها که به هر راهگذار افتاده است

برخی از این آبادی‌ها به واژه زن، دختر، بانو، بی‌بی، قیز یا قز (ترکی)، دته یا دده (لری)، کیژ یا کنجه (کردی)، کنجک یا کینرک امرزی (پهلوی)، لاگو (گیلکی) و دور (بختیاری) مرتبط می‌گردد. مثلاً حدود بیست قلعه یافت می شود که به نام دختر خوانده می‌شود که یکی از مشهورترینش قلعهٔ دختر فیروزآباد می باشد. قلعه‌های دختر باکو (باک، بگ، فغ یا بغ به معنی ایزد)، میانه، عراق، شوشتر، رفسنجان، نایین، فسا، چالوس، تنگ بهمن فارس، بیرجند، نهاوند، هرات (افغانستان)، یونان (پارتنون به معنای دوشیزه یا دختر) و...
این دختر برج‌ها و پل‌ها و چشمه‌ها و رودخانه و معبدهایی هم دارد، مانند برج راور کرمان یا پل‌دختر لرستان، قزلر چای (رودخانه دختران)، قزلر بلاغی (چشمه دختران)، کنگاور( معبد دختر) و...»
ویژگی‌های بناهایی که به نام «دختر» یا «بی بی» نامیده شدند را ایشان به شرح زیر معرّفی نموده اند:
1- همه بر بلندی‌ها ونقاط صعب‌العبور قرار دارند
2- اغلب بناها مربوط به دوران ساسانی است
3- بیشتر جنبهٔ تقدّس دارند
4- قابلیّت دفاعی تعیین کننده‌ای دارند
5- همه دارای یک غموض ابهام‌آمیز دربارهٔ تسیمه خود هستند
6- دختر یا زنی که تعمّد به این ابنیه‌ها داشته باشند، نداریم

پس این دختر کیست؟!
بنابر استنباط ایشان، اصول دیانتی ایرانیان قدیم احترام به عناصر اربعه: آب، خاک، آتش و هوا بوده است و ایزدانی موکل بر این عناصر قرار داده بودند که یکی از آن‌ها فرشتهٔ موکل آب است و به دلیل کم‌آبی اقلیمی در فلات ایران، از آغاز این فرشته از سایر فرشته‌ها ارجمندتر بوده است و به همین خاطر در اوستا بخش بزرگی را به نام «آبان یشت» می‌یابیم و از ناهید ایزد موکل آب سخن‌ها می‌شنویم.
ناهید زنی است جوان، خوش‌اندام، برومند، زیبا و نیکوسرشت که مهار چهار اسب یک‌رنگ و یک‌قد را در دست گرفته و می‌راند.
این ناهید (سریانی) یا آناهیتا (اوستایی – ایران باستان) به معنای ناآلوده، ایزدبانوی آب‌ها (آبان) و سپس الهه عصمت و عفت می‌باشد. ناهید نام یکی از سیاره‌های منظومه شمسی که در زبان رومی «ونوس» و در زبان عربی «زهره» نامیده شده است نیز می‌باشد.
قرابت این ایزدبانو با ایزدبانوی دیگر که در غرب به نام «آرتمیس آناایتیس»۱ شناخته شده و همان ایشتار (استر یا استار بابلی) می‌باشد که «دیان پرشیا»۲ نیز نامیده شده بسیار زیاد است. پس از استرآباد (منسوب به استار) و نهبندان (منسوب به ناهید) بایستی کاملاً یک معنا مستفاد گردد.
واژه استرلاب (Astron + Lambanein) به معنای ستاره + کاونده یا گیرنده
واژه مادر هم به صورت مار(مادر) و بان (بانو) دیده می شود:
بان‌زر در کرمانشاه: بانویی که زر می بخشد
مرزن‌آباد در مازندران: مادر زن آباد
مرند در آذربایجان: گور مادر (روایت است زن حضرت نوح در آنجا به خاک سپرده شده است). مسجد مادر نوح هم در این شهر است.
و امّا واژه ی زن در آبادی‌ها خیلی بیشتر به کار گرفته شده است :
1- زن+گان (زن+جان) زنجان
2- بزن‌بغ (ایزد + زن) که می توان آن را ایزد بانو دانست
3- داورزن: بانویی که داوری می کند (خراسان)
4- کلازن (کازرون)
5- درودزن: زن شایسته، قلعهٔ زن کازرون
6- خورزن: زن درخشنده
7- ارزن کلا (ار=مقدّس + زن + کلا=قلعه) (مرودشت)
پس می‌توان گفت که ارزنجان در آسیای صغیر و ارسنجان در استان فارس نیز از این‌گونه‌اند که به دو آوای مختلف تلفّظ می‌گردند: (ار= مقدّس + زن + گان)
همچنین نسه به معنا ی سایه ناهید که «نسه کوه» در دهدشت از آن جمله است که به صورت (ظل الله یا سایهٔ خداوند) امروزی مصطلح شده است.

