جشنواره انار ۹۴ - شعر انار به مناسبت جشنواره انار

تقدیم به شهرم ارسنجان واین روزهای به شدت اناری اش:

شهر من در تلاطم پاییز
پرشده ازترانه های بهار
فصل کوچیدن است ازخانه
به دلِ کوچه باغهای انار

به دلِ دانه های سرخی که
زخمیِ لحظه های دیدارند
از تبِ عاشقانه ی پاییز
خاطرات نگفته ای دارند

کوچه هایی که شور کودکیم
پای دیوارهای آن ، جا ماند
حسرتِ روزهای خوبی که
در هیاهوی عشق، تنها ماند

بوی گِل بود ونم نمِ باران
عطر نابی که عاشقم می کرد
مادرم بی حساب می ترسید
وای دختر نرو..بیا..برگرد

با صدای دمادم چوبی
که به زخم انار می کوبید
کوچه را حس زندگی می داد
شوروشوقی عجیب می پیچید

می تکانید عشق ومهرش را
چون اناری رسیده با وسواس
پای اندوه های دلگیرم
مادرم، این الهه ی احساس

پدرم می رسد پر از قصه
باز پیداست دانه های دلش
چای ودیزی و قُل قُل قلیان
چه صفایی ست در هوای دلش

پرشده شهرم از زنانِ نجیب
مردهای بزرگ و دلداده
پسرانِ همیشه همراه و
دختران صمیمی وساده

میروم تا که خاطراتم را
در دلِ باغ ها رقم بزنم
شهرمن،کوچه کوچه، زیبایست
باید آن را کمی قدم بزنم