مشعله صبحگاه - پیشنهاد برگزاری گردهمایی آتی در ارسنجان پیرامون مسئله آب
نویسنده: محمد فروردین- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 7743 بازدید
تجربه موفق برگزاری جلسات و نشستهای انجمن دانشآموختگان ارسنجان در تهران و شیراز، علاوه بر شادی و سرور و وجدی که در مذاق جانم ریخت، علیرغم اینکه در هیچکدام از گردهماییها سعادت حضور نداشتم، اما یک سمپاتی روحی قوی با دستاندرکاران و شرکتکنندگان سبب میشود که به وجد بیایم و احساس خوشحالی کنم، بله، علاوه بر شادیهای روحانی، این دلیری و شهامت را هم به آدم میدهد تا پیشنهاد دهد، نوبتی هم که باشد، دیگر نوبت ارسنجان است.
به نظرم با عنایت به آن چه که تا کنون اتفاق افتاده، زمان مناسبی است تا همه در ارسنجان گرد بیاییم که هرچه تاکنون همت به خرج داده شده نیز برای ارسنجان و ارسنجانیها و در یک نگاه کلیتر خدمت به ابناء بشر بوده است. نفس گردهمایی حتی اگر دستور کاری هم نداشته باشد به خودی خود، زیباست، صله ارحام است و یادی از فامیل و دوستان و سراسر خوشی و شور و شعف. اصلا همین خوی زیبای ارسنجانیهاست که انسان را پابسته و کبوتر حرم این خاک مقدس میکند. به فرمایش خواجه شیراز: «کردار اهل صومعهام کرد میپرست». و عجب می مردافکنی است، باده مهربانی، ادب و فروتنی عامه ارسنجانیها که از هر غمی در زمانه میتوان به آن پناه برد:
سلطان غم هر آنچه تواند بگو بکن من بردهام به بادهفروشان پناه از او
اما این شهر و دیار مهربانی آنقدر مسائل و مشکلات، عمدتا عمرانی، دارد که محال است جلسهای بدون دستور کار بماند. بسیاری از مردم و بهویژه آنانی که دستی در آب و آبیاری و زراعت، باغداری و در یک کلام زندگی در این ناحیه دارند، البته با من هم نظرند که اولویت امروز ما «آب» و مسایل مربوط به آن است. با توجه به تغییر اقلیم و بیابانیشدن بسیاری از نواحی از جمله ارسنجان -که گمان کنم این توفانها و بادهای سخت هم از نشانههایش باشد- و پیامدهای آن مانند خشکسالی و کمآبی، اگر عقلای قوم راهی برای برون رفت از این مشکل نیابند، دیری نمیگذرد که ارسنجان خالی از سکنه خواهد شد. البته دورنما و چشمانداز آن قدرها هم تاریک نیست، اگر نظام مصرف آب، بهویژه در کشاورزی، منطقی شود و به سوی بازده بیشتر و مصرف منطقیتر سوق داده شود. دیروز با یکی از دوستان، آقای مهندس محمدعلی اسکندری که در دانشگاه همکار هم هستیم صحبت میکردم. او نیز همین دغدغه را داشت و برایم با یک حساب سرانگشتی اثبات کرد که از زمان احداث استخر در باغش و اجرای یک سیستم آبیاری تحت فشار بسیار ساده، مصرف آب را به یک دوازدهم تا یک پانزدهم کاهش داده است. درختانش هم رشد خوبی دارند و پرنشاطند. به او پیشنهاد دادم، توری راه بیاندازد و باغداران را در دستههای چند نفره برای صرف یک وعده خوراک یا چای به باغ دعوت کند و نتیجه عملی کار را نشانشان دهد. این تلاشهای خردمندانه میتواند الگوی مناسبی برای بهرهوری بیشتر در آبیاری باشد. بیگمان اگر همه حقّابهبران آب کاریزها و باغداران و کشاورزان با سیاستهای اصولی و تنظیم زیرساختها تشویق به بهسازی سیستم آبیاری شوند، نه تنها ارسنجان کمبود آب نخواهد داشت و بحران خشکی را از سر میگذراند، بلکه با همین آب فعالیتهای اقتصادی دیگری را هم میتوان کلید زد و به ایجاد شغل پرداخت. (البته تا استاد الاساتید جناب آقای دکتر ناظمالسادات چه بفرمایند، اما از آنجایی که بنده دروس آبیاری و هوا و اقلیم را در محضر ایشان آموختهام، باید عرایضم را حمل بر صحت کرد!).
متوجه داستان شدید. عرضم و استدعایم این است که جلسه و گردهمایی بعدی، هم در ارسنجان باشد و هم حول محور آب.
از مشکل تردد کامیون در سطح شهر در این مجراهای باریک که نام خیابان را درست یا غلط به یدک میکشند سرسری میگذرم، چه، مطمئنم با طرح مشکل راهحل هم پیدا میشود و چندان سخت نیست که رانندگان را تشویق به پارک کردن در ترمینال کرد به شرط فراهم بودن امکانات.
دیگر اینکه خواهش کنم از جناب مهندس نصیری پرتلاش و عزیزان همراه و همدل که از اکنون به فکر انتشار سالنامهای به مناسبت سالگرد تولد انجمن و بعدترها فصلنامه و هفتهنامه و کتاب انجمن هم باشند. جناب آقای مهندس نصیری امیدوارم به خوبی این را درک فرموده باشید که در این خاک پاک اگر کسی به وظایفش عمل نکند کاری به کارش ندارند اما خدا به داد افرادی برسد که اهل عملند و پرکار، توقع پشت توقع و... البته بیمنطق هم نیست. از هر کس به اندازه همتش انتظار هست.
خواهش دیگرم این است که در تیترها و لوگوها، انجمن را با ارسنجانی بودن معرفی نماییم نه با شهر ارسنجان، تا اهل توابع و دورترهای در فرهنگ نزدیک را هم شامل شود. امیدوارم خداوند نور رحمت و کرامت و تدبیرش را چراغ راه همه کسانی کند که دلسوز خلایقند.
ساقی چراغ می به ره آفتاب دار گو بر فروز مشعله صبحگاه ازو