بدین ترتیب شاید ارسنجان، این شهر جایگاه بانوی مقدّس، کاریزی هم به نام ناهید یا آناهیتا یا استر، استار یا... داشته که مظهر پاکی و عفت هم به حساب می‌آمده است. پسقنات آیشه - ارسنجان از پذیرش اسلام چه نام جایگزینی برتر از نام امّ المومنین آن زمان (عایشه) می‌توانسته یافت شود؟ البته نگارش بعدی آیشه به دلیل ارادت مردم به مولای متقیان و دوری از نام عایشه به خاطر وقایع تاریخی شناخته شده هم می تواند قابل قبول باشد؟ البته به‌کارگیری واژه «حوض بی بی» نیز می‌تواند تاییدی بر آن بانوی مقدس باشد. گرچه این برعهدهٔ عزیزان اهل علم و متخصص در این رشته می‌باشد که پژوهش راستین بر این طرح موضوع نموده تا حقیقت مکشوف گردد. اما در هر صورت مکتوب استاد بزرگواری چون مرحوم باستانی پاریزی با آن همه وسواس علمی و قراین دیگر که موید نظر علمی ایشان است را نباید در مورد ریشه لغوی شهرمان ارسنجان از نگاه دور داشت زیرا نگاشته این استاد مورخ و ادیب مورد استناد بسیاری از دانش پژوهان قرار خواهد گرفت. بدیهی است تکمیل نظر مرحوم استاد باستانی پاریزی افتخاری بس بزرگ نصیب پژوهشگران شهرمان خواهد نمود. به علاوه از عزیزان متخصص و آگاه انتظار دارد که به وجوه تسمیهٔ نام‌های محلی که خوشبخانه در شهرهای کوچک هنوز یافت می‌شوند پرداخته و آن‌ها را ریشه یابی نمایند.
بدیهی است عنوان انتخاب شده بنا به عرض ارادت به پیشگاه استاد محترم سفر کرده به دیار باقی، خالق از پاریز تا پاریس انتخاب گردیده است.

 

پیشنهادات:
1- بر روی نام‌های محلی با گویش‌های متفاوت که کتابت نشده بیشتر توجه شود تا به کمک آن‌ها گنجینه‌های ارزشمند فرهنگی و تاریخی مکشوف گردد.
2- بر روی نام آب عایشه و فرض اینکه مرتبط با آناهیتا یا ناهید بوده وآنگاه به نام همسر پیامبر(ص) و در نهایت با نگارش آیشه بیان گردیده پژوهش لازم مبذول گردد.
3- در دنیای امروز بعد مسافت مساله نیست، بنابراین از مقامات شهری انتظار دارد به کمک ادارات ذیربط در سطح استانی و ملّی در پی ایجاد نوعی ارتباط فرا ملّی با ارزنجان آسیای صغیر باشند.
4- تاثیرپذیری ترکیه از زبان وادب پارسی را می‌توان در مسافرت به آن کشور و مراجعه به کتابخانه مرجع و نام‌های فراوان ایرانی جستجو کرد.
5- بر مشکلات انجام کار آگاهم و توقع چندانی ندارم امّا از قول بزرگی عرض می کنم که هر کار بدیع در آغاز ناممکن به نظر می‌رسد. البته با همّت والای اهالی و همراهی مدیران جهت توسعهٔ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر می‌تواند ناممکنی وجود نداشته باشد.

