A+ A A-

تخریب کوچه باغ مطلب ویژه

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی

وقتی چشم باز کردیم ، از بافت شهری ارسنجان قدیم دیگر چیزی ندیدیم. راستش بنده اما هنوز نتوانسته ام به این دیوارهای آجری بلوکی ، سیمانی و سنگی ، جورواجور عادت کنم . هنوز هم دلم غنج میزند برای دیدن یک دیوار چینه ای و خشتی و کاه گلی ، برای شمیم بوی کاه گل پس از باران و خاطرات نوستالژیک دوران کودکی ...

رطب خورده ،منع رطب ...
وقتی چشم باز کردیم ، از بافت شهری ارسنجان قدیم دیگر چیزی ندیدیم. راستش بنده اما هنوز نتوانسته ام به این دیوارهای آجری بلوکی ، سیمانی و سنگی ، جورواجور عادت کنم . هنوز هم دلم غنج میزند برای دیدن یک دیوار چینه ای و خشتی و کاه گلی ، برای شمیم بوی کاه گل پس از باران و خاطرات نوستالژیک دوران کودکی ...
که هرچه نبودند ، لااقل یک انضباط بصری داشتند و یک دست و یک فرم بودند و چشم نواز .
حالا اما...
بگذریم ، یادم می آید در بحبوحه انتخابات شورای شهر ، بعضی دوستان قولهایی دادند و رائی گرفتند و امان از حافظه ضعیف آدمی . چه زود فراموششان شد که با تاختن به رقبا به صندلی شورا تکیه زده اند.  چه زود از یاد بردند حریف و حریفان را به خاطر تخریب ساختمان شهرداری به باد انتقاد گرفته و صاحبان آراء را به اردوی خود جذب می کردند .  دوستان عزیز و فراموشکار بنده ، قول داده بودید گرد کارهایی که بوی منافع شخصی بدهد نگردید ، قول داده بودید اتاق فکری از اصحاب رای داشته باشید و کار بی پاشنه نکنید .
چه کسی می تواند بگوید ارزش دیوارهای چینه ای و خشتی کوچه باغ ها از ساختمان شهرداری مرحوم کمتر است ؟ به گمان من که بیشتر هم هست ، هم از نظر تاریخ و هم گردشگری و چشم نوازی .
دوستان گرامیم که می دانم گاهی هم تصور می فرمایید ، این کارها به صلاح عمران و آبادی شهر است و دلسوزیتان را برای ارتقاء زیبایی ارسنجان و آسایش مردمانش شک ندارم ، آقای شهردار ، اعضای محترم شورای اسلامی شهر ، کارشناسان محترم شهرداری ، توجه تان را جلب میکنم به شهرهای کهنسال این خاک پاک . شهرهایی که هر کدامشان برای بافت تاریخی خود یک شهرداری فنی و کارشناسی بر اساس اصول باستان شناسی و مرمت آثار باستانی فراهم کرده اند و ضمن به نمایش گذاشتن ریشه های مدنیت خود ، اشتغال ایجاد کرده اند ، درآمد ساخته اند و پول در می آورند. چرا می گویم شهرهای کهنسال ، روستاهای کوچکتر و به مراتب کوچکتر از ارسنجان صد سال پیش ما نیز در تدبیر مدنیت کهن خود بسیار از ما پیشترند . باور ندارید زحمت بکشید دویست و پنجاه کیلومتر رانندگی کنید و به ابرکوه بروید و از آخرین میدان شهر که به سوی دهشیر می روید ، سمت راست سراغ بخش بهمن را بگیرید و "اسفندآباد"که به گمانم مرکز بخش باشد . یک روستای کوچک کویری کم آب و کم جمعیت که بی گمان هیچگاه ارتباطات اجتماعی ارسنجان را نداشته و نشانه اش هم این است که چندین خانوارآن در دهه های پیش از آنجا کوچیده و در ارسنجان مقیم شده اند اما آنجا نشان از هیچ ارسنجانی مقیمی نمی بینید .
روستایی که پر است از خانه های کاه گلی تاریخی که با همت و دلسوزی اهالی و اولیاء دولت و میراث فرهنگی ، شناسایی ، مرمت و پلاک کوبی شده اند تا دست تطاول و طمع کسی به سویشان دراز نشود.
عالی جنابان ، دوستان ، خیرخواهان و همه کسانی که دل در گرو آبادانی این دیار دارید ، به فکر معابر شهری باشید ، کوچه باغ ها را اگر مرمت نمی کنید ، باری رها کنید تا بشود بدون هیاهوی خودرو عصرها که از خستگی روزانه به جان آمده ایم در سایه سارشان قدمی بزنیم و احساس فرح و انبساط خاطر کنیم .
درست تر این است که شهرداری محترم به فکر مرمت این " کله ها" و دیوارهای گلی افتاده باشد ، با همان شکل و فرم قدیمی با کاه گل و اشکزه و ...اگر بخواهد مرحمتی کند حداکثر این باشد که کف کوچه باغها را با سنگریزه های نخودی هم زینت دهد تا کوچه باغ ها رنگ و روئی تازه پیدا کنند و درعین کهن سالی ، نوشوند . نه این که با تعریض این کوچه های زیبا ، زمینه را برای خشکاندن باغ ها و ویلاسازی فراهم کنند و آنچه بر سر باغ های قصرالدشت شیراز رفت را بر سر این " اندک فضای سبز" ارسنجان هم بیاورند .
دوستان من ، اگر قرار بود این کوچه ها پهن تر باشند ، اگر بنا به عریض بودن این معابر بود ، اسلاف من و شما که یقینا باهمت هم بوده اند که نشانه اش هم احداث کاریزهای باستانی ارسنجان است ، بهتر و بیشتر و فنی تر این کار را انجام می دادند . اصلا بهتر است توجه کنیم که این کوچه های حد فاصل هر دو باغ را عمدا تنگ می گرفته اند تا در هفت هشت ماهی از سال که آفتاب هر چه تمام تر بر سر رهگذران گرما می پاشد ، درختان بر گذرها سایه بیفکند و عبور و مرور با احساس نسیم خنک حاصل از سایه سار سبب زحمتی نباشد . درست مثل کارکرد  "ساباط"  در کوچه های قدیمی شهرهای کویری . تو را به خدا کوچه باغ ها را رها کنید و به همان آسفالت خیابانهای شهر بپردازید که تخریب حتی یک دیوار چینه ای کوچه باغ ها هم در مظان اتهامتان قرار می دهد که در پی منافع خویشید و برای باغ های خود راه می سازید و هم مصداق آن مصرع معروف خواهید شد که " رطب خورده ، منع رطب چون کند ؟" ارزش هیچ کوچه باغ گلی کمتر از ساختمان شهرداری قدیمی و زیبای ارسنجان نیست که آن هم در اثر همین بی توجهی ها تخریب شد .

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.

افرادی که در این گفتگو هستند

  • اگر چه حفظ فضای طبیعی بسیار عالی است اما ناگزیر باید فضای تردد نیز ایجاد شود . شاید بهترین راه این باشد که این فرهنگ را ایجاد کنیم که هر صاحب باغی همانگونه که فضایی برای زندگی در باغ ایجاد میکند نسبت به رسیدگی و مرمت فضای بیرونی هم اقدام کند .
    چه بهتر که سنت و مدرنیته در کنار هم باشند . به خوبی میدانیم که تعداد زیادی از فرزندان این آب و خاک مهنسین معمار و طراح و... هستند . چه بهتر که حتی برای نشان دادن رزومه خود نسبت به بهینه سازی فضای باغها اقدام کنند و مردم نیز دست یاری دهند .