A+ A A-

مشعله صبحگاه - پیشنهاد برگزاری گردهمایی آتی در ارسنجان پیرامون مسئله آب

نویسنده:  چاپ پست الکترونیکی
چاه قنات - ارسنجان
چاه قنات - ارسنجان

تجربه موفق برگزاری جلسات و نشست‌های انجمن دانش‌آموختگان ارسنجان در تهران و شیراز، علاوه بر شادی و سرور و وجدی که در مذاق جانم ریخت، علی‌رغم این‌که در هیچ‌کدام از گردهمایی‌ها سعادت حضور نداشتم، اما یک سمپاتی روحی قوی با دست‌اندرکاران و شرکت‌کنندگان سبب می‌شود که به وجد بیایم و احساس خوشحالی کنم، بله، علاوه بر شادی‌های روحانی، این دلیری و شهامت را هم به آدم می‌دهد تا پیشنهاد دهد، نوبتی هم که باشد، دیگر نوبت ارسنجان است.

به نظرم با عنایت به آن چه که تا کنون اتفاق افتاده، زمان مناسبی است تا همه در ارسنجان گرد بیاییم که هرچه تاکنون همت به خرج داده شده نیز برای ارسنجان و ارسنجانی‌ها و در یک نگاه کلی‌تر خدمت به ابناء بشر بوده است. نفس گردهمایی حتی اگر دستور کاری هم نداشته باشد به خودی خود، زیباست، صله ارحام است و یادی از فامیل و دوستان و سراسر خوشی و شور و شعف. اصلا همین خوی زیبای ارسنجانی‌هاست که انسان را پابسته و کبوتر حرم این خاک مقدس می‌کند. به فرمایش خواجه شیراز: «کردار اهل صومعه‌ام کرد می‌پرست». و عجب می مردافکنی است، باده مهربانی، ادب و فروتنی عامه ارسنجانی‌ها که از هر غمی در زمانه می‌توان به آن پناه برد:

سلطان غم هر آن‌چه تواند بگو بکن          من برده‌ام به باده‌فروشان پناه از او

اما این شهر و دیار مهربانی آن‌قدر مسائل و مشکلات، عمدتا عمرانی، دارد که محال است جلسه‌ای بدون دستور کار بماند. بسیاری از مردم و به‌ویژه آنانی که دستی در آب و آبیاری و زراعت، باغ‌داری و در یک کلام زندگی در این ناحیه دارند، البته با من هم نظرند که اولویت امروز ما «آب» و مسایل مربوط به آن است. با توجه به تغییر اقلیم و بیابانی‌شدن بسیاری از نواحی از جمله ارسنجان -که گمان کنم این توفان‌ها و بادهای سخت هم از نشانه‌هایش باشد- و پیامدهای آن مانند خشک‌سالی و کم‌آبی، اگر عقلای قوم راهی برای برون رفت از این مشکل نیابند، دیری نمی‌گذرد که ارسنجان خالی از سکنه خواهد شد. البته دورنما و چشم‌انداز آن قدرها هم تاریک نیست، اگر نظام مصرف آب، به‌ویژه در کشاورزی، منطقی شود و به سوی بازده بیشتر و مصرف منطقی‌تر سوق داده شود. دیروز با یکی از دوستان، آقای مهندس محمدعلی اسکندری که در دانشگاه همکار هم هستیم صحبت می‌کردم. او نیز همین دغدغه را داشت و برایم با یک حساب سرانگشتی اثبات کرد که از زمان احداث استخر در باغش و اجرای یک سیستم آبیاری تحت فشار بسیار ساده، مصرف آب را به یک دوازدهم تا یک پانزدهم کاهش داده است. درختانش هم رشد خوبی دارند و پرنشاطند. به او پیشنهاد دادم، توری راه بیاندازد و باغ‌داران را در دسته‌های چند نفره برای صرف یک وعده خوراک یا چای به باغ دعوت کند و نتیجه عملی کار را نشانشان دهد. این تلاش‌های خردمندانه می‌تواند الگوی مناسبی برای بهره‌وری بیشتر در آبیاری باشد. بی‌گمان اگر همه حقّابه‌بران آب کاریزها و باغ‌داران و کشاورزان با سیاست‌های اصولی و تنظیم زیرساخت‌ها تشویق به بهسازی سیستم آبیاری شوند، نه تنها ارسنجان کمبود آب نخواهد داشت و بحران خشکی را از سر می‌گذراند، بلکه با همین آب فعالیت‌های اقتصادی دیگری را هم می‌توان کلید زد و به ایجاد شغل پرداخت. (البته تا استاد الاساتید جناب آقای دکتر ناظم‌السادات چه بفرمایند، اما از آن‌جایی که بنده دروس آبیاری و هوا و اقلیم را در محضر ایشان آموخته‌ام، باید عرایضم را حمل بر صحت کرد!).
متوجه داستان شدید. عرضم و استدعایم این است که جلسه و گردهمایی بعدی، هم در ارسنجان باشد و هم حول محور آب.
از مشکل تردد کامیون در سطح شهر در این مجراهای باریک که نام خیابان را درست یا غلط به یدک می‌کشند سرسری می‌گذرم، چه، مطمئنم با طرح مشکل راه‌حل هم پیدا می‌شود و چندان سخت نیست که رانندگان را تشویق به پارک کردن در ترمینال کرد به شرط فراهم بودن امکانات.
دیگر این‌که خواهش کنم از جناب مهندس نصیری پر‌تلاش و عزیزان همراه و همدل که از اکنون به فکر انتشار سال‌نامه‌ای به مناسبت سالگرد تولد انجمن و بعدترها فصل‌نامه و هفته‌نامه و کتاب انجمن هم باشند. جناب آقای مهندس نصیری امیدوارم به خوبی این را درک فرموده باشید که در این خاک پاک اگر کسی به وظایفش عمل نکند کاری به کارش ندارند اما خدا به داد افرادی برسد که اهل عملند و پرکار، توقع پشت توقع و... البته بی‌منطق هم نیست. از هر کس به اندازه همتش انتظار هست.
خواهش دیگرم این است که در تیترها و لوگوها، انجمن را با ارسنجانی بودن معرفی نماییم نه با شهر ارسنجان، تا اهل توابع و دورترهای در فرهنگ نزدیک را هم شامل شود. امیدوارم خداوند نور رحمت و کرامت و تدبیرش را چراغ راه همه کسانی کند که دلسوز خلایقند.

ساقی چراغ می به ره آفتاب دار          گو بر فروز مشعله صبحگاه ازو

دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:

یا اگر در سایت عضو نیستید، می‌توانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید:

0
دیدگاه شما پس از تایید مدیر سایت نمایش داده خواهد شد.
  • من نفهمیدم که چرا فقط صداي داد بی آبی رو ميفهميم و چاره اي از کسي شنيده نشد؟ چرا توي اين سالهايي که بارها هشدار داده ميشد که آب نيست هيچکس جرات نکرده يه برنامه و راه حلي بده؟ خب آدم همه تا اندازه اي فهم و درک داره و خيلي ساده ميتونه بفهمه که اين مشکل نيست يه فاجعه به تمام معنا و درست و حسابيه.بحث از کم آبي نيست.بحث از نبود مايه حيات و فراموش شدن جامه و تمدن ارسنجان و زيبايي هاي اينجا هست!!!!حالا ديگه چرا اين همه تامل و کوتاهي و صبر ميکنيم.جاي سوال داره!!!!!

