یک شهر، یک محل
نویسنده: محمد جواد رضایی چاپ پست الکترونیکی- منتشرشده در مقالهها
- خواندن 9657 بازدید
... انجمن شهر به ریاست حاج محمدکریم حسنشاهی (اسدالله اسکندری، نایب رییس؛ مرحوم خادمالحسینی، منشی؛ ولیمحمّد سلطانی، منشی؛ حاج ابوالقاسم معظّم، عضو) در جلسه مورخه ۱۳۴۰/۱۲/۲۹ در موضوع اختلاف وارد شده و جهت حلّ مشکل تصمیماتی اتخاذ مینمایند. در ادامه، در جلسهای که ۲۰ روز بعد منعقد میشود معتمدین، معمّرین و مشایخ شهر ارسنجان پیرو جلسهٔ فوق و دعوتنامه شهرداری در محل شهرداری حاضر و تصمیم میگیرند ...
سال ۱۱۵۴ هجری قمری (۲۸۰ سال پیش) شهر ارسنجان دارای دو محلّه به نامهای اهرک و چنار بود و خانوادههای شهر در یکی از این دو محلّه سکونت داشتند. نقشهای از موقعیّت این محلّهها در دسترس نیست ولی به احتمال زیاد محلّههای سمت شمال ارسنجان مشهور به چنار و محلّههای سمت جنوب (سمت تل کاخ) مشهور به اهرک بودند. به احتمال زیاد تل، تپه و یا کوهی به نام چنار در همان محدودهٔ محلّه وجود داشته است ولی وجه تسمیه اهرک را نیافتم.
از زمان صفویّه این تقسیمبندی و نامگذاری به محلّههای حیدریخانه و نعمتیخانه تغییر میکند. جهت انعکاس درست موضوع ناگزیر به بیان جریان حیدری و نعمتی هستیم:
گروه نعمتی سرچشمه گرفته از پیروان شاه نعمتالله ولی میباشد که صوفی و شاعری سرشناس سنّی مذهب در کرمان بوده است. نام حیدریها برگرفته از نام صوفی ساکن تبریز، سلطان قطبالدّین حیدر تونی بوده است. هرچند شاه نعمتالله ولی پیرو مذهب اهل سنّت بود، اما پیروان او در اوایل صفویّه به شیعه گرویدند و از طریق ازدواج با این سلسله متّحد گردیدند. میرحیدر ولی شیعهٔ دوازده امامی بوده است. مکتب عرفانی این دو صوفی بهعنوان دو قطب مخالف حدود دو نسل پیش از ظهور صفویّه در ایران وجود داشت و بهنظر میرسد که مریدان این دو مکتب صوفیگری در میان شهروندان تبریز، اوّلین پایتخت صفویّه، گسترش یافتند. دشمنی این دو گروه با یکدیگر احتمالاً ریشه در اختلافات و درگیریهای فرقهای بین شیعه و سنّی دارد. هرچند حیدریّه حتی پیش از ظهور صفویّه افول کردند و سلسله صوفیگری نعمتیّه نیز در زمان شاه عباس به هند رفت، اما بذر اختلافات و درگیری بین جوامع شهری صفوی گسترش یافت و در این جوامع باقی ماند و نام خود را بر گروههای درگیر شهری باقی گذاشت.
در مورد پیشینهٔ این نام لمبتون مینویسد که «شهر شیراز در دوران صفویّه دو گروه رقیب را در خود جای داده بود. حیدریها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شهر سکنی داشتند و نعمتیها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمتالله ولی بودند. در زمان کریمخان زند، شیراز یازده بخش داشت که پنجتای آنها بخشهای حیدری، پنجتای آنها نعمتی و یک بخش متعلّق به یهودیان بود. درگیریهای حیدری-نعمتی در شیراز در عصر قاجار ادامه داشته و از عوامل افول این شهر در این دوران بودهاست.»
ساختارتقسیمات اجتماعی شهر ارسنجان هم متاثر از همین وضعیت به حیدری-نعمتی تغییر میکند. ملاحضاتی نیز در این موضوع وجود داشت که ذکر میشود:
۱- محلّات ارسنجان متاثر از وضعیت کل کشور و حکومت مرکزی ولایت فارس تغییر شکل دادند.
۲- هر چند که تعدادی از بزرگان قدیم ارسنجان معتقد به مباحث عرفانی و صاحبنظر در این حوزه بودهاند (مانند عبدالله ارسنجانی یکی ازخلیفههای فرقه نقشبندیه) ولیکن از تاثیر عقاید این افراد در شکلگیری اوّلیهٔ این تقسیمات اطلاعاتی در دست نیست. از افراد اخیر نیز که در بحث علم عرفان صاحبنظر بودند میتوان به مرحوم ملّا احمد ارسنجانی اشاره نمود.
۳- در اوایل امر محلّهٔ چنار نعمتیخانه و محلّهٔ اهرک حیدریخانه نامیده میشد، ولی در ادامه این تقسیمبندی به هم ریخت. چند فامیل که در مشکلی اتّفاق نظر داشتند با هم جمع میشدند و و نام حیدری و یا نعمتی میگرفتند و در یک مشکل دیگر همان فامیل به نام دیگری خوانده میشد.