 

1-Artemis Anaitis
2- Dian Persia

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • با اینکه برخی از کلمات بیگانه و سخت بود اما جالب و خواندنی است

  • مهمان - کیوان

    با توجه به تقسیم بندی زمینهای آیشه و کاشت آن به صورت دوره ای، به نظر میرسد واژه آیشه از "اصطلاح "آییش" در کشاورزی گرفته شده باشد.

  • سلام
    بسیار جالب بود
    با تشکر از دکتر حسینی و آقای رضایی بابت نظر تکمیلی

  • مهمان - اسماعیل ابراهیمی

    در تابستان سال 1391با عده ای از دهیاران استان فارس سفری قزوین و رشت داشتیم در این سفر با دهیاران روستاهای موفق آشنا می شدیم از جمله در نزدیکی شهر قزوین به روستای آراسنج برخورد کردیم وقتی از وجه تسمیه روستا سوال کردم دهیار با لهجه ترکی گفت آرا یعنی میانه و سنج هم به معنای سنگ است وقتی خوب دقت کردم چیزی شبیه تل عایشه و تل کاخر در دو طرف روستا دیدم ....البته من همیشه دنبال معنای پیشوند اسامی شهرهای از جمله اربیل، اردبیل ،اردستان ،اردکان ،ارزنگان، ارسنجان گشته ام اما به جای پیچیده کردن مسائل بهتر است به پاسخ های ساده هم فکر کنیم .

  • با سلام و خسته نباشید
    چندی پیش سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوي براي نخستين بار نمایشگاهی از سکّه های ایلخانان مغول و سربداران برپا کرده بود که در اطلاعیه آن چنین نوشته بودند :
    «مجموعه به نمایش گذاشته شده در این مجموعه که تمامی آنها اهدایی می باشند،سکّه های اکثر ايلخانان مغول را که بیش از یک قرن یعنی از سال 654 الي 756 ه.ق بر ايران حكومت كردند در بر می گیرند".وي با بيان اينكه این سکّه ها،در شهرهاي بغداد،موصل،شيراز،تبريز،مراغه،نيشابور،دامغان،سبزوار،كاشان،اربيل،آمل،ارزنجان (ارسنجان امروزی)،بازار،ساوه،جاجرم،توس،‌ سيواس،آمد (دياربكر)،استرآباد،جرجان (گرگان) و ري ضرب شده اند افزود:"قدیمی ترین سکّه های به نمایش گذاشته شده در این مجموعه،نیم درهم های نقره منگو قاآن (۶۴7-۶۵8 ه.ق) می باشند که بر پشت یکی از آنها در زیر کتیبه «لا اله الّا الله/ محمّد رسول الله»،نام اتابک زنگی فارس «ابو بکر بن سعد» آمده است".وي در ادامه با اشاره به سكّه سلطان محمّد خدابنده اولجايتو كه بر پشت آن کتیبه «لا اله الّا الله/ محمّد رسول الله/علی ولّی الله» و در حاشیه آن اسامی دوازده امام شيعيان ضرب شده است،اين سكّه را که حکایت از گرویدن این خان مغول به مذهب تشیّع دارد»
    دو نکته مهم در این اطلاعیه وجود دارد
    1- از کلمه ارزنگان جهت نام ارسنجان استفاده شده است که با توجه به اینکه آستان مقدس رضوی دقت وافری در این خصوص دارد قابل توجه است
    2 - احتمالا ارسنجان در آن زمان دارای حکومت قابل توجهی بوده که پول در آن ضرب (ساخته) شده است
    منبع :
    http://www.aqlibrary.com/index.php/fa/2013-04-09-07-57-43/306-2013-04-11-04-16-57

  • مهمان - دکتر خادمی

    سلام دست شما درد نکنه استفاده کردیم