  • سلام و درود
    عرض سلام و خداقوت به آقای فروردین و همه دلسوزان شهرمان ارسنجان

    اگر باران به کوهستان نبارد

    به سالی دجله گردد خشک رودی

    بی شک مهمترین و اساسی ترین موضوع قابل بحث در مورد ارسنجان مسئله آب است والفبای آبادانی.
    به امید سربلندی ارسنجان و ارسنجانی یاحق

  • سهند جان سلام
    به عقیده من اصلا مشکل ما خشکسالی و کم بارانی نیست. با توجه به اطلاعاتی که شفاها دریافت کرده ام، مشکل، حفر بی رویه چاههای آب جهت مصارف کشاورزی و غالبا غیر قانونی است. مصرف بی رویه و بدون حساب و کتاب منجر به این امر شده است، وگرنه خشکسالی در دهه های پیشین وجود داشته است و بحث امسال و این چند سال نیست. در مقاطع مختلف تاریخی خشکسالی و تر سالی می آید و می رود، اما مدیریت منابع آب مسئله ایست که این سالها فراموش شده است.
    به عقیده من عمق فاجعه مشخص نیست، چرا که طبق نظر مشاور عالی سازمان آب کشور، اگر منابع آب زیر زمینی خشک شود، حتی اگر تمام سالهای بعد ترسالی بشود، دیگر فایده ای نخواهد داشت، چرا که خاک حالت اسفنجی خود را از دست خواهد داد و تا 1600 سال اگر بارندگی صورت بگیرد، دیگر خاک به حالت اولیه باز نخواهد گشت. آنطور که من شنیده ام، تنها سه چاه عمیق از مجموع چندین چاه باقی مانده که آب شرب شهر را تأمین می کند و آن هم تا کی خدا می داند، شاید امسال شاید دو سه سال دیگر، و آن وقت خواهد بود که باید آب را از شهرهای دیگر با تانکر برای ما بیاورند، حال از کدام شهر خدا می داند. آن موقع دیگر نه کشاورزی رواج خواهد داشت، نه باغ و قنات و نه دیگر حیات وحش.
    تعارف ندارد. دیدیم که زاینده رود خشک شد، دریاچه ارومیه و دریاچه های دیگر خشک شدند و معلوم نیست آیا دیگر روزی برسد که زاینده رود دوباره زنده شود.
    به عقیده اینجانب می بایستی تمام مردم و گروه ها و بخصوص انجمن دانش آموختگان ارسنجان، جلسات فوری و اضطراری در این خصوص تشکیل بدهند.
    اگر جلوی فاجعه گرفته نشود، آنوقت به نقطه ای خواهیم رسید که دیگر اگر باران به کوهستان هم ببارد، دیگر دجله چنان رودی نشود، و به قول شاعر، آب رفته به جوی بازگردد، بیچاره ماهی کوچک که مرده است....

  • مهمان - ناشناس

    در پاسخ به: محمد هادی رضایی

    سلام .خشکسالی وکمبود بارش یکی از عوامل است با توجه به اطلاعات اینجانب در یک دهه گذشته به تعداد انگشتان یک دست هم چاه غیر مجاز حفر نشده است اما عامل اصلی برداشت های بی رویه در دهه اخیر است وآن هم به علت رقابت بین کشاورزان نوپا می باشد که می خواهند یک شبه میلیونر شوند و هیچ توجهی به اینده ونسلهای آینده ندارندیهترین رهکار استفاده از نظرات بهره برداران جهت کنترل برداشت ها می باشد نشست زمین زنگ خطری که برای آبهای زیرزمینی ارسنجان به صدا در آمده است.

  • دوست و برادر عزیزم جناب آقای رضایی عرض سلام و درود
    از اطلاعات سودمندی که در اختیار بنده و دیگر خوانندگان قرار دادید سپاسگزارم.
    بنده هم معتقدم که مطابق فرمایش شما ریشه بیشتر مشکلات شهرمان از جمله معضل خشکسالی در ضعف و گاهی موارد سوء مدیریت در استفاده از منابع میباشد.امید است با بررسی های تخصصی و یاری همشهریان فهیم از طریق همین سایت و برگزاری همایش و ....... در آینده شاهد ارسنجانی آباد و مترقی باشیم.
    با آرزوی سربلندی ارسنجان و ارسنجانی
    یا حق