۴- تا اواخر حکومت قاجار در ارسنجان جهت نامگذاری محلّهها از نام فامیل بهره نمیگرفتند.
در سال ۱۳۳۷ هجری شمسی در تفسیر نام چنار و اهرک ( موضوع مندرج در یک وقفنامه) و نحوهٔ اطلاق آن به محلّات جدید مشکلات جدّی بروز میکند که شهردار خلیقی و کفیل بعد از ایشان در شهرداری موفّق به حلّ آن نمیشوند، تا اینکه در زمانی که مرحوم غلامحسین نعمت اللهی به سمت شهردار شهر انتخاب میشوند، انجمن شهر به ریاست حاج محمّدکریم حسنشاهی (اسدالله اسکندری، نایبرییس؛ مرحوم خادمالحسینی، منشی؛ ولیمحمّد سلطانی، منشی؛ حاج ابوالقاسم معظّم، عضو) در جلسهٔ مورخه ۱۳۴۰/۱۲/۲۹ در موضوع اختلاف وارد شده و جهت حلّ مشکل تصمیماتی اتّخاذ مینمایند. در ادامه، در جلسهای که ۲۰ روز بعد منعقد میشود، معتمدین، معمّرین و مشایخ شهر ارسنجان پیرو جلسهٔ فوق و دعوتنامهٔ شهرداری در محل شهرداری حاضر و تصمیم میگیرند:
«در تعقیب اجرای تصویبنامهٔ مورخه ۱۳۴۰/۱۲/۲۹-۱۳ انجمن شهر ... و دعوتنامهٔ شمارهٔ ۶۸ (۱۳۴۱/۰۱/۱۸) شهرداری ارسنجان، امضا کنندگان ذیل که از معتمدین و معمّرین و مشایخ قوم شهر ارسنجان میباشند در ساعت ۹ روز یکشنبه ۱۳۴۱/۰۱/۱۹ در شهرداری جلسه تشکیل داده ... [و تصیمات زیر اخذ گردید]
[مصوبه شمارهٔ ۴ و ۶]
۴- محلّات سابق شهر که به نام اهرک و چنار که بعدها بهنام حیدری و نعمتی خوانده میشد، از این تاریخ ملغی و فقط کلیّهٔ شهر به نام یک محل و اسامی کوچهها و میادین فعلی خوانده شود.
۶- امضا کنندگان وجدانا و شرافتا تعهد میکنیم که از اقدامات قانونی و انسانی شهرداری پشتیبانی مینماییم.
امضا اهالی شهر ...»
و به این ترتیب در پنجاه و دو سال قبل سند حذف نام محلّهها و حرکت به سوی یک شهر و یک محل امضا میشود.
دیدگاههای شما (27)
-
مهمان - زارع
ضمنا از یک شخصیت به نام عبدالله ارسنجانی نام برده شده است کاش کمی اطلاعات در مورد ایشان بیان میشد
0 پسندیدم -
مهمان - زارع
از متولیان انجمن نهایت تشکر را دارم جالب بود بدانم که قدیم چه محله هایی داشتیم و چه روالی را طی کرده است
0 پسندیدم -
-
مهمان - محمد حسین ابراهیمی
درود آقای رضایی
ممنون از توجهی که مسایل بعد از انتشار متن دارید
اما در واقع بنده قانع نشدم... چون این سند محسوب نمی شود... یک تکه کاغذ است که روی آن هیچ امضایی نیست... اگر امضا دارد محبت کنید و بفرستید ...
مرحوم حاج کریم حسن شاهی تا آنجا که من می دانم رئیس نبودند... و اگر هم بودند بنده چیزی ندیدم و برایم مهم است این مسئله... البته احتمال دارد مثلن در شورا بحثی پیش آمده باشد و ایشان چند روزی رئیس بوده باشند به صورت موقتی...
به هرحال ممنون0 پسندیدم -
آقای ابراهیمی
روش معکوس بریم یعنی به جای اینکه بگیم فلانی رییس نبود شما که در این زمینه کتاب دارید بگویید چه کسی رییس بود؟؟؟؟؟؟؟؟0 پسندیدم -
چند پست قبل آقای ابراهیمی گفتن که جلسات انجمن را تا چند سال قایم مقام (اسد الله خان اسکندری ) اداره میکرده آقای رضایی هم تایید کرده خوب ببینید قایم مقام کی بوده حتما ریسی بوده ...
0 پسندیدم -
برادر گرامی جناب آقای ابراهیمی
سلام و احترام ، نظر جنابعالی در خصوص قانع نشدن ریاست مرحوم حاج کریم حسن شاهی در انجمن شهر واصل شد لازم است در این خصوص مواردی را مطرح نمایم :
1- اعضای انجمن شهر در سال 40 و 41 آقایان احمد آقا خادم الحسینی، حاج محمد کریم حسن شاهی، حاج اسدالله خان اسکندری ، آقای ولی محمد سلطانی و حاج ابولقاسم معظم بوده اند.
