A+ A A-

غذاها و خوردنی های محلی و سنتی معروف کرمان

اگر در مطالب قبلی مپگرد با ما همراه بوده باشید، احتمالا مشتاقید تا هرچه بیشتر درباره غذاهای محلی شهرهای کشورمان بدانید. یکی از شهرهایی که خوراکی های مخصوصش کمتر مورد توجه قرار می گیرد؛ کرمان است. شهری کویری با غذاهای خوش عطر. احتمالا شما هم با شنیدن اسم کرمان ناخواداگاه به یاد زیره می افتید! با مپگرد همراه باشید تا معروفترین غذاهای کرمانی را بشناسید.

دنبالهٔ نوشته...

به سوی میمند


به سوی میمند۱

در عصر پانزدهم شهریورماه یک هزارو سیصدو شصت و شش با دوستان فرهنگی، آقایان مرتضی حسن شاهی و مرتضی اسکندری دبیران ادبیات و اکبر اسکندری دبیر ریاضی باروبند سفر را بسته، و در خورجین گذاشتیم. هر خورجین را روی یک موتور سیکلت "یاماها صد" جا دادیم و سپس روی زین موتور سیکلت ها را با دو تخته پتو که برای خوابیدن نیاز داشتیم پوشاندیم تا هم زیر پایمان نرم باشد و هم از ساییدگی کشاله های ران جلوگیری شود.

دنبالهٔ نوشته...

برگ هایی در آغوش تاریخ


تاکنون دهها بار به پابوسی خاک مشک بیز وعنبر سای شهید مشرق این زمین کهن بوم، سرافراز شرف یاب شده ام .اوست که بارگاهش شبانگاهان غرق در پرتو افشانی است و تا صبح گاهان که خورشید عالم افروز زیباییش را به رخ جهان هستی می کشاند، مشتاقان پروانه وش ،بر گرد شمع وجود آن دردانه ی بی همتا، مجذوبانه ،در گردش هستند ودست حاجت معنوی با تصٌرع وزاری به سویش افراشته تا از این طریق به ره توشه ای دست یابند. اوٌلین سفرم به مشهد ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ بود که مدت ۶ماه آنجا ماندم وعکس هایی از مناطق آن سامان در آن زمان به ویژه ،خواجه ربیع ، در دست دارم .فضای خواجه ربیع که در روز سه شنبه ۱۵/۷/۹۲ دیدم با فضای سال ۵۶ تغییر کرده است .آن سال درختان صنوبر در دو طرف خیابان ورودی سر به آسمان ساییده بودند ،اما امروز خبری از درختان نیست . آرامگاه خواجه ربیع را شاه عباس به شیوه زیبایی مرمٌت نموده است . نقٌاشی های سقف گنبد در خور تحسین وتماشایی است. گرداگرد درون گنبد را علی رضای عباسی با پنجه های زر افشان خویش ،صدای صریر کلک سحر آفرین را برای همیشه در گوش علاقه مندان به هنر خوش نویسی، طنین انداز کرده است .آن گونه که هر بیننده حربا صفت دوچشم تحیٌر می گشاید و از دیدن خطوط نگارین ،نگار گر نقش دل خویش می شود.

دنبالهٔ نوشته...

از اوان تا ساواشی

صبح سه شنبه یازدهم مردادماه هشتاد و نه از قزوین رهسپار دره ی رودبار الموت شدیم. هرچه پیش می رفتیم؛ سرسبزی باغها و دامنه های البرز مرکزی شادابی و زیبایی خود را به رخ می کشید. رودخانه شاهرود خروشان و کف آلود با زمزمه ی آهنگین در میان سپیدارها می گذشت. لحظه ای کنار رودخانه در زیر سایه سار با طراوت درختان در آن محیط آرام و دور از هیاهو نشستن آرامشی دست می داد که گویا در نهانخانه عشرت به سر می بری.

دنبالهٔ نوشته...

از گنبد عالی تا آرامگاه بابا لقمان سرخسی

بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی

سفر به زیبایی‌های طبیعت، همچون اعماق جنگل‌ها و دره‌ها، دیدن آبشارها و غارها و طی نمودن شن‌زارهای کویر که هر یک به نوعی نشانهٔ عظمت ذات کبریایی است، توجه هر انسان خردگرایی را به سوی صاحب ملک و ملکوت جلب می‌نماید.

یار بی پرده از در و دیوار
در تجلٌی است یا اولوالابصار
زین تماشا چو بنگری گویی
لیس فی الدار غیره دیٌار

دنبالهٔ نوشته...
عضو این خبرخوان RSS شوید