  • مهمان - محمد

    با عرض سلام و خسته نباشید خدمت سرکار خانم اسکندری ببینید شما از فامیل های محترمی همچون رئیس السادات و حسینی نام بردید که این خاندان از بزرگان شهرستان هستند و همه این خاندان از بزرگی مورد زبان زد همه همشهریان بودند دو از خاندان نصیری نام بردید که همه از بزرگی ومتانت و مهمان نوازی و درستکاری ان ها را می شناسند و خواهش می کنم در گویش خود نسبت به درصد کم درشهرستان ارسنجان دقت فرمایید بعد اقای استیو جایز مگر از لحاظ پزشکی یک نفر بیشتر نیست ولی از لحاظ بزرگی کل دنیا انرا می شناسند از خاندان اسکندری جناب اقای حاج حبیب اسکندری در جلسه تشریف داشتند و من از شما می خواهم تفکرات قدیم را کنار بگذاریم و از محل محلی اجتناب کنیم مگر کل وسعت ارسنجان چقدر است ایا شما هنوز بین اسکندری رحیمی حسینی ابراهیمی نصیری فاصله می بیند به نظر بنده این صحبت ها ارسنجان را از سر مقصد عالی باز میدارد و مثال در این رابطه که ضربه ای بسیار سخت ازاین گروهی محلی طایفه خورده ایم چند هفته پیش برای کاری به دانشگاه ازاد ارسنجان رفته بودم و منتظر رئیس بودم گفتند رئیس ساعت 10 صبح تشریف می اورد نیامد و فردا شد فردا 9.45 صبح امدند گفتند جلسه دارند و نمی توان شما را ببینند بعد گفتند ساعت 1.45 کار شخصی دارند و رفتند خلاصه بعد از دو هفته زیارتشان کردیم وقتی از اتاق شان بیرون امدم شاید باور نکنید گریستم که همچین رئیسی بر مردم شهری که خود صاحب ادیبان و فاضلان هستند حکومت می کند و هیچ یک از همشهریان و اساتید کارمندان اعتراضی نمی کند که با ماشین دانشگاه 9.45 می ایند و 2 غزل خدا حافظی را می خوانند و اصلا در این چند ساعت کار مفید انجام نمیدهد و به درد ریاست نمی خورد و هر روز تعداد دانشجو کم و خطر بیکاری در کمین چند خانواده که از کنر این دانشگاه امرار معاش می کنند ایا اگر ریاست بر عهده اسکندری حسینی نصیری ناظم السادات ابراهیمی توابعی و ..............بود ما چه کار می کردیم در ضمن من در جلسه شیراز توفیق حضور پیدا نکردم و از خاندان که نام بردید افتخاره بودنش را نداشته بودم از همه دوستان می خاهم نظرشان را ارسال کنند با تشکر از نظر سرکار عالیه

  • درود جناب فروردین. مشکل شماره یک ارسنجان مسئله کم آبی ست.

  • برگرفته از گزارش دکتر ناظم السادات از گردهمایی کارآفرینی ارسنجانیها در شیراز
    پاسخ به یک پرسش: این نشست‌ها چه سودی بر تولید کار دارد؟
    برخی می‌پرسند که کارآفرینی نیازمند پول است و برگزاری نشست و گفتگو دردی را دوا نمی‌کند. آنها می‌گویند باید به‌دنبال چاره واقعی بود و پول آورد، با حرف و نشست کار درست نمی‌شود. برای پاسخ به این پرسش‌ها یک مثال شاید پاسخگو باشد. فرض کنید که برای برطرف کردن کمبود‌های صنعتی شیراز همهٔ امکانات فنی و حساب‌های بانکی شرکت هواپیماسازی بویینگ آمریکا یا خودروسازی بنز آلمان را با کشتی و هواپیما به این شهر یا یکی از شهرها در دیگر کشورهای همانند شیراز بیاوریم و نصب کنیم.
    چنان‌چه شیوه مدیریتی ما همین باشد که بوده، با چند درصد احتمال امکانات نصب شده می‌توانند پاسخگوی مشتریان این شرکت‌ها در جهان باشند؟ حال ما می‌خواهیم با کارگران و کارفرمایان خودی و همان سود بانکی ٪۳۰ و پارتی‌بازی و رانت‌خواری‌ها و اختلاس ‌های دیده شده در کشور خودمان و کشورهای همانند، این سرمایه‌ها را به حرکت درآوریم. به احتمال فراوان از ساز و برگ‌های نصب‌شده بهره‌برداری درستی نخواهد شد و پس از مدتی، بسیاری از آنها کهنه و ویران خواهد شد و کاری درست نخواهد شد.
    بسیاری از کشورهای خاورمیانه در گذر چند دهه گذشته، صدها هزار میلیارد دلار نفت و گاز فروختند. اگر این پول‌ها به درستی سرمایه‌گذاری می‌شد، امروز در ردیف برترین کشورها بودیم. چرا نیستیم؟ چرا پول درد بیکاری را درمان نکرد؟ پاسخ آن است که ما به اندیشه پول‌ساز و کارآفرین نیازمندیم نه به پول مفت. هزاران میلیارد پول برای کشاورزی و خشکسالی هزینه شد. با این پول هنگفت ما برق مجانی را تحویل دادیم تا آب از دل زمین به بیرون کشیده شود و صرف تولید میوه‌هایی شود که در بسیاری اوقات جز گندیده شدن فایده دیگری نداشتند.
    بنابراین مردم ایران و بسیاری از کشورهای جهان سوم بیش از آن‌که نیازمند پول باشند، نیازمند اندیشه تولیدگرا هستند. ما نیازمند آنیم تا بتوانیم با یکدیگر سازگار باشیم تا شرکت‌هایمان در پی اختلاف‌ها یکی پس از دیگری نابود و ورشکسته نگردند. ما نیازمند آنیم که با همکاری دولت و قوه قضاییه فساد و رشوه و اختلاس ریشه‌کن شود. ما نیازمند آنیم تا اندیشمندان و فقهای ما ریشه ربا را در اقتصاد کشور بخشکانند. ما نیازمند اتحادیه‌های نیرومند کشاورزان و دیگر گروه‌ها هستیم تا رقابت را جایگزین رانت کنیم. پس ما درد پول نداریم، درد نداستن برنامه و راهبردهای کارآفرین داریم. از قضا، پول نفت، ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه را دچار فساد اداری، رانت، تنبلی و کم‌کاری نموده است. ما بیش از هر چیزی نیازمند آنیم تا دردهای رفتاری و فرهنگی خود را درمان کنیم. اگر چنین کردیم مدیران کارآفرین خواهند توانست بیکاری را از میان بردارند.
    نشست با کارآفرینان اندیشه‌های کارآفرین را تقویت می‌کند. یکی از شرکت‌کنندگان می‌گفتند که اگر در میان این جمع چهارصد نفره ما یک جوان انگیزه پیدا نماید و شیفته گفته‌های آقای حاج رضا ابراهیمی و یا مهندس نصیری و دیگران شود و به‌سوی کارآفرینی برود، چه بسا بتواند هزاران نفر را به کار گمارد. در چنین نشست‌هایی ما به دنبال ایجاد انگیزه در دل و روح آنانی هستیم که خداوند توانایی کارآفرینی را در آنان نهاده است.
    پیام پایانی
    دوستان، خواهران و برادران گرامی، کمبود و نبود آب ریشه زندگانی و آبادانی را می‌خشکاند. ارسنجان و توابع آن بدون داشتن آب تفاوت چشمگیری با یک کویر خشک ندارند. هر روز که می‌گذرد و ما برای آب چاره‌اندیشی نمی‌کنیم، ویرانی شهر و آبادی خودمان را سال ها نزدیک‌تر می‌نماییم.
    باید برداشت آب از پمپ ها را مدیریت کرد. باید چاره‌اندیشی نمود تا با حفظ زندگی مردم و کمک‌گرفتن از دولت، آب‌های بیشتری را در دل زمین نگه‌داشت. نیازمند آنیم تا جنگل و مراتع پیرامون هر شهر و به‌ویژه ارسنجان گسترش یابد. برای نیل به این هدف بزرگ با ما همراه باشید. عبور از این گذرگاه سخت، نیازمند همدلی‌های شما در گردهمایی‌های بعدی است. کوشش آن است که برخی از گردهمایی‌ها تخصصی باشد تا بتوان به نتیجه‌های دلخواه دست یافت. امید است که بتوانیم برای هم‌اندیشی بیشتر، دوباره در خدمت دوستان و همشهریان گرامی باشیم.

    شاد و پیروز باشید
    دکتر سید محمد جعفرناظم السادات

  • سلام جناب ابراهیمی و جناب رحیمی
    از اینکه نقد خود را به صحبت های بنده ارائه کردید تشکر می کنم ولی امیدوار بودم اگر نقد شخصی به بنده دارید به صورت خصوصی پیام خود را ارسال کنید که انصاف همین را می گوید.
    این که بنده خواهان روشن شدن جهت گیری انجمنی هستم که عضوش می باشم چیز بدی است؟
    اقای اسکندری هم بخشی از نظر اینجانب را داشته است و نشان می دهد فقط مشکل بنده نمی باشد.
    من از شما دوستان منصف می پرسم به غیر این چهار فامیل محترم که بنده برای تک تک آنها ارزش زیادی قائل هستم چند درصد از دیگر فامیل ها بوده اند؟
    آیا اسیب شناسی یک انجمن که به درستی و صداقت تشکیل شده از همین ابتدا کار بدی است؟
    آیا پرخاش و تند روی علیه یک نفر که نظرش را اعلام کرده کار درستی می باشد؟
    این طور می خواهید اجماع نخبگان را بدست آورید؟
    بنده هنوز احساس نکردم که این انجمن دارد به بی راهه می رود ولی این علامت ها علامت های بدی می باشد.
    این که می گویید حول چند نفر نبوده بفرمایید سخنرانهای این جلسه و مجری چه فامیل هایی داشتند تا بدانید حرف بنده درست است.و لطفا جواب دهید و فرافکنی نکنید.
    در ضمن من گفتم اقراد موثری هستند یعنی من این سخنرانها و مجری محترم را قبول دارم ولی نظرم این بود که در جمع های بعدی از نفرات بیشتر و متنوع تری استفاده شود.
    آیا این جمع توان این را نداشت از روستاییان محترم که در شیراز حضور دارند هم دعوت کند؟
    ممکن است پاسخ داده شود ما دعوت عمومی کردیم حالا این سوال مطرح می شود که چرا بقیه دعوت شما را اجابت نکردند؟
    اینها همه نشان از دلسوزی امثال من برای انجمن دارد که دوستان خواهشا به دیده انتقام جویی به مطالب من نگاه نکنند.
    در ضمن از جناب ابراهیمی و جناب رحیمی بابت عنایتی که به مطالب من داشتند تشکر می کنم و اگر از مطلب من برداشت بدی کردند از این عزیزان عذرخواهی می کنم.
    موفق باشید

  • با سلام خدمت دوستان عزیز.بنده حقیر حدود 1 سال است که درمورد فضاهای سبز شهری در مناطق خشک و نمیه خشک مطالعه دارم و گونه های مناسب قابل کاشت در فضای شهری این مناطق بویژه ارسنجان را مورد بررسی قرار داده ام...در ضورتی که این بنده حقیر کمکی ناچیز به فضای شهر و کاهش مصرف آب در این شهرستان از دستم بر میاد من در خدمت اساتید بزرگوار هستم.

نمایش دیدگاه‌های بیشتر