2- چنانکه می دانیم سمت آقایان در انجمن (مطابق با اسناد ) به شرح زیر بوده است : حاج اسدالله خان اسکندری(نایب رییس) احمد آقا خادم الحسینی (منشی) ، آقای ولی محمد سلطانی (منشی) ، حاج ابولقاسم معظم (عضو)
چنانچه به اسناد آن سالها نگاهی بیندازید افراد فوق با این عنوانین اسناد را امضا میکردند . تنها سمت آقای حسن شاهی و جای رییس خالی است .(هرچند نمی خواهم به این موضوع استناد کنم)
3- چنان که خود شما معترفید جلسات آن سالها را آقای حاج اسدالله خان اسکندری با سمت نایب رییس برگزارو امضا می کردند آیا در این مدت برای شما سوال بوجود نیامد که پس رییس چه کسی بوده است و چرا در جلسات شرکت نکرده است ؟
به هر حال چنانچه گفتم منهم نمی دانم که مرحوم آقای حسن شاهی از چه تاریخی و چند دوره ریس بوده اند ولی احتمالی که میدهم این است که آقای حسن شاهی به سمت ریس انتخاب میشوند و به علت مریضی و یا هر دلیل دیگری نمی توانند در جلسه شرکت کنند و افراد فوق که همگی دارای روح بزرگی بودند حداقل به مدت یکسال به احترام ایشان بدون رییس جلسات را برگزار میکردند . البته این موضوع احتیاج به تحقیقات میدانی ، مصاحبه با مطلعین و صاحبنظران دارد (تاریخ فوت ایشان هم کمک میکند ). آقای فروردین پیشنهاد یک کارگروه جهت بررسی تاریخ داده بودند این می تواند اولین کار این کارگروه باشد
4- قبلا فرموده بودید جلسات انجمن در سال 40 تشکیل نمی شده در همین سندی که اهالی شهر امضا کرده اند اشاره به حداقل یک جلسه در سال 1340 شده است . این را میگویم که در دسترس نبودن سند نباید موجب انکار موضوعی بصورت قاطع شود
5- چنانچه می دانید در قبل که دستگاه کپی و کاربن وجود نداشت برای رونوشت دوباره سند را بازنویسی میکردند و دوباره امضا میگرفتند دو سندی که نزد اینجانب است و قسمتی از آن در سایت درج شده ر ونوشتی است که بنا به دلایلی جهت استانداری فارس و بنادر قدیم چند ماه بعد آماده و ارسال شده است و احتمالا اصل آن در شهرداری ارسنجان موجود است تاریخ آن را هم که میدا نیم مراجعه فرمایید . امید وارم این باب خیری شود که اسناد موجود در شهرداری و فرمانداری جهت استفاده به محققان داده شود . (البته خودم هم راغب هستم چون مثلا روی رونوشت صور تجلسه اهالی شهر کمتر از 20 امضا است در صورتی که در اصل احتمالا بسیار بیش از این امضا وجود دارد).
6- چنانچه قانع نشدید و صلاح میدانید جوابیه ای در رد این موضوع تهیه کنید تا حداقل از اطلاعاتتان استفاده کنیم.
موارد فوق را رسمی نوشتم ولی غیر رسمی خدمتتان عرض کنم دو سند فوق ناظر بر اختلافی است که اینجانب از ورود به بحث آن پرهیز دارم بنابر این از تنها مطلع و دو بند از صورتجلسه اهالی و قسمتی از صورتجلسه انجمن را به نمایش گذاشتم چون به قول آقای فروردین « این گونه نیست که بخواهیم از روی مرده ای خاک را پس بزنیم» ولی خوشحال می شوم چند روز دیگر که ارسنجان هستم هم شما را ببینم و بشناسم و با هم اسناد را بخوانیم. البته نظر شما باب خیری بود که این شب جمعه یاد بزرگان شهرمان کنیم که شان و عظمت آنها اجل از هر پست و مقامی است
تشکر0 پسندیدم -
-
جناب رضايي اميدوارم هر چه اسناد در اختيار داريد با دوستان به اشتراك بگذاريد به اين اميد كه فرهنگ غني گذشتگان دوباره زنده گردد و از زحمتكشان و دلسوزان گذشته قدرداني شود تا چراغ راهي براي آيندگان باشد. ضمنا اميدوارم اسناد كامل و بدون دخل و تصرف( به جهت رعايت مسائل قوميتي و..) ارسال شود. و دوستان هم با سعه صدر و به دور از تعصبات نسبت به گردآوري اقدام نمايند. مطلبي هم به طنز خدمتتان عرض كنم : شما بايد بنويسي حالا يكبار هم يك هم ولايتي ما رئيس شد اذيت نكنيد ديگه!
1 پسندیدم
دیدگاه خود را درباره این نوشته با دیگران در میان بگذارید:
یا اگر در سایت عضو نیستید، میتوانید به عنوان میهمان دیدگاه خود را بفرستید: